گفتگوی اختصاصی العین با اعظم بهرامی؛ پژوهشگر و کنشگر محیط زیست
اعظم بهرامی، پژوهشگر و کنشگر محیط زیست، در گفتوگویی اختصاصی با العین فارسی به ابعاد مختلف میزبانی امارات متحده عربی از اجلاس آبوهوای سازمان ملل موسوم به کاپ ۲۸ پرداخته است.
بهرامی در این گفتوگو تاکید کرد زمان آن رسیده است در منطقه خاورمیانه که ساکنان آن تحت تاثیر تغییرات اقلیمی، در معرض مهاجرت، نبود امنیت غذایی و از بین رفتن منابع آب و خاک هستند، زنگ خطر به صدا در بیاید.
با توجه به اینکه امارات متحده عربی میزبان اجلاس آب و هوای سازمان ملل متحد کاپ ۲۸ خواهد بود، نظر شما درباره میزبانی این کشور از این دوره از اجلاس که انتظار میرود مهمترین آنها باشد، چیست؟
در مورد پرسش نخست میتوانیم دو زاویه مهم را ببینیم؛ اول اینکه امارات متحده عربی نسبت به کشورهای شمال آفریقا و کشورهای حاشیه خلیج در مسئله مقابله با تغییر اقلیم و تلاش برای کربن صفر نقش بسیار مهمی داشته است. این کشور در سال ۲۰۱۵ علیرغم اینکه یکی از کشورهای غنی از انرژی فسیلی است و بخش مهمی از اقتصاد کشور به این موضوع وابسته است، در توافق پاریس جزو نخستین کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا بود که این توافقنامه را امضا کرد و به کاهش کربن متعهد شد.
در کاپ ۲۶ مسئله ماموریت نوآوری کشاورزی برای اقلیم را رسما با کمک آمریکا راهاندازی کرد و سرمایهگذاری زیادی روی آن انجام داد که بعدها ۳۰ کشور دیگر نیز از آن حمایت کردند. در سالهای بعد سرمایهگذاریهای زیادی روی این ماموریت اقلیمی انجام شد که هدف آن سیستمهای کشاورزی هوشمند متناسب با تغییر اقلیم بود و اتفاقا امارات متحده عربی نشان داد که این برنامهها هدفمند است، چنانچه بعدها دیدیم که در اکسپو هم در زمینه نوآوری در بخش کشاورزی و شهرسازی همین ایده را پی گرفت که در ادامه به آن خواهم پرداخت.
نکته مهم دیگری که میتوانیم به آن اشاره کنیم این است که امارات متحده عربی از نظر سرانه تولید دیاکسیدکربن جزو کشورهایی است که رتبه چهارم را دارد.
یک لایه مهم نفتخیز بودن امارات که میتواند ما را خوشحال کند این است که کشورهایی که تامین بخش مهمی از اقتصاد آنها از انرژیهای فسیلی است، امروزه قرار است پرچمدار باشند و متعهد بشوند؛ مانند کشور امارات متحده و حتی اقدامات عربستان سعودی در این زمینه قابل تامل است.
در سطح جهانی، امارات متحده عربی یکی از نمونههای نادر در میان بیش از 200 کشور در سراسر جهان به شمار میرود که دارای گروهی از پروژههای شهری پایدار است، با توجه به اینکه این موضوع نشان دهنده یک الگوی پیشرو در جهان در زمینه حفاظت از محیط زیست و بهرهبرداری از انرژیهای تجدیدپذیر است، نظر شما در این زمینه چیست؟
مسئله شهرهای پایدار، به دلیل گفته سازمان ملل که تا سال ۲۰۵۰ بیش از ۶۵ تا ۷۰ درصد جمعیت دنیا در شهرها ساکن باشند، بسیار مهم است و چند استراتژی را به ما تحمیل میکند، زیرا برنامهریزی برای تامین امنیت غذایی عوض خواهد شد، یعنی باید به سمت سیستماتیک و هوشمند کردن محصولات کشاورزی برویم. برای مثال تامین باغهای شهری با مصرف کم و بازدهی بالا توسط تمام اتوماتیک کردن، بالابردن بهرهمندی در حوزه کشاورزی و مواردی از این قبیل که برای امنیت غذایی لازم است. مورد دیگر خود شهرها هستند که منابع تولید گازهای دیاکسیدکربن و گلخانهای، آلایندههای مختلف و زبالهاند و باید به سمتی بروند که بتوانند برای اینها برنامهریزی کنند.
در این مورد «دوبی» نمونهای جالب و از طرفی پر تناقض است. دوبی سالانه چیزی نزدیک به چهار میلیارد بطری پلاستیکی تولید میکند که بیش از نیمی از آنها پلاستیکهای یکبار مصرف هستند، ولی پرژوههای ابتکاری زیادی در مورد حذف پلاستیک دارد زیرا طبیعت آن که بیشتر ساحلی یا کویری است شکنندهاند و این مسئله مهمی است.از طرفی در امارات متحده عربی به این دلیل که اغلب شهرها کوچک هستند و فاصله آنها از هم قابل توجه است، پراکندگی و آلودگی ناهمگن است. اما برای من ایده «شهر مصدر» خیلی ایده جالبی بود و فکر میکنم در نوع خودش جز نخستین شهرهایی باشد که کربنصفر است و با پروژهای که در ابوظبی قرار است جمعیتی نزدیک به پنجاه هزار نفر را در خودش جا بدهد، یک تکنولوژی سازگار با محیط زیست دارد. به نظر من اینها تجربههای جالبی هستند.
