گزارش تحلیلی| بازگشت اصلاحطلبان؛ پیروزی پزشکیان، در سیاست داخلی و خارجی ایران چقدر تاثیر دارد؟
کمیسیون انتخابات وزارت کشور روز شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳ از پیروزی مسعود پزشکیان نامزد اصلاحطلب در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری با کسب ۱۶ میلیون و ۳۸۴ هزار و ۴۰۳ رای خبر داد.
رقیب محافظهکار او سعید جلیلی با ۱۳ میلیون و ۵۳۸ هزار و ۱۷۹ رای در انتخابات دوم شد تا بدین ترتیب پزشکیان رئیسجمهور جدید جمهوری اسلامی ایران لقب بگیرد.
میزان مشارکت در دور دوم انتخابات حدود ۵۰ درصد بود. بر اساس آنچه وزارت کشور ایران اعلام کرد، از حدود ۶۱ میلیون رایدهنده و واجد شرایط در ۵۸ هزار و ۶۳۸ مرکز در سراسر ایران که برای رأی دادن دعوت شدند، نزدیک به ۳۰.۵ میلیون رایدهنده رای خود را به صندوق انداختند.
اگرچه قوا در ایران بر اساس قانون اساسی مصوب ۱۳۵۸ و اصلاحات آن در سال ۱۳۶۸ عمدتاً در دستان ولی فقیه علی خامنهای، متمرکز است و رئیسجمهور در ایران نفر دوم نظام است. این منکر این نیست که رئیسجمهور دارای حاشیه حرکتی است که با تعادل دقیق اعمال میکند و ممکن است به او اجازه دهد تا بر برخی تصمیمات در سطوح داخلی و خارجی تأثیر بگذارد.
بازگشت اصلاحطلبان:
نتایج دور دوم انتخابات ریاستجمهوری ایران پیامدهایی دارد که میتوان به شرح زیر اشاره کرد:
۱- بازگشت اصلاحطلبان به قدرت: در یک پارادوکس، با کاهش فرصتهای جریان اصلاحطلبی برای حضور در قدرت در داخل ایران در سالهای اخیر، بر خلاف تسلط محافظهکاران در مفاصل حکومت؛ نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان و اعتدالگرایان، مسعود پزشکیان، شاید در تکرار سناریوی انتخابات سال ۷۶ که اولین رئیسجمهور اصلاحطلب آن زمان در تهران، یعنی محمد خاتمی را به قدرت رساند، توانست به ریاست جمهوری ایران دست یابد، که یکی از رهبران اصولگرای آن زمان را که در آن زمان رئیس شورای وزیران بود، علیاکبر ناطق نوری را شکست داد.
اصلاحطلبان موفق شدند تعدادی از رایدهندگان موسوم به بلوک خاکستری را که در دور اول انتخابات شرکت نکردند و حدود ۳۶ میلیون رای داشتند به نفع خود جذب کنند. به مجموع آرایی که پزشکیان در دور اول به دست آورد که ده میلیون رای برآورد شد، حدود شش میلیون رای جدید اضافه کرد تا در نهایت پزشکیان با حدود ۵۵ درصد آرا از کل شرکتکنندگان در انتخابات پیروز شود.
شکی نیست که حمایت بیسابقهای که پزشکیان از سوی چهرههای جریان اصلاحطلب و اعتدالگرا دریافت کرد، نقش تعیینکنندهای در پیروزی او داشت. خاتمی و محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه پیشین ایران از همان ابتدا حمایت خود را از پزشکیان اعلام کردند و حسن روحانی رئیس جمهور سابق ایران، مهدی کروبی رئیس سابق مجلس و ... نیز به حمایت از پزشکیان پیوستند.
همچنین انتشار نتایج دور اول این انتخابات توسط پزشکیان، امید را در میان قشر عظیمی از مردم ایران که به دنبال تغییر هستند، برای حضور در دور دوم، با وجود مشارکت کم در دور اول، احیا کرد، شاید به دلایلی مرتبط با این توهم که برنده انتخابات سعید جلیلی نامزد اصولگرایان است. از این رو، هرگونه تلاش برای تغییری که ممکن است رخ دهد منتفی است.
