اختصاصی | کارشناس: ایران تمایلی به پایان بحران غزه ندارد چون از آن سود می‌برد
دکتر احمد لاشین، کارشناس متخصص در امور ایران، می‌گوید که نظام ایران در تلاش است تا نقش منطقه‌ای خود را با استفاده از بحران غزه تثبیت کند، به‌ویژه اینکه در سال گذشته به دستاوردهایی دست یافته که پیش از این محقق نشده بود.
این دستاوردها شامل هماهنگی بی‌سابقه با حزب‌الله و حوثی‌ها و اعمال فشار بر منطقه به‌طور کلی است. ایران به‌ویژه از طریق تلاش برای کنترل خطوط تجارت در دریای سرخ و دریای عرب توسط حوثی‌ها، همچنین سعی دارد خود را به‌عنوان بازیگری اصلی در بحران غزه نشان دهد.
لاشین در مصاحبه‌ای اختصاصی با "العین فارسی" افزود: اگرچه ایران در ابتدا حمایت خود از حماس را اعلام نکرده بود و تأکید داشت که در بحران غزه دخالتی ندارد، اما با گذشت زمان ایران اعلام کرد که از "طوفان الاقصی" حمایت کرده و به‌نوعی مسئولیت آن را پذیرفته است. این اقدام برای دستیابی به دستاوردهای سیاسی طولانی‌مدت و با تأثیر عمیق و تحمیل خود به‌عنوان یک بازیگر قدرتمند به بلوک غرب، ایالات متحده و اسرائیل صورت گرفت.
این کارشناس امور ایران توضیح داد که در عرصه داخلی، ایران از بحران غزه به‌شکل قوی بهره‌برداری کرده و توانسته نظام را به‌عنوان قهرمان مقاوم در برابر غرب و اسرائیل معرفی کند، تا مشکلات داخلی اقتصادی را برای مدت نامعلومی به تعویق بیاندازد. در واقع، نظام ایران از همان الگوی مدیریت بحران که نتانیاهو استفاده کرده بود، پیروی می‌کند؛ یعنی برانگیختن بحران‌ها هر زمان که متوجه کاهش شدت بحران یا تلاش برای آرام‌سازی یا رسیدن به مذاکرات مثبت شود.
دکتر احمد لاشین معتقد است که ایران نه تنها در کاهش بحران غزه مشارکت نخواهد کرد، بلکه به دنبال تشدید آن است و همچنین سعی دارد لبنان را از طریق حزب‌الله وارد درگیری‌ها کند. این امر را می‌توان از حمایت ایران از به قدرت رسیدن جریان تندرو در حماس، به‌ویژه یحیی سنوار به‌عنوان جانشین اسماعیل هنیه، مشاهده کرد. همچنین ایران تلاش دارد هاشم صفی‌الدین را که نماینده جناح تندروتر حزب‌الله است، به‌عنوان جانشین حسن نصرالله معرفی کند.
وی اشاره کرد که تهران سعی دارد رهبرانی با تفکرات تندتر و غیرقابل‌مذاکره را برای هدایت دو عنصر اصلی محور مقاومت معرفی کند.
ایران در تلاش است شدت رویدادهای سیاسی و نظامی را افزایش دهد، به‌طوری که ممکن است شرایط به جنگی تمام‌عیار منجر شود. به گفته لاشین پایان بحران غزه به نفع هیچ‌یک از طرف‌های درگیر نخواهد بود، چه ایران و چه اسرائیل، زیرا با حضور یکی از آن‌ها، دیگری قدرت و مشروعیت اجتماعی و مردمی خود را کسب می‌کند.
وی افزود که ایران سعی کرده است در سطح بین‌المللی توافقات قوی با بلوک شرقی، به‌ویژه روسیه و چین، ایجاد کند و از پیامدهای بحران غزه بهره‌برداری نماید. به‌ویژه اینکه کنترل حوثی‌ها بر دریای عرب به‌طور مستقیم به نفع روسیه در عرصه تجاری است و ایالات متحده را از رقابت در خطوط تجاری و دریایی خارج کرده یا حداقل آن را تحت فشار چین به‌عنوان رقیب اصلی آمریکا قرار می‌دهد.
در عین حال، ایران تلاش می‌کند خود را به‌عنوان حامی اصلی جنبه‌های انسان‌دوستانه در غزه در برابر بلوک غرب معرفی کند. ایران همچنین از طریق رئیس‌جمهور معتدلی مثل مسعود پزشکیان که در تلاش برای رفع تحریم‌ها و بازگشت به مذاکرات هسته‌ای است، سعی در بهبود چهره کلی نظام خود دارد، به‌ویژه با احتمال بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در نوامبر آینده. با این حال، این تلاش‌ها ممکن است پس از حمله موشکی اخیر به اسرائیل با شکست مواجه شود.
این کارشناس امور ایران در پایان تأکید کرد که ایران به‌شدت در تلاش است از بحران غزه برای تکمیل پروژه دستیابی به سلاح هسته‌ای بهره‌برداری کند. هر چه بحران شدت بیشتری یابد، ایران دلیل سیاسی و اجتماعی بیشتری برای دستیابی به سلاح هسته‌ای در مقابل اسرائیل و تهدیداتی که علیه آن ایجاد می‌کند، خواهد داشت. بحران غزه مانند عصای موسی برای ایران است که از طریق آن می‌تواند به بسیاری از منافع دست یابد که بدون این بحران ممکن نبود.
