جنبههای اسرارآمیز زندگی حسن صباح: رهبر حشاشین که بود؟
این روزها پخش سریال مصری الحشاشین کنجکاوی مخاطبان عربزبان را درباره حسن صباح و زندگی او برانگیخته است.
حسن صباح که در ابتدا شیعه دوازده امامی بود، پس از تغییر مذهب به فرقه اسماعیلیه پیوست.
او سعی کرد از طریق ایجاد شبکهای پیچیده از عقاید، تبلیغات مخفیانه، ترور و ساخت قلعهها در مناطق صعبالعبور، علیه حاکمان سلجوقی و خلفای عباسی مبارزه کند.
برخی صباح را ریاکار و جانی می دانند، اما گروهی دیگر معتقدند او یکی از نخستین میهن پرستان ایرانی بود که قصد داشت از طریق فعالیت مذهبی-سیاسی، ایران را از زیر یوغ غیرایرانیها آزاد کند.
او آثار عقیدتی خود را به زبان فارسی مینوشت و آن را به عنوان زبان رسمی و مقدس فرقه خود برگزید.
بسیاری بر این باورند که صباح سعی داشت اندیشههای مزدکی، جنبش اصلاحطلبانه عصر ساسانی را احیا کند.
مزار دهقانان زیادی به او پیوستند تا از ستم سلجوقیان رهایی یابند.
با این حال، بسیاری معتقدند روش خشونتآمیز و رعبافکنی او در میان مردم، پاشنه آشیل پروژه او بود که موجب شکست آن شد.
حسن صباح در شهر ری در جنوب تهران امروزی به عنوان شیعهٔ دوازده امامی تعلیم یافت، اما پس از آشنایی با امیره ضراب و ابونصر سراج به مذهب اسماعیلی گروید و مورد توجه عبدالملک بن عطاش، داعی بزرگ عراق عجم، قرار گرفت.
صباح تا پیش از سی سالگی، با سفر به مصر تحصیلات خود را کامل کرد و از اوضاع خلافت فاطمیان آگاه شد. او پس از بازگشت از مصر به عنوان حجت امام در فلات ایران به تبلیغ و ترویج اصول مذهب اسماعیلیه و اندیشههای آزادیخواهانه دست زد. او به نقاط مختلفی از جمله گرگان، ساری و دماوند رفت.
حسن صباح در سال ۴۸۳ ه.ق / ۱۰۹۰ م. الموت را به عنوان مرکز اسماعیلیه در ایران برگزید تا از آنجا اسماعیلیان ایرانی را رهبری کند. او پس از تصرف قلعهٔ الموت، اقدام به تصرف دژهای مناطق مختلف ایران از جمله شاهدژ، قهستان، لمسر کرد، تا با توجه به موقعیت استراتژیک و خاص دژها برای دفاع در مقابل امپراتوری سلجوقی و همچنین سهولت کار برای ترویج مذهب اسماعیلیه، از آنها بهرهبرداری کند.
مکتب اسماعیلیان بزرگترین فرقه منظم ایرانی در قرون وسطی بود که عقایدشان ۴۰۰ سال در ایران ماندگار بود و بسیاری از چهرههای فکری تاریخ ایران، از جمله شیخ الرئیس ابوعلی سینا، ابوریحان بیرونی، ناصرخسرو و دیگران تحت نفوذ عقاید اسماعیلیه قرار داشتند.