شایان ذکر است پزشکیان تنها اصلاحطلبی است که در دور اول انتخابات ریاست جمهوری ایران پیروز نشد. خاتمی در سال ۱۳۷۶ در دوره اول ۷۰ درصد و در دوره دوم ۸۰ درصد و روحانی در دوره اول ۵۰.۵ درصد و در دوره دوم ۵۷ درصد به دست آورد. ایران تا سال ۱۳۸۴ شاهد دور دوم انتخابات نبود، زمانی که رئیس جمهور سابق، هاشمی رفسنجانی، با محمود احمدینژاد، دیگر رئیس جمهور سابق که در آن زمان پیروز شد، رقابت کرد.
۲- نرخ مشارکت بالا: میزان مشارکت در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری ایران در مقایسه با نرخ مشارکت در دور اول که ۴۰ درصد بود، حدود ده درصد افزایش یافت. همچنین کمی بالاتر از میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ است که در آن ابراهیم رئیسی رئیس جمهور فقید ایران با ۴۸.۸ درصد آرا پیروز شد.
علاوه بر این، عامل دیگر مربوط به این است که انتخابات ریاستجمهوری کنونی جدا از انتخابات شهرداریها برگزار شد. طبق قانون قرار بود در سال ۱۴۰۴ آنها را با هم برگزار کنند، اما مرگ ناگهانی رئیسجمهور کشور منجر به اصلاح قانون و برگزاری زودهنگام انتخابات ریاستجمهوری شد. یعنی میزان مشارکت در این انتخابات (۵۰ درصد) با توجه به این عامل، درصد معقولی است.
رژیم ایران به دنبال استفاده از مشارکت مردمی در انتخابات، چه برای کاندیدای اصلاح طلب و چه برای کاندیدای اصولگرا، به عنوان رأیی بر مشروعیت و محبوبیت خود بود که در سالهای اخیر کاهش یافته است. دامنه خشم و نارضایتی نسبت به نظام و سیاستهای آن افزایش یافته و این امر به موجهای مکرر اعتراضات در چند سال گذشته و کاهش نرخ مشارکت در انتخابات نسبت به گذشته تبدیل شده است.
شاید مجوز شورای نگهبان برای قبول صلاحیت پزشکیان برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری ناشی از تمایل نظام به افزایش فرصتهای مشارکت مردمی با توجه به درصد پایین انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری در اسفند ۱۴۰۲ باشد.
کلیپی در شبکههای اجتماعی پخش شد که نشان میدهد خامنهای در دور دوم به پزشکیان رأی میدهد و آنطور که انتظار میرفت به جلیلی رأی نداد. با توجه به دیدگاههای افراطی که جلیلی در جریان مناظرههای تلویزیونی افشا کرد که اگر پیروز شود، باری بر دوش رژیم است که با بحرانهای فراوانی روبهرو است، این ممکن است برای جذب خشم خیابان باشد.
۳- کنترل جناح تندرو در جریان محافظهکار: علیرغم شکست اصولگرایان در انتخابات اخیر ریاستجمهوری، نتایج آنها نشان داد که جبهه پایداری انقلاب اسلامی به نمایندگی جلیلی جناح راست افراطی در درون جنبش محافظهکار، در دوره آتی کنترل را در دست خواهد داشت و غالب خواهد شد. چرا که نامزد پیروز دور اول سعید جلیلی از این جبهه بود، در مقابل کاندیدای شکست خورده در دور اول که محمدباقر قالیباف رئیس مجلس از جناح عملگرای جریان اصولگرا است. این برخلاف آن چیزی بود که برخی نظرسنجیها نشان میدادند که قالیباف برنده آن دور خواهد بود.
