اختصاصی | تحلیل یک کارشناس بینالمللی از علت سفر رییسی به سوریه
سفر ابراهیم رئیسی رییس جمهور ایران به سوریه در حالی انجام شد که برخی از کشورهای عربی از جمله عربستان، امارات و مصر روند ازسرگیری روابط خود با سوریه را آغاز کردهاند.
ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران، در اولین سفر یک رئیس جمهور ایران به سوریه در بیش از یک دهه گذشته، در دمشق، پایتخت سوریه، با بشار اسد، رئیس جمهور سوریه دیدار کرد.
به گزارش رسانههای رسمی ایران، رئیسی روز سوم مه با همراهی یک هیئت بلندپایه سیاسی و اقتصادی وارد دمشق شد.
در سفر دو روزه رئیس جمهور ایران، دو کشور چند تفاهم نامه و یادداشت تفاهم برای تقویت همکاریهای دو کشور امضا کردند.
محمود احمدینژاد آخرین رئیس جمهور ایران بود که در سال ۲۰۱۰ به سوریه سفر کرد.
رژیم ایران از زمانی که ناآرامیهای داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱ به جنگی همه جانبه تبدیل شد، متحد اصلی دولت سوریه محسوب میشود، با این حال در طول جنگ هیچ گاه روسای جمهور ایران به این کشور سفر نکردند.
ایران مستشاران نظامی و هزاران نفر از حامیان مسلح خود را از سرتاسر خاورمیانه فرستاد تا در کنار نیروهای بشار اسد بجنگند و به تغییر جریان جنگ به نفع او کمک کرد.
با توجه به تحولات اخیر در عرصههای منطقهای و بینالمللی، «العین فارسی» با دکتر کمال الزغول، کارشناس روابط بین الملل و منطقهای گفتوگو کرده است. در ادامه متن این گفتوگو را مشاهده میکنید:
۱- شما به عنوان یک کارشناس مسائل بینالمللی و منطقهای، اولین سفر یک رییس جمهور ایرانی به سوریه پس از ۱۳ سال را چگونه میبینید؟
سفر ابراهیم رئیسی پس از ۱۳ سال به سوریه اولین گام عملی در نقض قانون سزار آمریکا با امضای قراردادهای بین ایران و سوریه در زمینه انرژی، برق و زیرساخت است. بحران سوریه گامی در برابر یک گام است و نه آن گونه که در سفر رئیس جمهور ایران به سوریه که با هدف اقتصادی به بهانه بحث در مورد رویکرد کشورهای عربی به سوریه که شامل بازگشت ایمن، داوطلبانه آوارگان و مبارزه با قاچاق مواد مخدر در مرزهای اردن است، انجام شد.
همچنین در این بازدید از بحث وحدت سرزمینهای سوریه غافل شد و تمرکز بر مسائل اقتصادی و بازسازی بود، در غیاب گفت و گوی این بحران با بزرگترین بازیگران خاک سوریه، یعنی ایالات متحده آمریکا. روسیه و ترکیه عملیات بشردوستانه با هماهنگی سازمان ملل متحد و بازگشت آوارگان به سوریه.
اما منافع اقتصادی ایران این سفر را تحت الشعاع قرار داد و بیانیه عمان در اجلاس سران کشورهای عربی برای راه حل در سوریه همچنان توسط ابراهیم رئیسی در دست بررسی است و این احتمال وجود دارد که گشایش کشورهای عربی یک فرصت دیپلماتیک برای شکستن تحریمها علیه ایران تلقی شود. سفر رئیسی به سوریه جهشی کیفی برای کاستن از فشارهای عمومی در داخل ایران بهویژه با توجه به مسائل اقتصادی و بیکاری در داخل کشور با بهرهبرداری از منابع گستردهتر بازار کار ایران تلقی میشود.
۲- نظر شما در مورد هشدار آمریکا نسبت به نزدیک شدن روابط ایران و سوریه چیست؟
هشدار آمریکا بسیار واضح است، اگر ایران به بمب اتمی دست یابد یا از طریق شبه نظامیان خود با آمریکاییها وارد درگیری شود، آن صحنه به کلی تغییر خواهد کرد. آمریکا دیگر علاقهای به راه حل جامع در سوریه ندارد، بلکه به اصل آرامش در قبال امنیت ملی آمریکا با حفظ منافع آمریکا در منطقه معتقد است.
