کشف گنجینهای مخفی از «شواهد بشقاب پرنده» پنهان در آرشیوهای واتیکان

در پی مرگ پاپ فرانسیس، درخواستها از واتیکان برای باز کردن آرشیوهای مخفیاش رو به افزایش است. پاسولکا در کتاب جدیدش از مواجهههای وهمآوری که در اسناد ثبت شدهاند، پرده برمیدارد.
بسیاری معتقدند که این بایگانیها حاوی شواهد پنهانی از ملاقاتهای فرازمینی هستند که در قرنهای گذشته به عنوان رؤیاهای الهی قاببندی شدهاند.
برخی، مانند دیوید گروش، افشاگر پنتاگون ایالات متحده، پا را فراتر گذاشته و ادعا میکنند که واتیکان دهههاست که از حیات بیگانه مطلع بوده و به طور فعال آن را پنهان کرده است.
دیانا والش پاسولکا، استاد مطالعات دینی در دانشگاه کارولینای شمالی، ویلمینگتون، یکی از محققانی است که بایگانیهای واتیکان را بهتر از اکثر افراد میشناسد.
پاسولکا در کتاب جدید خود، «کیهان آمریکایی»، عمیقاً به سوابق تاریخی کلیسا میپردازد و رؤیاها و رویدادهایی را کشف میکند که به نظر میرسد مستقیماً از یک قسمت از سریال «پروندههای ایکس» بیرون آمدهاند.
پاسولکا در حین تحقیق در مورد آموزههای کاتولیک در مورد برزخ، اسناد مربوط به سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۸۰۰ را بررسی کرد و به طور اتفاقی به روایتهایی برخورد که برخلاف انتظارات بود.
او مینویسد: «گزارشهایی از گویهای نور، شعلههایی که از دیوارها نفوذ میکردند، موجودات نورانی، اشکالی از نور آگاه، خورشیدهای چرخان و اشیاء هوایی دیسک مانند پیدا کرد.»
«سوابق تاریخی پر از این نوع رویدادها است. مردم واتیکان، آنها حتی نمیدانند کجا را جستجو کنند، درحالیکه در زیرزمینهایشان است.»
به دنبال درگذشت پاپ فرانسیس در ماه آوریل، تماسهای فعالان یوفو شدت گرفته و واتیکان را ترغیب میکنند تا بایگانیهای مرموز خود را باز کند.
یکی از محققانی که بایگانیهای واتیکان را بهتر از اکثر افراد میشناسد، دیانا والش پاسولکا، استاد مطالعات دینی در دانشگاه کارولینای شمالی ویلمینگتون است.
پاپ پل پنجم رسماً بایگانی مخفی واتیکان که اکنون بایگانی رسولی واتیکان نامیده میشود را در سال ۱۶۱۲ تأسیس کرد.
تخمین زده میشود که این مجموعه عظیم اسناد شامل بیش از ۵۰ مایل قفسه باشد که شامل مکاتبات پاپ، سوابق تاریخی محاکمات و آنچه برخی آن را اثبات حیات بیگانه میدانند، میشود.
به گفته پاسولکا، بایگانیکنندگان واتیکان «عجله دیوانهواری برای دیجیتالی کردن» اسناد فراموششده قرنها دارند، اما دقیقاً اولویت را به «گویهایی که در دهه ۱۸۰۰ راهبهها را آزار میدادند» نمیدهند.
او تعدادی از داستانهای به اصطلاح «معجزهآسا» را که در تاریخ کلیسا حفظ شدهاند، کشف میکند، داستانهایی که شباهت عجیبی به برخوردهای بشقاب پرندههای مدرن دارند.
یکی از موارد مربوط به خواهر ماریا از اگردا، راهبه اسپانیایی قرن هفدهم است که طبق گزارشها در حالی که در یک نور سفید کورکننده غوطهور شده بود، به پرواز درآمد.