۴- افول روحانیت: با ارزیابی نتایج انتخابات اخیر ایران به نظر میرسد که مردم ایران اعتماد خود را به روحانیت از دست دادهاند. مصطفی پورمحمدی نامزد بازنده ریاست جمهوری، تنها روحانی کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری کنونی، از مجموع ۲۴ میلیون رأیدهنده که در دور اول شرکت کردند، تنها حدود ۲۰۰ هزار رأی کسب کرد. این در تضاد با پیشتازی بقیه کاندیداها است، خواه در مناصب سیاسی یا نظامی و یا ترکیبی از این دو، یعنی قالیباف، جلیلی، پزشکیان، علیرضا زاکانی و قاضیزاده هاشمی. قبلاً اینطور نبود. گاه رؤسای جمهور ایران از میان روحانیانی چون هاشمی رفسنجانی و رئیسی انتخاب میشدند.
بازتابهای داخلی:
با توجه به اظهارات پزشکیان و رهبران کمپین انتخاباتیاش، میتوان تعدادی از پیامدهای احتمالی پیروزی پزشکیان در داخل ایران را پیشبینی کرد که به شرح زیر است:
۱- پایبندی به اصول و ارزشهای رژیم ایران: پزشکیان مشتاق بود اولین سخنرانی خود را در مرقد امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایراد کند. پزشکیان در طول سخنرانی خود خامنهای را «رهبری دانا» توصیف کرد و او مشتاق بود حسن خمینی، نوه خمینی را در کنار خود داشته باشد. در نامهها آمده است که پزشکیان رئیسجمهور اصلاحطلب و وابسته به نظام در ایران است و آن را رد نمیکند و این برخلاف برخی جریانات اپوزیسیون ایران به ویژه اپوزیسیون خارج از کشور از جمله حامیان مجاهدین است. جنبش خلق و طرفداران سلطنت که انقلاب و رژیم موجود را رد میکنند.
این اقدامات پزشکیان همچنین نشاندهنده تمایل او برای وارد نشدن به درگیری، حداقل از ابتدا، با رژیمی است که مانع تحقق وعدههای انتخاباتیاش شود، بهویژه اگر محافظهکاران از این موضوع برای محکوم کردن مخالفت او سوءاستفاده کنند. انقلاب و نظام پزشکیان در سخنرانی خود که در آن به سادگی صحبت کرد و از خواندن متن نوشته شده در مقابل خود امتناع کرد، نیاز خود را به حمایت از رهبر، مجلس و مردم برای عبور از بحران ایران اعلام کرد.
از سوی دیگر، اولین پیامی که خامنهای خطاب به پزشکیان ارسال کرد و در آن از وی خواست تا به راهی که رئیسجمهور فقید آغاز کرده بود، پایبند باشد، پیامدهایی در ارتباط با راهی بود که پزشکیان باید طی کند. علیرغم انتقاد دولت رئیسی از برخی سیاستهای اتخاذ شده توسط دولت رئیسی، پیام خامنهای پیامدهایی در این زمینه دارد که اگر رژیم به چند دلیل اجازه نامزدی و پیروزی یک رئیسجمهور اصلاحطلب را میداد، از جمله میل او به مهار خشم فزاینده مردم نسبت به سیاستهایش و کمبود وقت است که شاید به نظام اجازه نمیداد انتخابات را طوری مهندسی کند که منجر به آمدن رئیسجمهور اصولگرا شود، همانطور که اتفاق افتاد. در انتخابات ۱۴۰۰ این (یعنی نظام) اجازه نمی.دهد پزشکیان از مسیر انقلاب و نظام منحرف شود.
۲- انتخاب دولت تکنوکرات: رئیس جمهور منتخب ایران در اولین سخنرانی خود اعلام کرد که دست دوستی را به سوی همه به نفع کشور دراز می کند با همکاری همگان و استقبال او از نامزد بازنده اصولگرایان، جلیلی، بیانگر همین موضوع بود.
به احتمال زیاد پزشکیان با توجه به اظهارات خود مبنی بر اینکه «باید کارشناسان در دولت منصوب شوند» و انتقاد از رقیب خود در انتخابات، جلیلی، برای تشکیل دولتی متشکل از تکنوکراتها که نماینده فرقههای سیاسی خاص نباشد، تلاش خواهد کرد. محافظهکاران، کارشناسان را از تصدی پستهای مهم کنار گذاشتند، با تمرکز بر آنهایی که دولت جدید با مسائل اقتصاد، سیاست خارجی و امنیت ملی سروکار دارد.
