وقتی فناوری از ذهن انسان جلو میزند؛ پیامدهای ظهور دستگاههای خوانش افکار
فناوریهای تازه در حوزه رابطهای مغز–رایانه به مرحلهای رسیدهاند که دیگر تنها به تبدیل سیگنالهای حرکتی به فرمانهای رایانهای محدود نمیشوند، بلکه میتوانند افکاری را که هنوز وارد آگاهی نشدهاند نیز تشخیص دهند.
این روند، که تا همین یک دهه پیش تصورش نزدیک به داستانهای علمیتخیلی بود, اکنون به یکی از مهمترین مباحث دنیای علوم اعصاب و اخلاق فناوری تبدیل شده است.
ماجرای نانسی اسمیت، زنی که در سال ۲۰۰۸ بر اثر یک تصادف از گردن به پایین فلج شد، نقطه عطفی در این مسیر بود. نانسی که سالها پیش از حادثه نوازنده حرفهای پیانو بود، با کاشت یک ایمپلنت در مغزش توانست تنها با تصور نواختن، حرکتهای ذهنی خود را به صدای واقعی تبدیل کند. اما آنچه دانشمندان را شگفتزده کرد، نه بازگشت نسبی توانایی او، بلکه پدیدهای بود که خود نانسی آن را «نواختن خودکار پیانو» توصیف کرد؛ حالتی که در آن دستگاه پیش از آنکه او آگاهانه تصمیم بگیرد، کلیدها را فعال میکرد.
ریچارد اندرسن، عصبشناس و مسئول این پروژه، توضیح داد که سامانه BCI چند میلیثانیه زودتر از آگاهی نانسی، سیگنالهای مربوط به نیت و برنامهریزی حرکتی را تشخیص میداد. این کشف نشان داد که دسترسی به «مرحله پیشآگاهی» ممکن است؛ زمانی که مغز در حال ساختن یک فکر است اما هنوز وارد ذهن خودآگاه نشده است.

نانسی یکی از حدود ۹۰ داوطلبی است که طی دو دهه اخیر ایمپلنتهای BCI دریافت کردهاند؛ افرادی که پس از سکته، آسیب نخاعی یا بیماریهای تحلیلبرنده عصبی توان حرکتی خود را از دست داده بودند. اما آزمایش روی نانسی یک ویژگی متفاوت داشت: ایمپلنت دوم در بخشی از مغز او قرار داده شده بود که با تصمیمگیری و تفکر مرتبط است، نه فقط حرکت. همین دسترسی گستردهتر به شبکههای شناختی مسیر را برای نسل تازهای از رابطهای مغز و رایانه باز کرد.
پیشرفت همزمان فناوریهای مصرفی مانند هدبندهای EEG و هدفونهای مجهز به حسگر نیز نگرانیها را افزایش داده است. پژوهشها نشان میدهد بسیاری از شرکتهای نوروتکنولوژی از کانالهای امن برای دادههای عصبی استفاده نمیکنند و حتی حق فروش این دادهها را برای خود محفوظ میدانند. در حالی که برخی کشورها مانند شیلی قوانینی برای حفاظت از دادههای مغزی وضع کردهاند، کارشناسان معتقدند این مقررات تنها «داده خام» را پوشش میدهند و نه «برداشتهایی» را که شرکتها با کمک هوش مصنوعی به آن میرسند.
در بخش بالینی، شرکتهایی مانند Synchron و Neuralink با سرعت در حال توسعه دستگاههایی هستند که کنترل بازوهای رباتیک، بازیهای رایانهای یا حتی بازسازی گفتار با ذهن را ممکن کردهاند. هزاران نفر اکنون در فهرست انتظار برای آزمایشهای بالینی این فناوریها قرار دارند.
پژوهشهای جدید حتی نشان میدهد بخشهایی از «گفتوگوی درونی» انسان نیز قابل رمزگشایی است و برخی نورونها میتوانند پیش از تصمیمگیری نهایی فرد، ارزش عددی یا معنایی اطلاعات را تحلیل کنند. این تحولات در کنار فرصتهای علمی چشمگیر، پرسشهایی اساسی درباره حریم خصوصی ذهن، امکان سوءاستفاده سیاسی و اقتصادی، و میزان اعتمادپذیری این مدلها ایجاد کرده است؛ پرسشهایی که متخصصان هشدار میدهند پاسخ به آنها باید همگام با پیشرفت فناوری پیش رود.