ترامپ حمله به ایران را لغو کرد: حمله به تعویقافتاده یا نبرد طراحیشده؟

در لحظهای که به نظر میرسید مقدمهای برای یک آتشسوزی تمامعیار در خاورمیانه، بهویژه بین واشنگتن و تهران، باشد، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، با متوقف کردن طرح گسترده ایالات متحده برای حمله به تأسیسات هستهای ایران، محافل سیاسی و نظامی را غافلگیر کرد
این اقدام حتی اعضای دولت او را نیز شگفتزده کرد و تحلیلگران را بر آن داشت تا بپرسند: چرا ترامپ از تصمیمی که به نظر میرسید تصمیمی قاطع باشد، عقبنشینی کرد؟ چه چیزی او را بر آن داشت تا ترجیح دهد آتش را مهار کند تا اینکه آن را شعلهور سازد؟
حملهای که میتوانست جرقه جنگ را بزند؛ پس چه چیزی مانع آن شد؟
انبیسی نیوز، به نقل از مقامات آگاه، از یک طرح نظامی دقیق آمادهشده توسط ایالات متحده برای هدف قرار دادن سه تأسیسات هستهای اصلی ایران: فردو، نطنز و اصفهان، پرده برداشت. انتظار میرفت این عملیات هفتهها طول بکشد. با این حال، در آخرین لحظه، ترامپ علیرغم فشار پنتاگون و نهادهای امنیتی تأثیرگذار ایالات متحده، تصمیم گرفت این طرح را متوقف کند.
تصمیم ترامپ برای انصراف از گسترش حمله تنها پس از بررسی ارزیابی اطلاعاتی صورت گرفت که نشان میداد حمله قبلی ایالات متحده در ژوئن گذشته تنها در تخریب یکی از سه تأسیسات موفق بوده است. این امر ترامپ را بر آن داشت تا در مورد اثربخشی حملات و امکانسنجی سیاسی و نظامی آنها، بهویژه با توجه به تعهد مکرر او مبنی بر عدم دخالت در جنگهای طولانی، تجدیدنظر کند.
حمله محدود: میزان واقعی خسارت چقدر است؟
با وجود اظهارات کاخ سفید مبنی بر اینکه این حمله «قابلیتهای هستهای ایران را از بین برده است»، ارزیابیهای اطلاعاتی اخیر نتیجهگیری نه چندان قطعی را نشان میدهند:
تأسیسات فردو متحمل خسارت قابل توجهی شد که احتمالاً غنیسازی اورانیوم را به مدت دو سال مختل کرد.
نطنز تا حدی آسیب دیده و میتواند ظرف چند ماه فعالیت خود را از سر بگیرد.
تأسیسات اصفهان عملاً بدون آسیب باقی ماند و خسارات محدودی متحمل شد.
با وجود این یافتهها، روایت رسمی ایالات متحده این عملیات را «چکش نیمهشب» توصیف کرد، اصطلاحی که معنای نمادین بیشتری نسبت به ضربه واقعی دارد.
رئیس جمهور ایران به شکستهای امنیتی گسترده اعتراف کرد
نکته قابل توجه در مورد این بحران این است که مسعود بازشکیان، رئیسجمهور جدید ایران، با اذعان عمومی به شکستهای امنیتی بزرگ در داخل کشورش، برای اولین بار، سنتشکنی کرد.
پزشکیان در جلسه هیئت دولت دستور تحقیقات فوری در مورد شکافهای امنیتی که منجر به موفقیت حملات اسرائیل و آمریکا شد را صادر کرد، به ویژه از آنجایی که برخی از آنها فرماندهان عالی رتبه نظامی را در خانههایشان هدف قرار دادند و مکانهایی را که قبلاً مخفی تلقی میشدند، با موفقیت بمباران کردند.
کارشناسان امنیتی معتقدند که این حملات بدون اطلاعات دقیق از درون خود رژیم ایران موفقیتآمیز نبود، که نشان دهنده احتمال وجود شکافهای عمیق در درون سپاه پاسداران و سرویسهای امنیتی است.
ترامپ جنگ نمیخواهد، اما برای آن آماده است
ژنرال مارک کیمیت، دستیار سابق وزیر امور خارجه ایالات متحده در امور سیاسی-نظامی، در مصاحبهای با برنامه «التسیعه» شبکه اسکای نیوز عربی، تأیید کرد که «ایالات متحده به دنبال جنگ نیست، اما در صورت لزوم برای آن آماده است.»