با توجه به محبوبیتی که جواد ظریف در نتیجه حمایت از پزشکیان به دست آورده است، هنوز مشخص نیست که آیا جواد ظریف در دولت جدید وزیر امور خارجه خواهد شد یا خیر، اما خامنه ای در ۴ خرداد گذشته به برنده ریاستجمهوری هشدار داد که این کار را انجام ندهد. کمک گرفتن از طرفداران آمریکا مانعی برای ظریف است که به عنوان بخشی از تیم دیپلماتیک حامی روابط با واشنگتن طبقهبندی میشود. نامهای دیگری نیز برای تصدی وزارت امور خارجه مطرح میشود، از جمله عباس عراقچی، رئیس تیم مذاکرهکننده هستهای با غرب در دوره روحانی که شاید نزدیکترین افراد به تصدی این سمت باشد و علیاکبر صالحی، وزیر خارجه سابق دولت احمدینژاد و دیگران.
تیم اقتصادی همچنین بخش مهمی از دولت آینده پزشکیان را تشکیل میدهد و شامل وزارتخانههایی مانند انرژی، اقتصاد، دارایی، حمل و نقل و راه، کشاورزی و همچنین بانک مرکزی است. از برجستهترین نامزدهای احتمالی این پروندهها میتوان به بیژن زنگنه، وزیر باسابقه نفت ایران در دوره روحانی، حسین عبده تبریزی، از مشاوران اقتصادی پزشکیان، و پیروز حناجی، شهردار سابق تهران که از کاندیداهای تصدی این پرونده به شمار میرود، اشاره کرد. در سبد حمل و نقل و جادهها همچنین از جمله نامزدهای سبد امنیتی و اطلاعاتی یکی از این افراد است: محمود علوی وزیر اطلاعات دولت روحانی، علی یونسی وزیر اطلاعات دولت خاتمی و مصطفی پورمحمدی کاندیدای بازنده ریاستجمهوری و وزیر کشور دولت احمدینژاد.
۳- فضاسازی برای آزادیهای بیشتر: پزشکیان در جریان مناظرههای تلویزیونی با انتقاد از اقدامات پلیس اخلاقی که اقداماتش علیه زنان را «ظالمانه» توصیف میکند، بر ضرورت یافتن راهحل دائمی برای مسئله حجاب اجباری تاکید کرد. پزشکیان همچنین از عملکرد دولت در سرکوب اعتراضات علیه تظاهرکنندگان در اعتراضات جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ انتقاد کرد. رئیسجمهور جدید متعهد شد از جلوگیری از سانسور و محدودیت اینترنت و نمایندگی گسترده دولت برای زنان و اقلیتهای ملی و فرقهای به ویژه کردها و بلوچها با اشاره به اینکه پزشکیان خود متعلق به پدری آذربایجانی و مادری کرد است، اطمینان حاصل کند.
۴- تضاد دوگانهگرایی در حکومت: معلوم نیست پیروزی پزشکیان باعث بازگرداندن تضاد دوگانهگرایی در دوران حکومت روحانی میشود یا خیر؟
بنابراین، سیاستهایی که پزشکیان اتخاذ خواهد کرد ممکن است با اعتراض این نهادها مواجه شود، که منجر به غیرفعال شدن آنها میشود. این بدان معناست که پزشکیان یکی از این دو انتخاب را دارد: یا وارد تقابل با این نهادها برای اجرای وعدههای انتخاباتیاش شود یا تسلیم آنها شود و نزد مردم بیاعتبار شده و پیامدهای هر انتخاب را به دوش بکشد.