خواهر ماریا همچنین ادعا کرد که «بر بال فرشتگان» از اقیانوس اطلس عبور کرده و با قبایل بومی آمریکا روبرو شده است، با وجود اینکه هرگز از صومعه منزوی خود در اسپانیا خارج نشده بود.
در نهایت، پاسولکا خواهر ماریا را نه تنها دارای تواناییهای ماوراءالطبیعه، بلکه به عنوان چیزی که او «فراتجربهگر» مینامد، در نظر گرفت، کسی که بینشهای معنویاش ممکن است ارتباطی عمیقتر، شاید حتی کیهانی، با پدیدههای ناشناخت امروزی داشته باشد.
پاسولکا مینویسد: «او عارفی بود که کتابهایی درباره مریم مقدس نوشت که در دوران او بسیار محبوب بودند و هنوز هم به طور گسترده خوانده میشوند.»
اولین نوشتههای خواهر ماریا از آگردا، که بعدها توسط راهبههای دیگر در صومعهاش نابود شدند، کیهاننگاریها بودند، گزارشهای زندهای از سفرهای نجومی او در فضا و سراسر زمین.
برخی گمان میکنند که بایگانی مخفی واتیکان سوابق مربوط به بشقاب پرندهها و برخوردهای فرازمینی را ذخیره میکند.
دیوید گروش ادعا میکند که یکی از این فضاپیماهای بیگانه در سال ۱۹۳۳ در شمال ایتالیا سقوط کرده است. او گفت که بنیتو موسولینی، دیکتاتور فاشیست، آن را مخفی نگه داشته بود، قبل از اینکه توسط نیروهای آمریکایی در پایان جنگ جهانی دوم دستگیر و به ایالات متحده منتقل شود.
یادداشتی دستنویس که ادعا میشود مربوط به ۲۲ آگوست ۱۹۳۶ است، شامل طرح و شرحی از یک هواپیمای استوانهای با دریچههایی در طرفین و چراغهای سفید و قرمز که بر فراز شمال ایتالیا پرواز میکنند، است. ارتباطات مخفی واتیکان با بشقاب پرندهها در حالی آشکار میشود که از جانشین پاپ فرانسیس خواسته شده تا «حقیقت» را به اشتراک بگذارد.
در این یادداشتها، او توپوگرافیهای دقیقی از سرزمینهای دور، فرهنگهای خارجی و حتی قلمروهای فراتر از جهان ما را ثبت کرده است.
مبلغان مذهبی در نیومکزیکوی استعماری وقتی بومیان توصیف کردند که توسط یک «بانوی آبیپوش» مرموز مورد بازدید قرار گرفتهاند، شگفتزده شدند، با وجود اینکه او هرگز اسپانیا را ترک نکرده بود. پاسولکا مینویسد: «او به عنوان یک راهبه جوان، ادعا میکرد که در نیومکزیکوی مستعمره زندگی میکند.»
«او گفت که با بومیان آمریکا ملاقات کرده، به آنها در مورد ایمان کاتولیک آموزش داده و آنها را برای غسل تعمید توسط مبلغان فرانسیسکن آماده کرده است.»
کلیسای کاتولیک، زندگی در دو مکان را به عنوان یک کاریزمای نادر یا توانایی مقدس، اساساً قدرت حضور در دو مکان به طور همزمان، به رسمیت میشناسد.
محققان یوفو پیش از این اظهار داشتهاند که یک برخورد «مذهبی» در سال ۱۹۱۷ که در آن جمعیت زیادی پس از پیشبینی سه کودک، تصویری از مریم مقدس دیدند، در واقع میتواند چیزی فرازمینی باشد.
پاسولکا خاطرنشان میکند که در قرنهای گذشته، تجربیات مربوط به پرواز، نورهای مرموز یا سفر کیهانی نه به عنوان پدیدههای بیگانه، بلکه به عنوان رویدادهای عمیقاً معنوی یا مذهبی تفسیر میشدند.
