یک کارشناس در مصاحبه با العین فارسی: موسیقی آیینه وضعیت در افغانستان بوده است
موسیقی در افغانستان طی دورانهای مختلف نقطه تلاقی تمام اقوام و ملیتهای کشور است که زیبایی تنوع قومی و زبانی مردم افغانستان را نشان میدهد.
در این کشور سبکها و روشهای مختلف موسیقی از غزل ایرانی گرفته تا راگای هندی رایج است و ترانهها هم به زبانهای مختلف از جمله فارسی، پشتو و ازبکی اجرا میشود.
در حالیکه پس از دسترسی طالبان به قدرت در افغانستان محدودیتهای شدیدی علیه هنر و موسیقی اعمال شدند اهل هنر و موسیقی افغان همچنان برای حفظ این میراث فرهنگیشان در تلاشاند.
در این مورد خبرنگار پایگاه خبری العین فارسی با دکتر «ریم ابوالخیر» کارشناس مسائل فرهنگی افغانستان و مجری و تهیه کننده برنامه دری در شبکه داریویی بیرون مرزی قاهره، مصاحبه داشت.
طی سه دهه جنگ در افغانستان؛ چگونه هنر و موسیقی توانستند وضعیت جامعه را نشان دهد؟
موسیقی فقط یک هنر نیست، بلکه ابزاری برای بیان مشکلات و رنجهای مردم است، موسیقی افغانستان در روزهای اولیه با مقاومت در برابر تهاجم خارجی همراه بوده است. آنها میراث غنی پر از اشعار میهنی فراوانی دارند که شور و شوق آنها را در مقابله با اشغالگر برمی انگیزد.
و یکی از موقعیتهای معروف در تاریخ افغانستان که میزان تأثیر موسیقی و هنر را نشان میدهد، پس از جنگ استقلال افغانستان وقتی که «هنری دابس» نماینده انگلیس به کابل آمده راجع به شناسایی استقلال افغانستان با حکومت وقت مذاکره داشت وهنوز معاهده امضا نشده بود، در یکی از دعوتهای رسمی، دابس ازاستاد قاسم افغان، بنیانگذار موسیقی معاصر افغانستان، پرسید که به کدام یک از آلات موسیقی بیشتر مهارت دارد، استاد پاسخ داد: «در همه».
دابس سوال کرد: «در پیانو هم؟» استاد گفت: «آری». دابس بازهم پرسید: «آیا از طرزهای موسیقی خاص افغانی که خود شما ترتیب دادهاید، میتوانید به من یاد دهید؟» استاد گفت: «بلی، اما به شرطی آن که هر نغمهی را که من در یک سمت پردههای پیانو بنوازم، شما همان نغمه را به سمت دیگر پردههای پیانو بنوازید». دابس پذیرفت. آنگاه استاد قاسم به نواختن ترانۀ استقلال آغاز کرد و با صدای رسا خواند:
«مکتب ماست جای استقلال ... درس ما نکته های استقلال»
پس از آن، صدای کف زدن مردم حاضر بلند شد ودابس به دست خود ترانه استقلال افغانستان را نواخت.
به چه صورت موسیقی نوین در افغانستان از بازار موسیقی جهانی استفاده کرده است؟
از حدود یکصد وسی سال قبل، موسیقی افغانستان دستخوش موجی بزرگ شد، موجی که از کشورهای مختلف سرازیر شد و در اندک زمانی موسیقی محلی افغانستان را در جریان دیگری انداخت که از هندوستان در زمان امیر علی شیر نوائی آغاز کرد، و موسیقی افغانستان به انواع معروف موسیقی هندوستان مانند (راگ خوانی)، (دربت خوانی)، و(ترانه خوانی) تاثر کرد.
نخستین خوانندگانی که به موسیقی افغانستان رنگ افغانستانی بخشیدند، استاد قاسم واستاد غلام حسین بودند. استاد قاسم یا (قاسم جو) که بعدها سر حلقه خراباتیان شد به عنوان موسس نخستین مکتب موسیقی معاصر افغانستان به شهرت رسید . واز طریق روابط با غرب و انقلاب موسیقی که در دهه شصت و هفتاد به وجود آمد، برخی از آنها انواع موسیقی خارجی را به داخل مرزهای افغانستان منتقل کردند.
همچنین «عبدالرحیم ساربان» خواننده افغان با کمک آهنگساز «سلیم سرمست» یکی از مهمترین نمادهای این نوع موسیقی محلی افغانستان بود که نه تنها سهم او را در تأثیرپذیری از سنتهای موسیقی ایرانی و هندی و آمیختن آنها در قالب موسیقی افغانی متوقف کرد، بلکه با آمیختن این سنتها با سبک جاز غربی، سبک موسیقی جدیدی را ایجاد کرد. و استاد «احمد ظاهر» خواننده و نوازنده بزرگ افغانستانی با سفر به اروپا و آمریکا عامل ایجاد این غرب زدگی و پیشرفت در موسیقی افغانستان است.