۵- مشکل جانشینی رهبری: انتخاب پزشکیان به عنوان رئیس جمهور اصلاحطلب، موضوع جانشینی رهبری را بار دیگر به منصه ظهور میرساند، چرا که درگذشت رئیسی باعث شد ایران دو موقعیت را از دست بدهد. با توجه به سن و سال بالای خامنهای و شرایط سلامتی وی و اینکه رئیسی یکی از برجستهترین نامزدهای جانشینی بود، در حالی که رژیم موفق شد جای خالی ریاست جمهوری را پر کند، انتخاب رهبر بعدی همچنان یک مسئله به شمار میرود و ممکن است منجر به سناریوهای پیچیدهای شود که مربوط به انتخاب آرام رهبر سوم و درگیری بین جناحهای رژیم است.
پیامدهای خارجی:
آینده سیاست خارجی پزشکیان را میتوان با توجه به آنچه که وی در جریان تبلیغات انتخاباتی خود اعلام کرد، پیشبینی نمود:
۱- تلاش برای گشایش با غرب: پزشکیان در مناظرههای تلویزیونی خود خواستار گشایش در برابر غرب شد و همچنین از توافق هستهای که ایران با گروه ۵+۱ در سال ۲۰۱۵ امضا کرد، دفاع کرد و دید که این توافق به نفع تهران است. پزشکیان به ضرورت وارد شدن به مذاکره با غرب برای رفع تحریمها که ضررهای زیادی از ادغام در سیستم بانکی جهانی برای ایران قائل شد، معتقد است. از سوی دیگر، پیوستن ظریف «پدرخوانده توافق هستهای» به پزشکیان نشاندهنده روندهای بالقوه این کشور در رابطه با غرب، بهویژه در رابطه با توافق هستهای است.
اما چالشهایی وجود دارد که این موضوع را پیچیدهتر میکند، از جمله اینکه تصمیم برای بازگشت به توافق هستهای تنها در اختیار پزشکیان نیست، بلکه تصمیمی است که باید به تایید رهبری ارشد و نهادهای تاثیرگذار در ایران برسد. همچنین قانونی وجود دارد که در سال ۲۰۲۰ توسط مجلس ایران تصویب شده که بر اساس آن این کشور تا زمانی که تحریمها علیه آن ادامه دارد، به برنامه هستهای خود ادامه خواهد داد. یعنی برنامه هستهای چارهای جز توقف توسعه خود ندارد، بهویژه که طبق ارزیابیهای واشنگتن و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به سطوحی بسیار نزدیک به تولید سلاحهای هستهای رسیده است. علاوه بر چالش دیگر مربوط به احتمال بازگشت دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا به کاخ سفید در انتخاباتی که برای نوامبر ۲۰۲۴ برنامهریزی شده است.
از سوی دیگر، افشای دورهای گفتگوی غیرمستقیم مقامات ایرانی با آمریکاییها در عمان، دو روز قبل از مرگ رئیسی، ممکن است نشاندهنده تمایل تهران برای دستیابی به موفقیت در این پرونده باشد، که شاید با پیروزی پزشکیان تقویت شود.
۲- تکمیل سیاست «نگاه به شرق»: پزشکیان به ضرورت تحکیم روابط ایران با روسیه و چین معتقد است، با توجه به اینکه این امر تهران را در مذاکرات هستهای با آمریکا مستحکم میکند. همچنین این احتمال وجود دارد که رژیم ایران سیاست «چرخش به شرق» که اساساً به معنای تحکیم روابط با قدرتهای غیرغربی مانند روسیه، چین و دیگر قدرتهای در حال ظهور، چه در آسیا و چه در جاهای دیگر است، به عنوان یک جایگزین استراتژیک در روابط خارجی خود با توجه به مسائلی که آن را با غرب پیوند میزند.
امضای دولت موقت ایران به ریاست محمد مخبر، رئیسجمهور موقت ایران در ۲۶ ژوئن، نشاندهنده یک قرارداد مهم تبادل گاز با روسیه است، علاوه بر آن صحبت از دستیابی به یک توافقنامه جدید همکاری جامع بین دو کشور به عنوان جایگزینی است. به توافق ۲۰ سالهای که مسکو پس از مرگ رئیسی، بحث درباره آن را به حالت تعلیق درآورد. نشانهای از تمایل تهران برای تکمیل مسیر همکاری با روسیه. همین امر در مورد چین که یک توافقنامه جامع ۲۵ ساله با ایران دارد و همچنین هند که در ۲۳ اردیبهشت گذشته توافقنامه تکمیل سرمایهگذاری در بندر چابهار ایران را با ایران امضا کردند، صدق میکند.
