از برقع تا بروکراسی؛ چگونه اتحاد جماهیر شوروی چهره زن ازبک را تغییر داد

با تأسیس جمهوری سوسیالیستی ازبکستان در سال ۱۳۰۴، دوران جدیدی در حیات اجتماعی و فرهنگی این منطقه از آسیای میانه آغاز شد و شوروی با هدف دگرگونی ساختار سنتی جوامع مسلمان، برنامهای فراگیر را برای حذف نمادهای مذهبی و فرهنگی، بهویژه در مورد زنان، آغاز کرد.
برقع که نماد پوشش رایج زنان ازبک بود، بهسرعت به یکی از اهداف اصلی این سیاست تبدیل شد.
در سال ۱۳۰۶، کارزار گستردهای برای کنار گذاشتن برقع آغاز شد که نهتنها از طریق تبلیغات و آموزش، بلکه از راه فشار اجتماعی و گاه حتی اجبار فیزیکی دنبال میشد. گروههای جوان کمونیست در شهرهای بزرگی چون سمرقند و تاشکند در خیابانها ظاهر میشدند و برقع را از سر زنان برمیداشتند. مقاومتهایی نیز از سوی بخشهایی از جامعه شکل گرفت، اما حکومت این اقدامات را نشانهای از پیشرفت و مدرنیته میدانست.
علاوه بر کنار گذاشتن برقع، قوانین جدیدی نیز تصویب شد که هدفشان افزایش مشارکت اجتماعی و اقتصادی زنان بود. ازدواج مدنی، حق طلاق برای زنان، و دسترسی گستردهتر به آموزش از جمله اقداماتی بودند که ساختار سنتی خانواده و جایگاه زن در جامعه را تغییر دادند. زنان از خانه به مدارس، کارخانهها و ادارات راه یافتند و در روند صنعتیسازی و آموزش همگانی نقش فزایندهای پیدا کردند.
تغییرات بهگونهای بود که در پایان دهه ۱۳۱۰، برقع تقریباً از سطح شهرها ناپدید شده بود. زنان ازبک که پیشتر تنها با پوششی کامل در انظار عمومی ظاهر میشدند، حالا در نقش معلم، پرستار، قاضی و حتی نماینده شوراهای محلی ظاهر میشدند. این تغییرات البته با مقاومت سنتگرایان همراه بود. در برخی موارد، زنانی که چهره خود را آشکار کردند، هدف تهدید یا خشونت قرار گرفتند.
یکی از نمادهای این تقابل، دختری جوان بود که به دلیل رقصیدن بدون برقع در یک اجرای عمومی، جان خود را از دست داد. حکومت شوروی او را به عنوان شهیدی در راه آزادی زنان معرفی کرد، و از داستانش برای تقویت سیاستهای فرهنگی خود بهره گرفت.
تا پایان دهه ۱۳۲۰، تصویر زن ازبک در فضاهای عمومی بهکلی دگرگون شده بود. از پوشش کامل و انزوای اجتماعی، به حضوری فعال در اقتصاد و آموزش و چهرهای بدون برقع در خیابانها رسید. این تحول بخشی از پروژه وسیعتر شوروی برای ساخت «انسان نوین» بود که سنتهای بومی را در خدمت ایدئولوژی دولت مرکزی بازسازی میکرد.