بازگشت سوپرمن با نگاهی تازه به قهرمانی آشنا: آیا ارزش دیدن دارد؟

فیلم جدید «سوپرمن» به کارگردانی جیمز گان، روایتی متفاوت از این شخصیت کلاسیک را ارائه میدهد که با نگاهی انسانمحور و سبک بصری پرانرژی، از نسخههای پیشین فاصله گرفته است.
این فیلم که از تاریخ ۲۱ تیرماه در سینماهای آمریکا اکران شده، امتیاز ۳.۵ از ۴ گرفته و با درجهبندی PG-13 مناسب نوجوانان و بزرگسالان شناخته میشود.
داستان بدون مقدمهچینی آغاز میشود و تماشاگر را به دل ماجراهایی میبرد که در آن سوپرمن تنها چند دقیقه پیش شکست خورده و اکنون باید دوباره برخیزد. همراه همیشگی او، سگ وفادارش کریپتو، در بزنگاهها نقش نجاتبخش ایفا میکند. اما این سوپرمن تازه با چالشهای تازهتری هم روبهروست؛ از جمله روابط متزلزل با دولت ایالات متحده پس از مداخله در مناقشه کشور خیالی بوراویا.
شخصیت منفی اصلی فیلم، لکس لوتر، میلیاردر نابغهای است که از محبوبیت سوپرمن در جامعه خشمگین است. او با گروهی از همدستان خود از جمله اینفلوئنسری به نام ایو تشماخر، مهندسی با فناوری نانویی و چهرهای نقابدار به نام اولترامن، به قلعه انزوای سوپرمن یورش میبرد. آنها در آنجا ویدئویی محرمانه کشف میکنند که خود سوپرمن نیز از آن بیخبر بوده است؛ افشاگریای که افکار عمومی را علیه او تحریک میکند.
در این فیلم، دیوید کورنسوت نقش سوپرمن را بازی میکند و ریچل برازناهان در نقش خبرنگار شجاع، لوئیس لین، حضوری پررنگ دارد. برخلاف نسخههای قبلی، این بار لوئیس تنها یک شخصیت مکمل نیست و حتی در نبردها هم شرکت میکند. رابطه میان او و سوپرمن، خصوصاً در مجادله بر سر دخالت در بوراویا، لحظات دراماتیکی به فیلم میافزاید.
نیکولاس هولت در نقش لکس لوتر، تصویری واقعگرایانه و تهدیدآمیز از یک شخصیت منفی را به نمایش میگذارد. شخصیتپردازی او، با خشمی فروخورده و خودبزرگبینی هوشمندانه، وجههای متفاوت از ضدقهرمان کلاسیک دیسی ارائه میدهد.
فیلم پر است از اشارات مخفی، شخصیتهای فرعی و صحنههای اکشن، اما همه این عناصر در کنار هم تجربهای یکپارچه خلق کردهاند که هم به ریشههای سوپرمن وفادار است و هم با دنیای معاصر ارتباط برقرار میکند.