هشدار جدی کهنه سرباز ارشد نیروی هوایی که «شاهد خاموش کردن کلاهکهای هستهای توسط یوفوها بود»

یک افسر سابق نیروی هوایی ایالات متحده که نشان افتخار دریافت کرده، هشداری جدی در مورد تهدید واقعی ناشی از بشقاب پرندهها داده است و این چیزی نیست که اکثر مردم ممکن است فکر کنند.
رابرت سالاس، افسر پرتاب موشکهای بالستیک قارهپیمای نیروی هوایی ایالات متحده در برابر کنگره شهادت داد و جزئیات برخورد خود با یک دیسک پرنده نارنجی که کلاهک را در پایگاه نیروی هوایی مالمستروم، مونتانا، در سال ۱۹۶۷ خاموش کرد، را شرح داد.
پنتاگون سه ویدیوی مربوط به یوفو از جمله کلیپ بدنام «تیک تاک» که توسط خلبانان نیروی دریایی ایالات متحده گرفته شده بود را از حالت طبقهبندی خارج و رسماً منتشر کرد و تأیید کرد که این هواپیماها «ناشناس» هستند.
زابل، که نویسنده کتاب «پس از افشاگری: وقتی دولت سرانجام حقیقت را در مورد تماس با بیگانگان آشکار میکند» است، به دیلی میل گفت: «قطعیهای مشابهی در روسیه، فرانسه، بریتانیا، شیلی، ژاپن، حتی اوکراین رخ داده است.» «در یک مورد ۹۸۲ در اوکراین شوروی، یک شیء بشقابمانند بر فراز یک پایگاه موشکی معلق ماند و در واقع توالی پرتاب چندین موشک بالستیک قارهپیما را فعال کرد. آنها فقط چند ثانیه قبل از پرتاب خاموش شدند.»
زابل معتقد است که تعاملات مکرر نشاندهنده «علاقه هدفمند و دقیق، نه فعالیت تصادفی» است و میافزاید: «اگر این یک دشمن خارجی بود، ما در جنگ بودیم.»
اما، برخلاف سالاس، زابل پذیرای تفاسیر شومتری است.
او گفت: «یک نظریه ارتباط غیرمستقیم است. نظریه دیگر نظارت است. اما ما باید احتمال تاریکتر را در نظر بگیریم: آمادهسازی میدان نبرد. جمعآوری اطلاعات برای کنترل آینده. اگر ما برای مداخله در یک درگیری خارجی آماده میشدیم، ابتدا سلاحهای هستهای آنها را مطالعه میکردیم. شاید آنها هم همین کار را میکنند.»
با این حال، سالاس روایت تهدید را رد میکند.
او گفت: «هیچ مدرکی وجود ندارد که این موجودات دشمن باشند. خطر واقعی ما هستیم. ذخایر هستهای خودمان، حس کاذب امنیت ما. بازدارندگی بیخطا نیست.» اگر حتی یک سلاح هستهای کوچک استفاده شود، تلافی تضمین شده است. هیچ راه برگشتی وجود ندارد.
او استدلال کرد که دکترین هستهای فعلی ایالات متحده مبنی بر نابودی متقابل به طرز خطرناکی گمراهکننده است.
برایس زابل، نویسنده و روزنامهنگار تلویزیونی، که در کنفرانس بشقاب پرندهها با عنوان «تماس در صحرا» به سالاس در یک میزگرد پیوست، میگوید این حوادث محدود به ایالات متحده نیست.
سالاس گفت: «بازدارندگی هستهای صرفاً سیاستی است که اگر ما، ایالات متحده، نیروی هستهای برتر از هر کشور دیگری در جهان داشته باشیم، از حمله هستهای در امان خواهیم بود.»
«خب، بازدارندگی هستهای معایب خود را دارد. نقص شماره یک این است که مانع از توسعه سلاحهای هستهای توسط سایر کشورها نمیشود.»
سالاس هشدار داد: «حتی اگر از یک سلاح هستهای کوچک استفاده شود، به سرعت به سلاحهای بزرگتر تبدیل میشود. راه برگشتی وجود ندارد و تلافیجویی در کار خواهد بود.»
او به لحظات تاریخی اشاره کرد که رهبران ارشد نظامی ایالات متحده از جمله ژنرال مکآرتور و وستمورلند درخواست اجازه برای استقرار سلاحهای هستهای در کره و ویتنام را داشتند.