او توضیح داد که برنامههای ایالات متحده برای مقابله با ایران سالهاست که وجود دارد، اما رئیسجمهور ترامپ همیشه استراتژی «فشار حداکثری» را از طریق تحریمها و مذاکرات ترجیح داده است.
کیمیت افزود: «رئیسجمهور ترامپ تحریمها و مذاکرات را به کشیده شدن به یک جنگ تمامعیار ترجیح میدهد. اما او پیامهای روشنی به تهران میفرستد که واشنگتن به آن اجازه نخواهد داد سلاح هستهای داشته باشد و حمله اخیر صرفاً یک هشدار بود، نه پایان بازی.»
کیمیت خاطرنشان کرد که حمله به تأسیسات فردو حامل یک پیام قاطع بود: «اگر شما برنامه هستهای را از سر بگیرید و از بازگشت به میز مذاکره خودداری کنید، ما توانایی و اراده انجام صدها حمله را داریم. اما ما نمیخواهیم این کار را انجام دهیم، زیرا مردم ایران سزاوار این رنج نیستند.»
ترامپ و تاکتیک «مذاکره با زور»
به نظر میرسد ترامپ سیاست مذاکرهای را بر اساس اصل «چماق قبل از هویج» دنبال میکند. او پنهان نمیکند که هدف نهاییاش کشاندن ایران به پای میز مذاکره است، اما تنها پس از اعمال حداکثر فشار. کیمیت میگوید: «ترامپ میگوید: ما عجلهای نداریم، اما اگر ایران به پای میز مذاکره نیاید، گزینههای سختی داریم.»
در عین حال، کیمیت اشاره میکند که کنگره آمریکا، علیرغم اختلافات حزبی، بر جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای اتفاق نظر دارد.
او میافزاید: «در میان بیش از ۵۳۰ عضو کنگره، هیچ کس معتقد نیست که ایران حق داشتن این فناوری را دارد. حمایت سیاسی گستردهای برای هرگونه اقدام بازدارنده وجود دارد.
بین سیاست و دکترین: رژیم ایران چگونه پیام ترامپ را میخواند؟
بین اعتراف پزشکیان به آسیبپذیریهای امنیتی و اظهارات مکرر ترامپ در مورد «قدرت کامل آمریکا»، تهران خود را در یک دوراهی بحرانی میبیند: یا به سمت مذاکرات جامع با واشنگتن که شامل مسائل هستهای و موشکهای بالستیک میشود، حرکت کند، یا با مرحله جدیدی از حملات نظامی فشرده روبرو شود.
با توجه به این معادله، این سوال همچنان بیپاسخ است: آیا رئیسجمهور جدید ایران میتواند از اعترافات داخلی برای تقویت موضع مذاکره خود با ایالات متحده استفاده کند؟ یا جناح تندرو در سپاه پاسداران تا آخرین نفس سیاست «پایداری و رویارویی» را اعمال خواهد کرد؟
پیامهای سیاسی در یک لحظه خاکستری
ارزیابیهای اطلاعاتی، اظهارات مقامات و تحرکات ارتش ایالات متحده همگی نشان میدهد که واشنگتن به دنبال رویارویی آشکار نیست، اما در صورت لزوم از استفاده از زور نیز ابایی ندارد. در همین حال، به نظر میرسد ترامپ مصمم است مسئله هستهای ایران را بدون ورود به باتلاق جنگ متعارف حل کند.
کیمیت پیام خود به ایران را به روشنی به پایان میرساند: «یا با شرایط منصفانه مذاکره کنید، یا با عواقب یک برنامه هستهای غیرقانونی روبرو شوید. آمریکا به ایران اجازه نخواهد داد که سلاح هستهای داشته باشد، نه امروز و نه فردا.»
حمله تأخیری یا نبرد طراحیشده؟
تصمیم ترامپ برای متوقف کردن یک حمله بزرگ به این معنی نیست که او گزینه نظامی را کنار میگذارد، بلکه آن را در چارچوب یک «تاکتیک مرحلهای» قرار میدهد. کاخ سفید هنوز ایران را یک تهدید استراتژیک میداند، اما زمانبندی و دقت به عناصری با دقت محاسبهشده در این معادله تبدیل شدهاند.
با تشدید تهدیدات اسرائیل و بازگشت حملات متقابل، سوال پیچیدهتر همچنان باقی است: آیا واقعاً به لحظه یک «حمله بزرگ» نزدیک میشویم؟ یا جهان شاهد فصل جدیدی از کشمکش بین واشنگتن و تهران است و منتظر یک توافق بزرگتر است که سرانجام این پرونده را ببندد؟