اعتراض زنان سینماگر به خشونت و آزار جنسی در سینمای ایران
زنان سینماگر ایرانی با صدور بیانیهای، به خشونت و آزارگری و اعمال قدرت بر زنان در محیط سینما اعتراض کردند.
در این بیانیه که روز پنجشنبه منتشر شد، آمده است: «هر فرد صاحب قدرت و شهرت در ساز و کار سینمای ایران از موقعیت خود برای قلدری، تهدید، توهین، تحقیر و تعرض به زنان بهرهبرداری میکند بیآنکه نهادهای قانونی، اصناف خانه سینما، سینماگران و منتقدان آنها را وادار به پاسخگویی و پذیرش مسئولیت کارشان کنند.»
این بیانیه افزود: «ما زنان دست اندرکار سینما اینجا کنار هم جمع شدهایم تا به مدد این همبستگی اعلام کنیم؛ هرگونه خشونت، آزار و باجگیری جنسی در محیط کار از نظر ما محکوم است و برای توقف آن خواستار عواقب قانونی جدی برای متخلفین هستیم.»
بیانیه زنان معترض افزود: «همچنین این نابرابری جنسیتی موجود در سینمای ایران و عدم وجود نظارتی که عرصه را برای زیادهخواهی و دستدرازی افراد در جایگاه قدرت گشوده است، محکوم میکنیم.»
آزارهای جنسی نادیده گرفته میشوند!
سینماگران معترض گفتند: «به جامعه سینمایی ایران در مورد شدت و گستردگی این آزارها علیه زنان که اکنون برای اولین بار اعتراض به آن به یک فریاد جمعی تبدیل شده است، هشدار میدهیم؛ آزارهایی که علی رغم آشکار بودن شان در تمام این سال ها نادیده گرفته شده اند.»
بیانیه زنان معترض افزود: «در روایت هایی که از تجربههای دردناک زنان در سینمای ایران منتشر شده انواع آزارهایی که زیر چتر خشونت جنسی قرار میگیرند، مطرح شدهاند.»
این بیانیه به تعدادی از موارد خشونتهای جنسی علیه زنان سینماگر در ایران اشاره کرد، از جمله:
- هتک حرمت و الفاظ جنسی و جنسیت زده
- سواستفاده از سکوت و تحمل افراد
- با به گروگان گرفتن حق کار یا دستمزد
- اعمال خشونت جنسی به وسیله تهدید موقعیت کاری قربانی
- تماس های بدنی ناخواسته
- اصرار و اجبار به عمل جنسی
- خشونت جسمی و تجاوز
خشونت جنسی علیه زنان سیستماتیک است
زنان دستاندرکار سینما در ایران خشونتهای جنسی علیه خود را «سیستماتیک» دانستند و تاکید کردند: «از طرفی در تمامی این روایت ها که زخم های روانی ناسور شده گویی همسرنوشت را باز می کنند آنچه که به شکل روشنی خودنمایی می کند سیستماتیک بودن این خشونت هاست به این معنا که نه تنها سازوکاری برای بازداشتن فرد صاحب قدرت از ارتکاب به خشونت وجود ندارد بلکه در یک توافق نانوشته اعمال خشونت بر زنان در محیط کاری عادی سازی شده و هیچ عواقب جدی متوجه فرد خشونتگر نیست از همین رو است که آزارگرانی با شهرت و اعتباری که توسط طرفدارانشان به دست آمده، هیچ ترسی از دست بردن به این جرایم ندارند و چنین حاشیه امنی برای آنها باید زنگ خطری جدی برای تمامی افراد جامعه باشد.»
این زنان معترض در تبیین خواستههای اصلی خود گفتند: «این سیستم باید امنیت راوی را در فرآیند بررسی تضمین کند. نتیجه بررسی و روایت به شورا گذاشته شود و در نهایت به امضای تک تک اعضای کمیته برسد. همچنین در اختیار گذاشتن وکیل و دادن مشورت حقوقی به راویان گزارش ها جهت داشتن امکان دست بردن به انتخاب پیگیری قانونی یکی دیگر از دستور کارای این سیستم است. ساز و کار حمایتی از طریق اصناف برای ترغیب خشونت دیدگان به مراجعه و اقدام به رسیدگی یکی دیگر از دستور کارهاست. این سیستم باید اکیدا از روش های میانجیگری بین آزار دیده و قربانی و به خطر انداختن سلامت روانی قربانی با اجبار او به روبه رو شدن با آزارگر پرهیز کند.»
این بیانیه در نهایت بر ایستادگی زنان سینماگر ایران برای توقف این خشونتها تاکید کرد و گفت که پیشنهادهای یادشده گامی ابتدایی در جهت عملی کردن توقف خشونت جنسی در محیط کاری است.
بیانیه زنان سینماگر ایران به امضای جمعی از چهرههای سینما از جمله نیکی کریمی، هدیه تهرانی، ترانه علیدوستی، احترام برومند، پوران درخشنده، آیدا پناهنده، تینا پاکروان، نسیم ادبی، شبنم قلیخانی، مستانه مهاجر، سحر دولتشاهی، پریناز ایزدیار، گلاره عباسی، هانیه توسلی، نگار جواهریان، سارا بهرامی، الهام کُردا، نرگس آبیار، هدی زینالعابدین، ستاره اسکندری، ملیکا شریفینیا و پانتهآ پناهیها رسید.
اعتراض مکتوب سینماگران زن ایران به خشونت و آزار جنسی چند روز پس از آن منتشر شد که انجمن صنفی برنامهریزان و دستیاران کارگردان سینما در حمایت از سمیه میرشمسی، دستیار کارگران، و افشاگری او درباره آزار کلامی و جنسی به دست فرهاد اصلانی، بازیگر مشهور ایرانی، بیانیه صادر کرد.
انجمن صنفی دستیاران کارگردان سینما از افشاگری خانم میرشمسی به عنوان «مشتی نمونهی خروار» نام برده و اعلام کرده بود: «متاسفیم که اعلام کنیم، این نوع بداخلاقیها و ایجاد ناامنیهای روانی و حتی تهدید و برخورد فیزیکی در پشت صحنه تولید صنعت فیلم ایران، برای نخستین بار نیست که اتفاق میافتد و برای ریشهکن کردن این رویه غیر انسانی، برخورد ریشهای، جدی و هماهنگیهای بینا صنفی نیاز است.»