او برخی از عناصر آن را در یک فرمول موسیقی جدید که ترکیبی از فرمهای غربی مانند جاز، راک و فلامنگو و سنتهای موسیقی محلی افغانستان و زبان موسیقی اصیل و منحصر به فرد افغانی است که مورد توجه عموم است، ترکیب کرد. قابل ذکر است دوران «محمد ظاهر شاه» و اصلاحات او را دوران طلایی موسیقی می دانند، زمانی که رادیو کابل افتتاح شد که دریچه موسیقی افغانستان به جهان بود و تأسیس شرکت های کاست صوتی مجهز به استودیوهای سبک اروپایی به شمار میرود.
آیا موسیقی جهانی از موسیقی افغانستان تاثیر گرفته است؟
حتما همانطور که موسیقی افغانستان تحت تأثیر موسیقی جهانی قرار گرفت، قطعا در آن تأثیر گذاشت، چه از طریق آلات موسیقی، سبکها و یا آهنگسازی است.
نباید فراموش کنيم که بسیاری از خوانندگان و آهنگسازان افغان به صحنه جهانی راه یافته اند، از این رو فرهنگ خود را با فرهنگ های دیگر در هم آمیختند و هنرمندان دیگر نیز پا جای پای آنها گذاشته و از موسیقی آنها بهره مند شدند.
سازهای موسیقی در افغانستان آیینه تاریخ و تمدن این کشور است، آیا شباهتی بین این سازها وسازهای موسیقی کشورهای عربی یا غربی هست؟
موسیقی از آغاز پیدایش و کشف آن توسط انسان، نقش اساسی در تهذیب احساسات، تأثیرگذاری بر رفتار، رشد توانایی های ذهنی و فکری او و بیان هر آنچه در روح انسان جاودانه شده است، داشته است.
در تمام تمدن های جهانی نقش اولیه در سازندگی تمدن های باستان دارد و در توسعه جامعه نقش پیشرو داشته است. وقابل ذکر است که کهن ترین تمدن موسیقیایی در تمدن های مصر باستان وبین النهرین وبلاد فارس (افغانستان و ایران) بوده است. وبا ارتباطات متمدنانه و فرهنگی، موسیقی و سازهای موسیقی بین اقوام مختلف جابجا شده است، و متناسب با فرهنگ هر قوم دگرگون شد، به همین دلیل است که بسیاری از آلات موسیقی مشابه را بین کشورها پیدا می کنیم، وبه دلیل عمق روابط تاریخی و فرهنگی میان افغانستان و کشورهای عربی، شباهت های زیادی بین سازهای موسیقی وجود دارد.
از جمله سازهای زهی ساز هارپ (در عربی: قیثاره) که در نقش های باستانی مصر دیده میشود، وساز قانون (واژه قانون در عربی به معنی: دستورالعملها) در کشورهای مختلف به اندازهها و با وسعتهای متفاوت ساخته شدهاست. وساز بربت یا (بربط) (در عربی: عود) که در کشورهای عربی رواج دارد، و کَمانچه که روی زمین یا روی پای نوازنده قرار میگیرد، در مصر به (ربابه) معروف است ودر مصر علیا رواج دارد، واین ساز با ساز (ویولن) رایج در غرب متفاوت است، وقابل ذکر است که ساز (ویولن) در مصر به نام (کَمانچه) شناخته ميشود. در حالی که واژه (رباب: به عربى ربابه) در فرهنگ فارسی به معنای ساز دیگری است که با ساز معروف مصر متفاوت است و در افغانستان، ایران و هند رواج دارد و در مصر وجود ندارد.
از جمله سازهای کوبهای (دف) که در کشورهای اسلامی رایج است، و تمبک این ساز را با تلفظهای مختلفی چون تمبک، تنبک، دمبک در ایران، ودر افغانستان به نام (زیر بغلی) میشناسد، در مصر به نام (طبله) معروف است. در حالی که واژه ی (طبله) در فرهنگ فارسی به معنای ساز دیگری است که در افغانستان، ایران و هند رواج دارد و در مصر وجود ندارد.
از جمله سازهای بادی (سرنا) که در افغانستان وایران رایج است، در مصر به نام (مِزمار) معروف است ودر مصر علیا رواج دارد. واز معروفترين ورواج ترين ساز های بادی (نِی) (به عربی: نای) است ودر افغانستان به نام (توله) هم شناخته میشود. نی سازی عرفانی و مقدس در بین صوفیان و نام آوران ادبیات پارسی است که در عمق وجودش ناله ها و رازهایی نهفته است، و بيت معروف از مثنوى مولانا جلال الدین رومی را فراموش نکنیم: بشنو از نی چون حکایت می کند .. از جدایی ها شکایت می کند
همچنین سازهای موسیقی غربی در افغانستان یافت می شود از جمله (گیتار)، (پیانو)، ساز (ویولن) که قبلا ذکر شده است، در زمان سلطنت امان الله خان موسیقی شکل دیگری به خود گرفت یعنی هم در حصه آلات موسیقی دسته های موزیک، انکشافی پدید آمد بدین معنی که ساکسفون، کنتراباس، وفلوت نیز به دسته های موسیقی اضافه شد.
انتظارات شما از آینده موسیقی در افغانستان چیست؟
من انتظار دارم كه موسیقی افغانستان مانند گذشته در تاریک ترین دوره های تاریخ افغانستان برای سالیان متمادی زنده بماند و هویت خود را حفظ کند و در رقابت با انواع موسیقی در سطح جهانی توسعه یابد، این موسيقى سلاح هنرمندان و صدای مردم افغانستان است.