عدالت یا تبعیض، پژمان جمشیدی آزاد شد؛ از او چه میدانید؟
پس از بازداشت پژمان جمشیدی به اتهام تجاوز و آدمربایی و انتقال او به زندان قزلحصار کرج خبر رسید، که این بازیگر به قید ضمانت از زندان آزاد شده و تا روز تشکیل دادگاه بیرون خواهد بود؛ اما این بازیگر مشهور که جامعه رسانه و هواداری را دوقطبی کرده کیست؟
خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضاییه، اعلام کرد زنی با مراجعه به یکی از مراجع قضایی، شکایتی مبنی بر تجاوز علیه یک بازیگر ثبت کرده است. بنا بر این گزارش، پس از انجام تحقیقات تخصصی و علمی، متهم احضار، تفهیم اتهام و سپس بازداشت شده است.
پس از انتشار این خبر، گمانهزنیها در شبکههای اجتماعی شدت گرفت و نام پژمان جمشیدی به سرعت بر سر زبانها افتاد. سرهنگ بابک نمکشناس، رئیس مرکز اطلاعرسانی پلیس تهران، در گفتوگویی اعلام کرد «بازیگری که نامش در برخی رسانهها و شبکههای اجتماعی مطرح شده، همان فرد بازداشتشده است». او افزود که شکایت از سوی «زنی با هویت واقعی» ثبت شده و پرونده در دادسرای جنایی تهران در حال بررسی است.
خبرگزاریهای داخلی گزارش دادند شاکی «دختری ۲۰ ساله» است که بازیگر را به «تجاوز و آدمربایی» متهم کرده است. خبرگزاری ایسنا نیز نوشت این فرد به بند قرنطینه واحد ۳ زندان قزلحصار منتقل شده، اما بعد از مدتی با قرار وثیقه آزاد شده است.
بر اساس اظهارات شاکی، او هنگام تلاش برای ورود به عرصه بازیگری با این هنرمند آشنا شده است. جمشیدی که سالها در حوزه بازیگری فعال بود، در جریان همکاری کاری با این دختر دیدار کرده و وعده کمک به او برای ورود به سینما داده بود. شاکی ادعا کرده است در روز حادثه، دعوت او برای سوار شدن در خودرو را پذیرفته، اما پس از مدتی مسیر خودرو تغییر کرده و با وجود درخواستش برای پیاده شدن، بازیگر وی را به منزل خود برده و در آنجا مورد تعرض قرار داده است.
برخی رسانهها از جمله همشهریآنلاین نیز گزارش دادهاند که جمشیدی پیشتر نیز با شکایتی مشابه روبهرو بوده و در آن پرونده با پرداخت پول به شاکی توانسته رضایت او را جلب و پرونده را مختومه کند.
پژمان جمشیدی، بازیکن سابق تیم پرسپولیس، پس از خداحافظی از فوتبال وارد دنیای سینما شد و با نقشآفرینی در آثاری چون «سوءتفاهم» (۱۳۹۶)، «شیشلیک» (۱۴۰۰)، «چمنزار» (۱۴۰۱) و «یادگار جنوب» (۱۴۰۲) مورد توجه منتقدان قرار گرفت. اکنون این پرونده جنجالی یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات فضای فرهنگی ایران شده است.
با توجه به اینکه در خبر منتشر شده از سوی قوه قضائیه اشارهای به مشخصات متهم نشده، اقدام برخی رسانه که به صراحت به نام وی اشاره کرده اند، فارغ از اینکه چنین رفتاری خلاف اصول حرفهای حاکم بر فعالیت رسانههاست، یادآور ضرورت توجه اهالی رسانه به موازین قانونی در انتشار چنین مطالبی است.
فارغ از صحت و سقم خبر منتشر شده، موضوع از منظر حقوقی و اخلاقی مصداق بارز نقض حقوق دفاعی متهم و حقوق شهروندی مصرح در قانون آیین دادرسی کیفری، منشور حقوق شهروندی، سند امنیت قضایی و از همه مهمتر قانون اساسی است.
اصل ۳۷ قانون اساسی مقرر میکند: اصل، برائت است و هیچکس از نظر قانون مجرم شناخته نمیشود، مگر آنکه جرم او در دادگاه صالح اثبات شود.
این اصل در بند «الف» ماده ۴ قانون آیین دادرسی کیفری نیز تکرار شده و از ارکان اساسی عدالت کیفری و حقوق دفاعی متهم است.
بنابراین، هرگونه نسبت دادن جرم، پیش از صدور حکم قطعی، نقض اصل برائت و خدشه به حیثیت انسانی و اجتماعی فرد است.
در مورد پژمان جمشیدی علیرغم اینکه از سوی قوه قضاییه خبری منتشر شده اما در این خبر هیچ اشارهای به هویت و مشخصات متهم نشده؛ لذا انتشار چنین مطالبی با تصریح به هویت شخص مصداق شایعهسازی و حتی میتوان آن را ذیل عنوان نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی دانست.
از منظر حقوقی میتوان گفت:
اقدام خبرگزاری قوه قضاییه در انتشار خبر ولو اینکه به مشخصات متهم اشاره نشده، مستلزم مجوز بازپرس مربوطه برای انتشار خبر است که در چنین فرضی بازپرس میبایست برای انتشار چنین خبری دلایل متقن و قانونی داشته باشد چراکه مستند به قانون مورد اشاره انتشار تصویر و نام او بدون مجوز قضایی غیرقانونی و قابل پیگرد است.