۳- تداوم بهبود روابط با کشورهای منطقه: به احتمال زیاد روند بهبود روابط ایران و کشورهای منطقه که در دوره ریاست جمهوری رئیسی با امضای توافقنامه احیای روابط با عربستان سعودی در ۱۰ مارس ۲۰۲۳، شتاب روشنی به خود گرفت ادامه خواهد یافت و این با تلاشها برای بهبود روابط با کشورهای شورای همکاری خلیج عربی و سایر کشورهای عربی و همچنین ترکیه، پاکستان و سایر کشورها تکمیل خواهد شد. واضح است که این مسیر نشاندهنده یک جهت استراتژیک برای تهران است. یعنی گزینهای است که تغییر روسای جمهور یا دولتها بر آن تاثیری ندارد. بلکه از رهبری ارشد ایران سرچشمه میگیرد. پزشکیان از سوی دیگر در مناظرههای انتخاباتی خود خواستار برقراری روابط بهتر ایران با کشورهای منطقه شد که این امر نشاندهنده حل مشکلات داخلی است. پزشکیان به مناسبت انتخاب خود به عنوان رئیسجمهور ایران پیامهای تبریکی از سوی سران، رهبران و روسای جمهور اکثر کشورهای منطقه دریافت کرد که نشاندهنده آرزوی این کشورها برای همکاری با وی است.
۴- ثبات نقش منطقهای: نفوذ منطقهای یکی از ارکان اساسی ایران است و یکی از «خط قرمزهایی» است که با توجه به تغییر روسای جمهور یا دولتها و تصمیمگیریها ممکن است دستخوش تغییر نباشد. مربوط به آن عمدتاً متعلق به رهبری، سپاه پاسداران و نهادهای تأثیرگذار است. این نشاندهنده ادامه نقش تهران در منطقه است، که شامل حمایت سپاه پاسداران از نیروهای نیابتی ایران در عراق، سوریه، لبنان و یمن میشود.
پزشکیان با ابراز حمایت از نقش سپاه پاسداران، آن را «متفاوت با گذشته» توصیف کرد و همچنین اعلامیه ایالات متحده در مورد نامگذاری آن به عنوان «سازمان تروریستی» را محکوم کرد. او حتی واشنگتن را عامل اصلی تنشها در منطقه توصیف کرد.
همچنین امکان ندارد ایران از سیاست خود در قبال اسرائیل که آن را «دشمن قسمخورده» میداند دست بردارد. از این رو، تنش بین دو کشور ادامه خواهد داشت، اما شدت فزاینده آن به تحولاتی مرتبط است که ممکن است منجر به تشدید تنش در جبهههایی شود که از زمان جنگ اسرائیل در نوار غزه، و عرصههای دیگر پس از آن در لبنان و یمن، شعلهور بوده است.
در خاتمه، میتوان گفت که پیروزی پزشکیان ممکن است نشاندهنده تغییر نقشها در رژیم ایران باشد که بار دیگر انعطافپذیری و توانایی خود برای تجدید را ثابت کرده است. با این حال، ورود پزشکیان به منزله انحراف از خط ایران در برخورد با پروندههای داخلی و خارجی نیست که همگی تابع رهنمودهای رهبری و نهادهای وابسته به او در چارچوب «ثابت» سیاست ایران است. ضمن اینکه رئیس جمهور منتخب ممکن است درجاتی از تحرک برای مدیریت این پروندهها در چارچوب «تغییر» در سیاست ایران داشته باشد که به او اجازه میدهد اثری ویژه از خود به جای بگذارد و تغییرات «مجاز» در داخل کشور در زمینه حقوق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، آزادیها و همچنین مدیریت روابط با خارج ایجاد کند.