از طرفی دیگر همانطور که اشاره کردم سرمایهگذاری زیاد امارات متحده در استارتاپهای نوآورانه، قابل تامل است. استراتژی امارات متحده، سرمایهگذاری برای پیوند بین دانش و پروژههای عملی است و این امکان اشتغال در حوزه توریسم، کشاورزی پایدار و کارهای خدماتی را افزایش میدهد. همینطور وضعیت نشان میدهد که کشور امارات متحده با توجه به مسائل ریزگردها که سالهای اخیر افزایش پیدا کرده است، همچنین مسئله خشکسالی و کمبود بارش باران در کشورهای حاشیه خلیج، به موضوع شهرسازی مدرن خیلی کمک کرده که حوزه آب و انرژی را مدیریت کند.
قابل توجه است که به این نکته هم اشاره کنم، امارات متحده عربی در شاخص EPI که شاخص مهمی در نشان دادن رفتارهای محیطزیستی یک کشور به لحاظ فرهنگی و حکمرانی سیاسی است، بین ۱۷۰ کشور جهان، رتبه ۳۹ را دارد و همینطور داشتن رتبه اول در خدمات اکوسیستمی که شامل رفاه، محیط زیست، حفاظت از تنوع زیستی، حفاظت از چرخه سلامت زندگی حیاتوحش در سواحل و برنامهریزی برای آنها، جز نکات مهمی است که باید به آنها توجه داشت. اگر نگاهی به مزارع خورشیدی که طراحی کرده بیاندازیم علیرغم چالشهای جدیای که به لحاظ اقلیمی به آن تحمیل شده، مانند گرمای بیش از حد، گردوغبار و شنی که میتواند صفحات خورشیدی را ناکارآمد کند، با اینحال تلاش کرده که سرمایهگذاریهایی در این زمینه انجام دهد. مسئله کشاورزی شهری هم جز پروژههایی است که امارات روی آن سرمایهگذاری کرده که اساسا برآیند آنها در مسیر امیدبخشی رو به جلو میرود و به طور ویژه بها دادن به استارتاپها و ایدههای نو و خلاقانه، اشتغال توسط کشوری که سرمایه اقتصادی هم برای آن فراهم است، از نظر من مهم و قابل توجه است.
امارات از سه پروژه بزرگ انرژی خورشیدی در جهان میزبانی کرده و بیش از ۵۰ میلیارد دلار در پروژههای انرژیهای تجدیدپذیر در ۷۰ ایالت در سراسر جهان سرمایهگذاری کرده است. همه اینها میتوانند پروژههای امیدبخش باشند، مسئلهای که جهان امروز به سمت آن حرکت میکند این است که میگوید، ما درست است که باید تلاش کنیم تاثیر تغییر اقلیم را در مواردی که به محیط زیست آسیب میرساند کنترل کنیم، اما نکته مهم این است که ما یک زمان طولانی را از دست دادیم و در بخشهایی از جغرافیای جهان به نقطه غیرقابل بازگشتی رسیدیم، برای همین عملا در تغییر اقلیم در حال زندگی کردن هستیم. به همین خاطر «سرمایهگذاری روی انطباق با تغییر اقلیم» مسئله مهمی است. یک نمونه آن که گاهی برای ایران مقایسه میکنم و مثال میزنم مسئله مدیریت کشاورزی مدرن است که چطور میتوان با استفاده از کمترین آب بهرهوری بالایی داشت. در مجموع اگر بخواهیم در مورد مدیریت گرد و غبار بگوییم، در ایران زمانی که طوفان ریزگرد میشود همه جا عملا تعطیل میشود اما میبینیم که مثلا در شهر بزرگی مثل دوبی که یک شهر اینترنشنال است، اگر قرار بود وضعیتی مثل قطعی اینترنت یا بسته شدن فرودگاه با هر گردوغبار و طوفان ریزگرد مواجه شویم، عملا هیچوقت آن زندگی شهری با جمعیت حاضر شکل نمیگرفت، ولی میبینیم که شهروندان در دوبی زندگی راحتی دارند و این نشان از داشتن «الگویی برای سازگاری با وضعیت جدید» است. این نکته مهمی است که ما باید در کشورهای حاشیه خلیج، به آن توجه کنیم که بهرحال روی آن سرمایهگذاری میشود و میزبان "COP28" بودن میتواند این پروژهها و برنامهها را به کشورهایی که به تبع اقلیمی مشابهی دارند، نشان دهد و معرفی کند.
من امیدوارم که برگزاری کنفرانسی با این ارزش و اهمیت در وضعیتی که امروز جهان با آن گرفتار است و نسل جوان هم واقعا امید خودشان را برای نجات سیاره از دست دادهاند، کارساز باشد و در منطقه بسیار آسیب دیدهای مثل خلیج بتوانند چراغهایی را روشن کنند و زنگ خطری را به صدا در بیاورند زیرا زمان آن رسیده است که خاورمیانه که به شدت تحت تاثیر آسیب تغییر اقلیمها از لحاظ مهاجرت، امنیت غذایی، خالی شدن سرزمین و از بین رفتن منابع آبی و خاکی خواهد بود، به خودشان بیایند و مسئولیت بپذیرند و بتوانند در راستای یک برنامه ریزی جدی برای متوقف کردن و کم کردن تاثیر تغییر اقلیمی بر زندگی شهروندان به یک معاهده یا توافق نامه بین کشورهای خلیجی و خاورمیانه برسند.