نقطه ضعف عجیب چین در نبردهای هوایی با آمریکا: ماجرا چیست؟

از سال ۱۹۷۹ میلادی تاکنون، نیروی هوایی ارتش چین در هیچ درگیری بزرگی مشارکت نداشته و این موضوع موجب شکاف بزرگی در تجربه رزمی خلبانان چینی در مقایسه با نیروهای آمریکایی و متحدان آنها شده است.
بسیاری از تحلیلگران از جنگنده J-۲۰، معروف به «اژدهای نیرومند»، به عنوان نمادی از قدرت رو به رشد چین یاد میکنند، اما خلبانانی که هدایت این جنگنده را برعهده دارند، فاقد تجربه نبرد واقعی هستند.
در حالی که آمریکا سالهاست در درگیریهای مختلف حضور فعال داشته و خلبانان آن تجربههای عملی متعددی از جنگهایی چون ویتنام و عراق دارند، خلبانان چینی هیچگاه در محیط واقعی جنگ حضور نداشتهاند. آخرین درگیری نظامی چین با ویتنام در سال ۱۹۷۹ رخ داد که در آن نیز نیروی هوایی به کار گرفته نشد تا از تشدید تنش با شوروی جلوگیری شود.
کارشناسان معتقدند که نبود تجربه واقعی نمیتواند با تمرین و شبیهسازی جبران شود. فشار روانی، ترس، و سرعت تصمیمگیری در میدان جنگ واقعی، شرایطی را ایجاد میکند که هیچ برنامه آموزشی نمیتواند آن را بازسازی کند. خلبانان J-۲۰، با وجود آموزشهای فنی بالا، در صورت وقوع جنگ ممکن است در برابر فشارهای شدید دچار ضعف تصمیمگیری شوند.
در صورتی که جنگی در آینده میان چین و نیروهای مجهز مانند آمریکا، ناتو، یا هند رخ دهد، شکاف تجربهای موجود میتواند مانع از هماهنگی تاکتیکی نیروهای چینی با دشمنان با تجربه شود. نبود تجربه کافی حتی ممکن است منجر به اشتباهات خطرناک و مرگبار شود.
پیشرفتهای فنی J-۲۰، از جمله پنهانکاری و آویونیک پیشرفته، آن را به جنگندهای قابلتوجه تبدیل کرده، اما نبود مهارتهای لازم در شرایط واقعی میتواند این مزیت را خنثی کند. همانطور که تجربه نشان داده، حتی پیشرفتهترین تجهیزات هم بدون اپراتورهای مجرب میتوانند شکست بخورند.
در نهایت، ضعف اصلی J-۲۰ نه در طراحی آن بلکه در کابینی است که توسط خلبانان بیتجربه هدایت میشود. در جنگهای آینده، موفقیت تنها با اتکا به فناوری ممکن نیست، بلکه به خلبانانی نیاز است که مهارت لازم برای استفاده از این فناوری را در میدان واقعی نبرد داشته باشند.