او استدلال میکند که بسیاری از این تجربیات، مانند تجربیات خواهر ماریا، ممکن است با آنچه جامعه مدرن به عنوان برخوردهای فرازمینی در نظر میگیرد، شباهتهایی داشته باشند.
پاسولکا، به عنوان یک محقق، سالها صرف کاوش در بایگانیهای مختلف کلیسا از جمله در واتیکان برای یافتن این روایتهای نادیده گرفته شده یا بدفهمیده شده کرد.
ارتباط واتیکان با پدیدههای هوایی مرموز، فراتر از رؤیاهای باستانی و راهبههای عرفانی، به تاریخ مدرن کشیده شده و حتی با سیاستهای جهانی نیز در هم آمیخته است.
گروش در سال ۲۰۲۳ تیتر خبرها شد، زمانی که ادعا کرد پاپ پیوس دوازدهم مخفیانه به ایالات متحده در بازیابی یک بشقاب پرنده سقوط کرده در طول جنگ جهانی دوم کمک کرده است.
به گفته گروش، که شواهد فیزیکی ارائه نکرده است، اولین بازیابی در سال ۱۹۳۳ در مگنتا، ایتالیا، تحت رژیم موسولینی رخ داد.
او به نیوزنیشن گفت: «آنها یک وسیله نقلیه تا حدی سالم را بازیابی کردند و دولت ایتالیا آن را تا حدود سال ۱۹۴۴ یا ۱۹۴۵ به یک پایگاه هوایی امن در ایتالیا منتقل کرد.
پاپ این موضوع را به آمریکاییها گفت که ایتالیاییها چه چیزی دارند و ما در نهایت آن را تصاحب کردیم.
در حالی که این روایت خاص هنوز تأیید نشده است، به گمانهزنیهای فزایندهای مبنی بر اینکه واتیکان مدتهاست از این پدیده آگاه بوده است، میافزاید.
رویداد مرموز دیگری که اغلب توسط محققان یوفو به آن اشاره میشود، دههها قبل رخ داده است.
کتاب «کیهان آمریکایی» داستان رابطه بین دین و تجربیات یوفو را روایت میکند.
در سال ۱۹۱۷، سه کودک چوپان در شهر فاطیما، پرتغال، ادعا کردند که شاهد ظهور مکرر مریم مقدس در چیزی بودند که بعدها به عنوان «معجزه خورشید» شناخته شد.
این کودکان، لوسیا سانتوس و پسرعموهایش جاسینتا و فرانسیسکو مارتو، گفتند که فرشتهای ابتدا در بهار ظاهر شد و آنها را به روزه گرفتن و توبه ترغیب کرد.
در ماههای بعد، آنها گزارش دادند که زنی تابناک را دیدهاند که مجموعهای از پیامها را رسانده است.
سپس دهها هزار شاهد، از جمله روزنامهنگاران و شکاکان، گزارش دادند که خورشید را در حال چرخش، تپش نور و حتی سقوط به سمت زمین دیدهاند.
این رویداد در عکسها ثبت شد و در آن زمان به طور گسترده توسط رسانههای پرتغالی پوشش داده شد.
از نظر پاسولکا و دیگران، شباهتهای بین فاطیما و برخوردهای یوفوهای مدرن قابل توجه است: موجودات درخشانی که در کرههای نور فرود میآیند، نمایشهای هوایی چرخان و انتقال پیامها یا پروتکلها.
«در حالی که برخی از محققان استدلال میکنند که معجزه خورشید ممکن است یک برخورد بیگانه بوده باشد که از طریق یک لنز مذهبی به اشتباه تفسیر شده است، پاسولکا رویکرد ظریفتری اتخاذ میکند.
او مینویسد: «دین را نمیتوان مانند علم تجزیه و تحلیل کرد. نمیتوان یک فرشته را زیر میکروسکوپ قرار داد.
«این جنبه امر مقدس مرموز است که دین را از سایر اعمال سازمانیافته مانند ورزش یا طرفداران متمایز میکند.