آیا هوش مصنوعی میتواند در بحرانهای روانی به داد انسان برسد؟

در روزهایی که دسترسی به خدمات رواندرمانی ممکن نیست، بسیاری از افراد به استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی روی آوردهاند تا بتوانند بخشی از نیازهای روانی خود را پاسخ دهند.
چتباتهایی که شبانهروزی در دسترساند و توانایی گفتوگو و ارائه تکنیکهای آرامسازی را دارند، به ویژه در شرایط بحرانی یا دورافتاده، میتوانند راهی برای کاهش اضطراب و استرس باشند.
بر اساس گزارشی از روزنامه اعتماد، در روزهایی که تهران تحت حملات سنگین قرار داشت و دسترسی به یکدیگر سخت بود، برخی به این فکر افتادند که آیا هوش مصنوعی میتواند جای خالی درمانگران را پر کند؟ برای میلیونها نفر در سراسر جهان که به دلایلی چون هزینه بالا، کمبود متخصص یا شرایط بحرانی امکان دسترسی به رواندرمانگر ندارند، این پرسش از اهمیت بالایی برخوردار است.
چتباتهای هوش مصنوعی با طراحی پیشرفته میتوانند به کاربران پاسخ دهند، آنها را راهنمایی کنند و فضایی امن برای بیان احساسات ایجاد کنند. این سیستمها در برخی موارد قادرند تکنیکهایی مانند تمرینهای تنفسی، آرامسازی ذهن و پیگیری خلقوخو را به افراد آموزش دهند. همچنین برای کسانی که از اضطراب اجتماعی رنج میبرند یا نمیخواهند با انسان صحبت کنند، میتوانند کمککننده باشند.
با این حال، کارشناسان هشدار میدهند که هوش مصنوعی نمیتواند جایگزین درمان انسانی شود. رواندرمانگران حرفهای با دانش، تجربه بالینی و توانایی درک پیچیدگیهای روان انسان، توانایی تشخیص اختلالات جدی و مداخله درمانی دارند. رابطه انسانی که در جلسات درمان شکل میگیرد، عمقی دارد که هیچ الگوریتمی نمیتواند آن را بازسازی کند.
همچنین، استفاده بیش از حد از این سیستمها ممکن است باعث شود برخی افراد از مراجعه به متخصص واقعی خودداری کنند. هوش مصنوعی ممکن است نشانههای بحرانی را تشخیص ندهد یا توصیههای نادرستی ارائه دهد. از سوی دیگر، حفظ حریم خصوصی و امنیت اطلاعات شخصی کاربران نیز یکی از نگرانیهای جدی در استفاده از این فناوری است.
کارشناسان معتقدند آینده درمانهای روانی ترکیبی از هوش مصنوعی و تخصص انسانی خواهد بود؛ جایی که فناوری در خدمت افزایش دسترسی و کاهش فشار بر متخصصان قرار گیرد، نه اینکه جای آنها را بگیرد.