سالاس گفت: «وقتی ارتش سلاحی را که فکر میکند میتواند در جنگ استفاده کند، در اختیار داشته باشد، درخواست استفاده از آن را خواهد کرد. بنابراین این اتفاقات واقعاً رخ داده است.»
با این حال، سالاس و زابل هر دو موافق بودند که افشای کامل دولت در آینده بعید است. سالاس گفت: «یک گروه بینالمللی در سازمانهای اطلاعاتی، نه فقط اینجا، بلکه در سطح جهان وجود دارد که برای مخفی نگهداشتن این موضوع تلاش میکنند.
«انگیزه آنها حرص و طمع، قدرت و فناوری پیشرفتهای است که فکر میکنند میتوانند از آن سلاح بسازند.»
سالاس به DailyMail.com گفت: «در طول شش ماه، هیچ موشک هستهای یا موشک بالستیک قارهپیمایی در طول برخورد با یوفوها از کار نیفتاد. آنها آسیب ندیدند، فقط موقتاً از کار افتادند. این یک پیام بود، نه یک حمله.»
زابل این احساس را تکرار کرد. «ما شاهد نشت اطلاعات بیشتر و افشاگران بیشتری هستیم، اما تا زمانی که دولتها به طور کامل پرده از راز بردارند، در تاریکی گیر افتادهایم.»
با این حال، سالاس همچنان امیدوار بود. او گفت: «من در کنگره مکزیک و برزیل صحبت کردهام. اگر بخواهیم بفهمیم واقعاً چه اتفاقی دارد میافتد، به همکاری جهانی، یک جبهه متحد، نیاز داریم. این حس فوریت با مطالعهای در سال ۲۰۲۴ که بیش از ۵۰۰ مورد یوفوی دوران جنگ سرد را که به خوبی پشتیبانی شدهاند، تجزیه و تحلیل کرد، برجسته میشود. این مطالعه نتیجه گرفت: «این اطلاعات، اتمها را درک میکند و آنها سلاحهای اتمی را میفهمند.»
این تیم به رهبری گروهبان بازنشسته نیروی هوایی لری هنکاک و ایان پوریت، وابسته به پروژه گالیله هاروارد، بر گزارشهای ارتش و پلیس ایالات متحده از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۷۵ تمرکز کردند و بر مواردی با رادار یا شاهدان متعدد تأکید داشتند.
آنها دریافتند که به نظر میرسد فعالیت یوفوها با تشدید مسابقه تسلیحاتی از سایتهای تولید هستهای به سیلوهای موشکی و پایگاههای هوایی تغییر یافته است که نشاندهنده آگاهی در حال تکامل است.
به گفته محققان، از آنجایی که بشقاب پرندهها بیشتر بر فراز سایتهای تسلیحات هستهای مسلح و آماده دیده میشدند، این شیء پرندهی ظاهری نیز بیشتر در شب ظاهر میشد.
سند ثبتشدهای از گزارش بشقاب پرندههایی که در سال ۱۹۴۹ بر فراز مجتمع تولید هستهای هانفورد در حال پرواز بودند. محققان نیروی هوایی خاطرنشان کردند: «اشیاء پرنده ناشناس سریعتر از جت بودند.»
به گفته محققان، این الگوها در سابقه تاریخی بشقاب پرندهها همچنین با روند واضح دیگری همراه بود که در آن شیء پرنده ظاهری نیز بیشتر در شب نسبت به روز ظاهر میشد.
در یک مورد از ۲ می ۱۹۴۹، پرسنل مجتمع تولید هستهای هانفورد در ایالت واشنگتن، یک بشقاب پرنده «نقرهای و دیسکی شکل» را مشاهده کردند که بر فراز این نیروگاه در حال پرواز بود، رآکتور B آن پلوتونیوم مورد استفاده در اولین آزمایش بمب اتمی در ترینیتی را تولید کرده بود. محققان نیروی هوایی خاطرنشان کردند: «اشیاء پرنده ناشناس سریعتر از جت بودند.»
به عنوان یک آزمایش، این تیم مشاهدات خود در تأسیسات هستهای را با مشاهدات پایگاههای غیرهستهای و شهرهای اطراف مقایسه کرد و ادعای خود مبنی بر نظارت عمدی را تقویت کرد.
هنکاک پیش از این به دیلی میل گفته بود: «این اطلاعات چرخه توسعه را درک میکند. آنها تا حدودی از آنچه که به آن نگاه میکنند و آنچه که به دنبال آن هستند، آگاهی دارند.»