ترور هنیه در ایران؛ العین فارسی نقاط ضعف و سناریوها را بررسی میکند
ضربهای در قلب ایران جان اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس فلسطین، را گرفت و ممکن است قواعد بازی را در خاورمیانه در نقطهای که به روی تمامی سناریوها باز است، بهطور کامل تغییر دهد.
با این که تمامی تحلیلها پس از ترور رئیس دفتر سیاسی حماس همچنان صرفاً حدس و گمان است، اما نکته مسلم این است که این ترور نقاط ضعف امنیتی را فاش کرده که نقش بزرگی در بازنگری استراتژی تهران در برخورد با ترورها در خاک خود خواهد داشت.
مهمتر از همه این است که بعد از ترور چه خواهد شد و آیا ایران بهطور مستقیم پاسخ خواهد داد، که این به معنای آغاز مواجههای خواهد بود که به گسترش و تعمیم تنش و جنگ شعلهور در غزه منجر میشود، یا این که تهران سیاستهایی مشابه آنچه که قبلاً اتخاذ کرده بود، خواهد پذیرفت.
در هر صورت، کارشناسان معتقدند که صحنه دیگر مانند گذشته نخواهد بود، نه در داخل ایران و نه خارج از آن، به ویژه این که ترور هنیه بهعنوان یکی از سه ضربهای است که تقریباً بهطور همزمان بیروت و بغداد را هدف قرار داده است.
ترور اول که اسرائیل آن را بر عهده گرفت و فرمانده دوم حزبالله، فؤاد شکر، معروف به «حاج محسن»، را هدف قرار داد و به دنبال آن حملاتی به جرف الصخر در عراق انجام شد.
العین فارسی از طریق دیدگاه کارشناسان امنیتی و نظامی به این ترور پرداخته است، تا امنیت در ایران و این که آیا از نقاط ضعفی رنج میبرد که به نحوی در موفقیت ترور هنیه نقش داشتهاند، روشن شود.
احتیاط حسابشده
نزار عبدالقادر، سرتیپ بازنشسته ارتش لبنان و کارشناس نظامی و استراتژیک معتقد است که ایران پیش از این تجربههای سختتر و دشوارتری از عملیات ترور اسماعیل هنیه در قلب تهران با اسرائیل داشته است.
عبدالقادر به العین فارسی گفت: بزرگترین تجربه با ترور قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، به دست آمریکاییها در هنگام خروج از فرودگاه بغداد بود. همچنین، ایران شخصیتهای برجستهای مانند دانشمند هستهای فخریزاده را که به عنوان پدر برنامه هستهای تهران شناخته میشود، از دست داده است.
او افزود که «تهران بدون این که اوضاع را به سمت تشدید بیشتر و احتمال وقوع مواجهه مستقیم با اسرائیل که آمریکا را به مداخله و شروع جنگ یا عملیات پیشگیرانه برای حمایت از اسرائیل بکشاند، سوق دهد، توانسته است از این حوادث عبور کند.»
او بر این باور است که «منافع ایران و آمریکا ایجاب میکند که هر دو طرف حداقل نوعی تأخیر در تصمیمگیریها برای حرکت به سمت تشدید نظامی داشته باشند.»
او تأکید کرد که «ایران نمیخواهد با اسرائیل جنگی آغاز کند که آن را به مواجهه با واشنگتن بکشاند، همچنین آمریکا نیز بسیار مراقب است که درگیر یک نزاع مستقیم با تهران نشود، و این مراقبت و منافع متقابل باعث میشود احتمال پاسخ ایران به ترور هنیه بعید باشد.»
به گفته این کارشناس، این «اولین باری نیست که اسرائیل رهبران حماس را ترور میکند، چرا که پیش از این نیز رهبران تاریخی از جمله بنیانگذار جنبش احمد یاسین را هدف قرار داده بود.»
عبدالقادر تأکید کرد که «تفکر ایرانی به سمت حل مسائل با عقل سرد متمایل است و نظام تلاش خواهد کرد تا بازی را بر اساس منافع خود کنترل کند، و هر چقدر هم هزینهای که ایران برای پاسخ به آن باید بپردازد، بسیار کمتر از قرار دادن کشور در معرض حمله مشترک اسرائیل و آمریکا است.»
این کارشناس نظامی نتیجهگیری کرد که «اظهارات وزیر دفاع آمریکا لوید آستین مبنی بر حمایت کشورش از اسرائیل در صورت واکنش به عملیات ترور، تأکید میکند که هر تلاشی برای پاسخگویی به معنای ورود واشنگتن به معادله است.»
نقاط ضعف
مقایسه ترور هنیه و تأثیرات آن بر موضع ایران ممکن است بین دنبالکنندگان این موضوع متفاوت باشد. به گفته دانیال الاحوازی، کارشناس مسائل سیاسی ایران، صحبت از عبور از خطوط قرمز به این معنی است که اگر ایران برای پاسخ به اسرائیل به شیوهای نامحسوس و ناآگاهانه عمل کند، همانطور که قبلاً اتفاق افتاده، عواقب زیادی را متحمل خواهد شد.»
الاحوازی به العین فارسی گفت که «این عملیات برای ایران سود سیاسی خواهد داشت، از طرف برخی محافل تصمیمگیری بینالمللی که به حمایت دائم از نظام از چین و روسیه و برخی دیگر از کشورها مبتنی است، در صورتی که در مورد اقدامات تروریستی اسرائیل در خاک ایران به شورای امنیت شکایت کند، همچنین تمرکز خود را بر بازنگری محور و حفظ انسجام در سطح پایگاه مردمی مرتبط با نظام در داخل و خارج قرار خواهد داد.»
اما در ارتباط با جزئیات عملیات ترور و امکان وقوع نفوذ امنیتی، الاحوازی معتقد است که مکانهایی که میزبان هیئتهای رسمی و شخصیتها هستند، محافظتشده و غیرقابل نفوذ هستند.
او گفت: «این امر بیشتر زمانی اهمیت مییابد که شخصیتها دارای ارزش بالایی در تعادل استراتژیک باشند یا در صورتی که مورد تعقیب عدالت بینالمللی باشند، که این مستلزم نظارت شدید بر آنها و میزبانیشان است.»
به گفته این کارشناس، روشی که هنیه مورد هدف قرار گرفت مشابه روشهایی است که برای ترور قاسم سلیمانی و فخریزاده استفاده شد، که نشاندهنده وجود طرف سوم است. او اشاره کرد که مقامات ایرانی محمود موسوی، همراه شخصی سلیمانی، را اعدام کردند و این امر برای اطرافیان فخریزاده نیز تکرار شد که در این مورد ۴ نفر دستگیر شدند.
او اشاره کرد که به روش انجام ترور اشارهای نشده و درباره آن سکوت شده و دستور عدم صحبت درباره آن صادر شده، اما الاحوازی معتقد است که ترور با استفاده از موشک از یک هواپیمای بدون سرنشین یا یک ناو جنگی در آبهای ایران صورت گرفته است.
او این روشها را به دلیل دشواری نفوذ به منطقهای که هنیه در آن حضور داشت توجیه کرد و تأکید داشت که باید طرف سومی وجود داشته باشد که مختصات مکان حضور هنیه را گزارش داده باشد.