واکنشها به اظهارات پزشکیان: بنزین، گره کوری که دولت در آن گیر افتاده است
اظهارات اخیر مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، درباره قیمت بنزین و منطق عرضه آن با یارانه، موجی از واکنشها را بهدنبال داشته است.
پزشکیان با انتقاد از سیاست کنونی دولت در فروش بنزین به قیمت سوبسیدی، گفت: «دولتی که پول دارو، گندم و حقوق بازنشستهها را ندارد، نمیتواند بنزین را با دلار آزاد بخرد و به قیمت سوبسیدی بفروشد.»
این سخنان در حالی مطرح شده که قیمت سوخت و انرژی در ماههای اخیر با توجه به افزایش مصرف بنزین و قطع برق به موضوعی حساس تبدیل شده است.
پیشتر نیز محسن پاکنژاد، وزیر نفت دولت پزشکیان، تاکید کرده بود که راهکار قیمتی برای کاهش مصرف بنزین مدنظر نیست و تمرکز بر تشویق استفاده از خودروهای کممصرف و برقی است.
عصر ایران در مقالهای انتقادی نوشت که سیاستهای دولت در خصوص بنزین، مانند بسیاری دیگر از حوزههای مدیریتی کشور، فاقد منطق است.
به نوشته این وبسایت، دولت در ماجرای بنزین گرفتار شده، همانطور که مردم در گرانی مسکن، اجارهها، تورم بالا و مشکلات اقتصادی گرفتارند.
در همین ارتباط عصر ایران نوشت: مسعود پزشکیان رئیس جمهوری سوال کرده «بنزین با کدام منطق، با این قیمت عرضه می شود؟» در جواب باید گفت: با همان منطقی که هم اکنون کشور اداره میشود. با همان منطقی که اینترنت را فیلتر کردهاند و فیلترشکن میفروشند. با همان منطقی که صداوسیمای گران و کم مخاطب همچنان بودجه میبلعد. با همان منطقی که واردات خودرو را بستهایم و اسیر خودروسازان داخلی شدهایم.
این واکنشها نشاندهنده تعمیق شکاف بین سیاستهای دولت و توقعات عمومی است؛ بهویژه در شرایطی که افزایش قیمت بنزین میتواند تبعات اجتماعی و اقتصادی گستردهای بههمراه داشته باشد.
بسیاری از منتقدان معتقدند که دولت در افزایش قیمت بنزین به دلیل نگرانی از واکنشهای شدید مردمی محتاط است. در عین حال، تداوم فروش بنزین با قیمت سوبسیدی به بودجه کشور فشار مضاعفی وارد میکند.
از سوی دیگر، اقتصاددانان و کارشناسان هشدار میدهند که حفظ وضعیت فعلی در بلندمدت پایدار نخواهد بود و باید سیاستهای جدیدی برای تعدیل قیمتها و مدیریت منابع اتخاذ شود.
برخی تحلیلگران نیز به این نکته اشاره کردهاند که دولت ایران با یک پارادوکس مواجه است؛ از یک سو، نیاز به افزایش درآمدهای دولتی از طریق واقعیسازی قیمت بنزین و سایر کالاهای یارانهای دارد، اما از سوی دیگر، هرگونه افزایش قیمت در چنین شرایط اقتصادی بحرانی، خطر تورم فزاینده و نارضایتی اجتماعی را به همراه دارد.
در همین راستا، روزنامههای داخلی نیز با نقد این وضعیت، از دولت خواستهاند تا با شفافسازی در خصوص درآمدهای نفتی و دلایل واقعی این بحران، افکار عمومی را توجیه کند.
برخی کارشناسان معتقدند که باید از راهکارهای دیگری مانند بهبود مدیریت منابع انرژی، توسعه حملونقل عمومی، و ایجاد مشوقهای اقتصادی برای استفاده از خودروهای برقی بهره برد تا فشار بر بودجه و منابع کشور کاهش یابد.