گسترش پدیده زبالهگردی و کولبری در میان زنان ایرانی
افزایش فقر در ایران باعث شده برخی زنان مجبور شوند به مشاغل سختی چون کولبری و زبالهگردی روی بیاورند.
زنان ایرانی نه تنها نتوانستهاند به حقوق برابر با مردان دست پیدا کنند، بلکه حتی بار معضلات اجتماعی و مخاطرات بیشتری را هم بر گرده خود حمل میکنند.
به گزارش پایگاه خبری «ایندیپندنت فارسی»، چهره زنانه اعتیاد، فقر، کار در خیابان، زبالهگردی و کولبری، محصول بیش از چهار دهه نادیده گرفته شدن و پس رانده شدن به ژرفای بیامکانی و بیپناهی در اجتماع بزرگ مردانه ایران است.
در شرایط متعادل زندگی قبل از کرونا هم به دلیل برخوردار نبودن از امکانات مناسب رفاهی، زندگی اجتماعی و فرصتهای شغلی برابر، خطر افزایش فقر در میان زنان در ایران به کرات مطرح شده بود.
ولی کرونا نقش بزرگتری در تضعیف گروه بزرگی از دختران، زنان و مادران در کشور داشته است؛ چنان که بعد از کولبری، پدیده جدید «زبالهگردی» هم در برخی استانهای مرزی و محروم ایران دیده شده و در مورد آن هشدار دادهاند. بیکاری و مشکلات اقتصادی و اجتماعی حاصل از بحران کرونا هم از جمله زمینههای زنانه شدن کارهای سخت در میان تعداد بیشتری از زنان ایرانی است.
انجمن ایرانی مطالعات زنان میگوید ۶۲ درصد بیماران کرونایی بیکار شده «زن» هستند. زنان حدود ۷۰ درصد از امور مراقبت خانواده را انجام میدهند و سه برابر بیشتر از مردان از پیامدهای روانی گسترش بیماری کووید-۱۹ رنج میبرند.
گزارش مرکز آمار ایران درباره نرخ بیکاری در بهار 1399 نشان میدهد که جمعیت زنان شاغل ۱۵ سال به بالا در بهار امسال نسبت به سال گذشته کاهش داشتهاست. آمار زنان شاغل از چهار میلیون و ۴۷۴ هزار و ۴۳۶ نفر در بهار سال ۹۸، به سه میلیون و ۷۸۹ هزار ۶۶۳ نفر در بهار سال جاری رسیده است.
در سالهای اخیر و بهخصوص در یک سال گذشته، به دلیل بحرانهای اقتصادی در ایران زنان بیش از گذشته در معرض فقر و فشارهای روحی قرار گرفتهاند.
نابرابریهای شغلی، افزایش بیکاری و افزایش زنان سرپرست خانوار به دلیل مرگ و میرهای ناشی از شیوع کرونا در کشور، در گسترش آسیبهای اجتماعی نقش بسیار پررنگی داشته است.
تکدیگری، کار در مترو، خیابان، پارکها و کولبری که طی دو دهه گذشته چهره فقر را در ایران زنانه کرده است، از جمله آسیبهای اجتماعی مشاهده شده در ایران است که آمار آن روندی صعودی را طی میکند.
یکی از معضلات جدید اجتماعی ایران در سالهای اخیر، افزایش زبالهگردی زنان در کشور است که بنا به گزارشهای رسمی با افزایش چشمگیری مواجه شده است.
یکی از آسیبپذیرترین این گروهها نیز زنان سرپرست خانوارند که به ناچار به پرخطرترین و آسیبزاترین مشاغل روی آوردهاند: کولبری، زبالهگردی، و کار در مترو و خیابانها و پارکها؛ مشاغلی کاذب که اصلا «شغل» نیستند.
محرومیت در استانهای مرزی در چهار دهه گذشته افزایش بیشتری داشته است. در این استانها فرصتهای اشتغال بسیار محدود است.
معدود فرصتهای شغلی موجود هم حمایتی از سوی دولت دریافت نکردهاند.نیروی جویای کار، از جمله جوانان و زنان و مردان این استانهای مرزی، چارهای جز کولبری و سوختبری و قاچاق به آن سوی مرزها ندارند.
طبق اصل ۲۹ قانون اساسی ایران، برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی، بیسرپرستی، درراهماندگی، حوادث و سوانح، نیاز به خدمات بهداشتی درمانی و مراقبتهای پزشکی به صورت بیمه و غیره، حقی است همگانی. دولت موظف است طبق قوانین، از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یکایک شهروندان کشور تامین کند.
با این حال شرایط سخت زندگی و معیشتی زنان کولبر، زبالهگرد، خیابانخواب، تنفروش، فروشنده مترو و خیابان و پارک، نشان میدهد که حقی برای آنها در نظر گرفته نشده است.