اما از منظر تحلیلی، بر اساس دو موضوع بازسازی و کسب ثروت سوریه توسط ایران، رویکرد تولید بمب هستهای در ایران و آرامش در اوکراین، میبینم که این حمایت در سطح متوسط کاهش خواهد یافت.
در قانون حل اختلاف، مشارکت همه طرفها از ابتدا در گفت وگو بسیار ضروری است و در بحران سوریه فقط شاهد گفت و گو درباره منافع خارجی هستیم نه داخلی.
۳- رژیم ایران چگونه می تواند پس از نزدیک شدن سوریه به اطراف عربی خود، منافع بیشتری در داخل سوریه به دست آورد؟
گرچه منافع کشورهای عربی مستلزم گشودگی به سوریه است، اما گشایش ایران به سوریه موجب تحول کیفی اقتصادی در حوزه انرژی می شود و راه را برای ایران از طریق دریای مدیترانه به اروپا باز میکند و در تامین منافع اقتصادی در عراق اثر ماسبق خواهد داشت. که در آن ایران تحریمهای آمریکا را بشکند و زیرساخت نظامی و اقتصادی ایجاد کند و موقعیت روسیه را در سوریه تقویت کند.
موضوع دستیابی ایران به منابع ثروت در سوریه نیست، بلکه این یک مقدمه چینی است که قراردادهای ایران را در سوریه تحمیل میکند همانطور که در عراق انجام داد، نزدیکی اقتصادی جهان عرب و ایران بیضرر است، اما اینکه سوریه تبدیل به یک کشور جدید می شود. مقدمه ای برای درگیری چینی-آمریکایی، این امر دوباره به منطقه بین ایالات متحده و چین در خاورمیانه دامن می زند.
۴- صحنه منطقهای و بینالمللی را با توجه به تغییرات پی در پی در ماههای اخیر چگونه تحلیل می کنید؟
با توجه به شرایط متشنج در اقیانوس آرام و اوکراین، دولت آمریکا تصمیم گرفت برای دستیابی به منافع خود در اروپای شرقی، اقیانوس آرام و آفریقا یک آرامش موقت در میان مدت و بلند مدت اتخاذ کند. رسیدگی به پروندههای متعدد در خاورمیانه از جمله پرونده سوریه و پرونده فلسطین و پرونده یمن برای دستیابی به اهداف سیاسی و نظامی خود در سایر مناطق جهان را به تعویق انداخته است، اما در عین حال بر دیدگاه خود برای راه حل پافشاری می کند. در سوریه، که بر اساس دیدگاه دولت فعلی ایالات متحده برای اتخاذ حکومت فدرال مانند عراق برای تضمین منافع خود و متحدانش است.
سوریه اکنون به عنوان یک کریدور بشردوستانه برای حمایت از این طرح در نظر گرفته می شود، در عین حال ایران از درگیری آمریکا و چین برای تجسم ایده ادغام منطقهای از طریق دیپلماسی سیاسی و بهره برداری از فرصتهای موجود برای دستیابی به این هدف بهره می برد.
چین اقتصاد و تقویت برنامه هستهای آن است و با توجه به غیبت نسبی درباره پرونده هستهای ایران، آن را یک پیروزی میداند.
از این منظر، ابتکار اردن برای راه حل، نقشه راهی تلقی می شود که با مسائل انسانی و پناهجویان برای کاهش فشار بر مردم سوریه آغاز می شود، نقشه راهی است که ممکن است طولانی باشد و ممکن است با مشکلاتی مواجه شود و به نیات سوریه بستگی دارد. بازیکنان برای یافتن راه حلی جامع مطابق با قطعنامه ۲۲۵۴ سازمان ملل متحد.
از سوی دیگر، همه ابزارهای راه حل تابع شرایط بازیگران سوریه از خارج و داخل، از جمله اسرائیل است. پس وقتی از نقشه راه صحبت می کنیم و قدم به قدم، به این معناست که برای رسیدن به یک راه حل باید تمام مراحل مورد مناقشه را خاتمه داد، و این یعنی تلاش زیاد و صرف زمان زیاد و حل و فصل بحران به یک بازی سیاسی تبدیل خواهد شد که اگر زبان اتحاد کشورهای بزرگ وارد آن شود، برد و باخت دارد، اما این یک تلاش عربی است که در خور توجه است و از شکاف دوقطبی بینالمللی که به نفع نشست عربی است، بهرهبرداری میکند.