اصولگرایان به دنبال عامل شکست در انتخابات؛ قالیباف قصور داشت یا جلیلی؟
با باز شدن صندوقهای رأی و آغاز شمارش آرا در چهاردهمین دوره انتخابات از همان ابتدا مشخص شد که سعید جلیلی توان رقابت با پزشکیان را ندارد، اما نکته اینجاست که حامیان جلیلی و قالیباف پس از این ماجرا به جان هم افتادهاند تا مقصر شکست را پیدا کنند.
امروز شنبه ۱۶ تیرماه پس از اینکه شمارش آرای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری به پایان رسید و پزشکیان به عنوان نهمین رییسجمهور کشور معرفی شد، حامیان قالیباف و جلیلی در فضای مجازی به جان هم افتادند و هر کدام، تیم دیگری را مقصر شکست اصولگرایان میدانند.
قالیباف با عدم انصراف از کاندیداتوری و حضور در بین نامزدهای مرحله اول که با شکست او همراه بود نشان داد که با همجناح خود قصد سازگاری و ائتلاف ندارد تا به نفع او کنار بکشد.
همین اتفاق باعث شد تا حامیان جلیلی به او انتقاد کنند که مقصر شکست اصولگرایان در این انتخابات قالیباف و حامیانش هستند که با حضور و اظهاراتشان در شکسته شدن آرا به نفع پزشکیان و پیروزی اصلاحطلبان نقش مهمی ایفا کردهاند. اما به واقع حق با کیست؟
از نگاه کلان، مقصر این باخت، کل جریان اصولگراست. جریانی که نه در مجلس عملکرد مثبت و درخوری داشت که مورد وفاق ملی باشد و نه دولتش توانست مردم را چنان راضی کند که دور او گرد آیند و پیروزیاش را تضمین کنند.
اما شاید مهمتر از ضعف کارنامه در دولت و مجلس، قدرت این گروه در کارشکنی علیه دولتهای مستقر غیرهمسو بود که از دیدگاه ملت و تحلیلگران سیاسی با نتانیاهو و ترامپ، همسو شد تا برجام را که ضامن رابطه متعارف ایران با جهان بود، در دولت روحانی زمین بزنند.
همچنین مسنترها به یاد دارند که در دولت خاتمی که اینک، همه معترفاند موفقترین دولت جمهوری اسلامی در همه زمینهها و مشخصاً در عرصه اقتصادی بوده، جلیلی و دوستانش هر ۹ روز یک بحران و یک قطعنامه علیه ایران و دولت وقت ایجاد کردند.
در همین دوره چهاردهم نیز جریان اصولگرا با ۴ نامزد خود در انتخابات دست از تخریب دولت روحانی برنداشتند و کارنامه او را چنان سیاه جلوه دادند که اعتماد مردم را نسبت به خودشان از بین بردند.
جریان اصولگرا چنان نمایش حق به جانبی در این دوره از انتخابات داشت که گویا دین، مملکت، اقتصاد و هرآنچه که متعلق به مردم است ارث پدرشان بوده و همین امر امتیاز منفی برای دو نامزد آنها ثبت کرد.
از طرفی در چند سال گذشته جنگ بین قالیباف و جبهه پایداری و هجمههایی که جلیلی بر علیه قالیباف ایجاد کرد بین مردم و آنها فاصله انداخت و بیاعتمادی را نسبت به آنها دوچندان کرد.
هرچند که به اعتقاد برخی از کارشناسان سیاسی اگر جلیلی زودتر از انتخابات کنار میکشید، آرای او و بخشی از آرای پزشکیان به سبد قالیباف واریز میشد و شانس پیروزی برای آنها افزایش پیدا میکرد.
غروری که اصلاحطلبان در انتخابات سال ۸۴ گرفتارش شدند و در نهایت به احمدینژاد رقابت را واگذار کردند اینبار یقه اصولگرایان را گرفت. مادامی که جریان اصولگرا درگیر این خودحق پنداری و غرور کاذب است، باید به شکست عادت کند.