این اقدام نقض اصل برائت، ماده ۹۶ قانون آیین دادرسی کیفری، و حقوق شهروندی محسوب میشود.
لذا لازم است مقامات قضایی و نهادهای ناظر بر رسانهها با پدیده افشای غیرقانونی اطلاعات اشخاص برخورد قاطع و پیشگیرانه داشته باشند تا اعتماد عمومی به نظام عدالت کیفری و رسانهای حفظ شود.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، انتشار خبر بازداشت پژمان جمشیدی در تاریخ ۲۹ مهرماه، به اتهام مطرحشده از سوی یک زن ۲۰ ساله، موجی از واکنشها را در فضای عمومی و بهویژه شبکه اجتماعی X (توییتر سابق) برانگیخت.
این خبر در مدت کوتاهی به یکی از پرجستوجوترین موضوعات روز تبدیل شد و به بحثی دو قطبی میان کاربران، هنرمندان و مخاطبان عادی بدل گشت.
در حالی که هنوز جزئیات پرونده و نتیجه تحقیقات رسمی اعلام نشده است، فضای مجازی به میدان جدال دو نگاه متفاوت تبدیل شده: گروهی از کاربران و برخی چهرههای هنری با تأکید بر اصل «بیگناهی تا اثبات جرم»، خواستار پرهیز از قضاوت زودهنگام و رعایت انصاف رسانهای شدند. در مقابل، بخشی از کاربران بر حساسیت اتهام مطرحشده تأکید کرده و از لزوم توجه به روایت شاکی و پیگیری جدی دستگاه قضایی سخن گفتند.
این تقابل دیدگاهها، ظرف چند ساعت با شکلگیری موجی از هشتگها و نقلقولها در X، به یکی از مهمترین سوژههای گفتوگوی عمومی بدل شد. هدف این گزارش، بررسی واکنشهای مردم در پلتفرم X و تحلیل فضای شکلگرفته پیرامون این پرونده است؛ اینکه کاربران عادی چه گفتهاند، لحن غالب توییتها چگونه بوده، و در نهایت چه تصویری از عدالت، قضاوت، و سلبریتیبودن در ذهن کاربران شکل گرفته است.
در میان واکنشهای کاربران، برخی بر بیاعتمادی به قضاوت جمعی و تغییر نگاه مردم تأکید داشتند. یک کاربر با لحنی تلخ نوشت: «یک فکت ثابت شد: نباید مردمی و حتی سر به زیر باشی، چون همین مردم با اتفاقی که حتی آخرش معلوم نیست نابودت میکنند!! نباید کوچکترین اهمیتی به مردم بدهی و فقط باید فکر خودت باشی تمام.»
کاربری دیگر با نگاهی انتقادیتر نسبت به جایگاه سلبریتیها گفت: «او یک بازیگر است. پول میگیرد نقش بازی میکند. چه جلو دوربین چه بدون دوربین.»
در میان توییتها، عدهای نیز احساس شخصی و اعتماد درونی خود را نسبت به پژمان جمشیدی مطرح کردند. یکی از کاربران نوشت: «صاحبنظر نیستم، منتهی حس ششمم همیشه به پژمان جمشیدی مثبت بوده و احساس میکنم به او تهمت زدند. داستان آن دختر هم خواندم، خیلی غیر واقعی به نظر میآمد.»
در سوی دیگر، برخی کاربران بر ضرورت پرهیز از قضاوت عجولانه و حفظ آبروی افراد تأکید داشتند.
یک کاربر با اشاره به انتشار گسترده تصاویر متهم نوشت: «هنوز هیچی ثابت نشده، با آبروی مردم بازی نکنیم. مخصوصاً بعضیها دارن از عکسهایی که پژمان جمشیدی داخلش موجه استفاده میکنند و جریانسازی عجیب میکنند. متهم با مجرم فرق دارد.»
تعدادی از کاربران نیز به پروندههای مشابه بینالمللی اشاره کردند و خواستار صبر تا روشن شدن حقیقت شدند.
یکی از توییتها چنین نوشته بود: «از پرونده جانی دپ باید درس گرفته باشیم. تا زمانی که حکم قطعی دادگاه پژمان جمشیدی در پرونده تجاوز جنسی صادر نشده است، باید از هرگونه قضاوت و شایعهسازی یا طرفداری بیجا خودداری کنیم. آبروی دیگران بازیچه دست ما برای ویو گرفتن نیست.»
بازتاب خبر بازداشت پژمان جمشیدی در X، نشان داد که افکار عمومی ایران نسبت به پروندههایی از این دست، نه فقط احساسی بلکه چندلایه و متأثر از تجربههای فرهنگی، رسانهای و اجتماعی است. از یکسو، طرفداران وفادار و باورمندان به اصل بیگناهی تا اثبات جرم در دفاع از او نوشتند، و از سوی دیگر، مدافعان حقوق زنان و حساسیت اجتماعی بر مسئله تجاوز، روایت متفاوتی ارائه کردند.
میان این دو قطب، عدهای نیز خواستار شفافیت، آرامش و برخورد بیطرفانه دستگاه قضایی شدند، مطالبهای که شاید بتوان آن را مهمترین خواسته مشترک کاربران دانست.
