انتقاد سلحشوری از مجلس و دولتهای ایران بعد انقلاب
افراد پس از مدتی کوتاه حضور در پارلمان به مسائل غیراخلاقی و مالی دچار میشوند
نماینده تهران در مجلس در یادداشتی نوشت: برخی ادعا میکنند که ردصلاحیتشدگان مسائل مالی و اقتصادی داشتند ولی باید بپرسیم چگونه است که بهرغم این فیلترهای سفت و سخت، افراد پس از مدتی کوتاه حضور در پارلمان به مسائل غیراخلاقی و مالی دچار میشوند؟ غیر از این است که این اتفاقها نتیجه ساختاری ناسالم است.
پروانه سلحشوری، نماینده تهران در مجلس ایران در یادداشتی با عنوان «بازگشت به مردم» در روزنامه اعتمادآنلاین نوشت:
دهه ۵۰ اوضاع و شرایط در ایران بسیار خاص بود. به لحاظ اقتصادی ایران روی مدار رشد قرار گرفته بود و طبقه متوسط روز به روز رشد میکرد. این اوضاع سبب شد تا مطالبات دیگری نیز در جامعه ایجاد شود؛ مطالباتی که انقلاب را بنا نهاد. براساس نظریه مازلو، زمانی که نیازهای اقتصادی برطرف شود و طبقه متوسط رشد پیدا کند، آن زمان است که جامعه نیازهایی نظیر آزادی بیان و آزادی پس از بیان را مطالبه میکند. این اتفاق در ایران نیز افتاد و قشر تحصیلکرده جامعه پرچمدار این آزادیخواهی شد. آزادیخواهی که در شعارهای انقلاب نیز بروز و ظهور یافت.
با آغاز فعالیت دولت اکبر هاشمیرفسنجانی، اندکی فضای سیاسی بازتر شد؛ هرچند این آزادی نسبی نیز رفتهرفته کمرنگتر شد و اتفاقاتی تلخ صورت گرفت.
دولت سیدمحمد خاتمی که روی کار آمد، شرایط تغییر کرد. گروههای مختلف اجتماعی و سیاسی فعال شدند ولی این فعالیت نیز مدت کوتاهی دوام آورد و با حوادثی نظیر کوی دانشگاه، فضا دوباره امنیتی شد تا اینکه در دوران محمود احمدینژاد عملا تمام این فعالیتها تعطیل شد و رکودی قابلتوجه کشور را فراگرفت.
کار دولت حسن روحانی که آغاز شد، گویی دوباره فعالیت گروهها و احزاب سیاسی به رغم تمام محدودیتهای گذشته از سر گرفته شد. جریانهای مختلف سیاسی و گروههای مردمی فعالیتهای مدنی را آغاز کردند. شبکههای اجتماعی نیز به رغم تمام محدودیتها در این مسیر به کمک مردم آمد و نظرات مختلف بیان شد.
متاسفانه بعضی از نهادها در مسیر جمهوریت با تنگنظری عمل کردند تا مردم احساس محدود شدن دایره عمل خود را پیدا کنند. امروز شرایط به گونهای است که گویی فقط یک جریان سیاسی میتواند در انتخابات حضور داشته باشد و فقط آنان هستند که صلاحیتهای مدنظر شورای نگهبان را دارند. همین ردصلاحیتها و تنگ کردن فضا سبب شد تا بسیاری از نخبگان از ورود به عرصه مدیریت و تصمیمگیری در کشور باز بمانند.
در این میان برخی ادعا میکنند که ردصلاحیتشدگان مسائل مالی و اقتصادی داشتند ولی باید بپرسیم چگونه است که به رغم این فیلترهای سفت و سخت، افراد پس از مدتی کوتاه حضور در پارلمان به مسائل غیراخلاقی و مالی دچار میشوند؟ غیر از این است که این اتفاقها نتیجه ساختاری ناسالم است.
امروز مشکلات یکی پس از دیگری سر باز میکند و اگر امروز برای آنها راه حلی پیدا نکنیم، فردا عمیقتر میشوند. میگویند با مجلس نو مشکلات حل میشود؛ ولی چطور؟ راهکارها مشخص است و مانع حل مشکلات نیز مشخص، پس چطور میخواهند مشکلات را حل کنند. البته قابلانکار نیست که به لطف همنظری در مجلس بعد، مشکلی در مسیر تصویب قوانین یا استفاده از اختیارات قانونی وجود نخواهد داشت ولی نباید این مساله را به معنای حل مشکلات دانست.