نگاهی به آخرین تحولات مربوط به نمایش انتخابات در ایران (1)
روز ۴ خرداد وزارت کشور رژیم حاکم بر ایران، لیست اسامی کاندیداهای نمایش انتخابات مورد تأیید شورای نگهبان را، اعلام
و بر اساس آن سرتیپ پاسدار #علی_لاریجانی رئیس سابق مجلس ارتجاع و جهانگیری، معاون رئیسجمهور کنونی رژیم بهعلاوه کلیه کاندیداهای نزدیک به حسن روحانی، رئیس جمهور شیاد آخوندها رد صلاحیت شدند که خود یک جراحی جدی و اساسی در رژیم بوده و حکایت از مرحله جدیدی از ریزش و بحران در رژیم آخوندها دارد.
هرچند که پست ریاست جمهوری در ایران تحت حاکمیت آخوندها یک پست فرمایشی بوده و همه امور و اختیارات در دست «ولی فقیه» است اما انتخابات صرفا یک نمایش برای عوامفریبی است و در عالم واقع انتخابات در ایران تحت حاکمیت آخوندها یک امر بیمعنی و بیمحتواست.
در ایران کنونی، ولی فقیه، حاکم بلاجایگزین در رژیم دیکتاتوری مذهبی است و تا زمانی که سیستم، مبتنی بر اصل ولایت فقیه است هیچ منصبی مشروعیت مردمی ندارد. زیرا قبل از هر چیز، ولی فقیه، مشروعیتش را نه از مردم بلکه از غیب(!) میگیرد و بقیه مناصب نیز به اشکال مختلف دستنشانده و قسم خورده ولی فقیه بوده و منتخب از جانب مردم نیستند.
با گذشت چهل و اندی سال از حاکمیت مذهبی در ایران، ماهیت، برنامهها و سیاستهای این رژیم نه تنها هیچ تغییری نکرده بلکه کماکان بر اساس همان اصولی است که سارق ِدستاوردهای قیام ضدسلطنتی مردم ایران(خمینی) آن را بنا نهاد. رژیمی مبتنی بر مذهب، سرکوب آزادیها، جنگافروزی و دخالت در امور کشورها به منظور کشورگشایی، تروریسم و صدور بنیادگرایی و تلاش برای دستیابی به سلاح هستهیی، تا بتواند سرنوشت خلقهای منطقه و جهان را هم به گروگان بگیرد!
در ایران تحت حاکمیت آخوندها، اصلاحطلبی یک فریب بزرگ است. این واقعیت را اکنون مردم ایران به روشنی دریافتهاند که این رژیم اصلاحناپذیر نیست و اصلاحطلبی ویترین ولی فقیه برای فریب مردم در ایران و دولتها در خارج ایران بوده است.
به همین دلیل است که اکنون مردم به کمتر از سرنگونی این رژیم رضایت نمیدهند. این یک پیشرفت بزرگ در مسیر آزادی میهنشان است.آنها اکنون متفقالقول هستند که این رژیم در تمامیت آن باید سرنگون و یک حاکمیت ملی، دمکراتیک و مردمی مبتنی بر جدایی دین از دولت جایگزین آن شود.
این خواسته را میتوان در قیامهای چند ساله اخیر مردم ایران به خوبی مشاهده کرد. یکی از شعارهای مردم در قیامهای 1396 و 1398 عبارت بود از «اصلاح طلب اصولگرا.. دیگر تمام شد ماجرا». بنابراین مردم ایران به دنبال سرنگونی رژیم سلطنتی در سال 1357، اکنون خواهان سرنگونی نوع بدتری از دیکتاتوری هستند که آخوندها بر ایران تحمیل کردهاند. حرف مردم ایران است:«ایران متعلق به مردم ایران است و لاغیر!».
اکنون در سال جدید ایرانی (1400) این کشور آسیایی 85 میلیونی آبستن حوادث بس بزرگ و سرنوشتسازی برای مردم ایران و منطقه است. به یمن قیامهای مردمی و بنبست ولی فقیه حاکم بر آن در برابر بحرانهای لاعلاج، رژیم دیکتاتوری مذهبیدر ضعیفترین نقطه ممکن قرار دارد.
در شرایط پیشآمده رژیم آخوندها برای بقای خویش دنبال برون رفت میگردد. سران رژیم که بقای رژیمشان را در خاموش کردن قیام مردم و فنای مقاومت مردم ایران جستجو میکنند، به موازات شیطانسازی علیه یگانه هماورد اصلی خود، یعنی شورای ملی مقاومت ایران، مسیر مذاکره با امریکا را دارند تجربه میکنند تا راه نفسی برای خود دست و پا کنند.
اما آیا سران رژیم موفق به ایجاد مجاری تنفسی برای رژیمشان خواهند شد؟ وضعیت انفجاری ایران به ما میگوید خیر! چرا؟
درصد سرکوب آزادیها، آمار دستگیری و شکنجه و اعدام در ایرانی کنونی روز به روز افزایش داشته و تاکنون بیش از 120 هزار تن اعدام شدهاند. ایران نسبت به جمعیت کشورها، رکورددار اعدام در جهان است. آمدن یک رئیس جمهور جدید و رفتن رئیس جمهور قبلی نه تنها بهبودی در وضعیت جامعه ایجاد نکرده بلکه فقط بر قطر کارنامه و عمق جنایات این رژیم افزوده است.
زیرا در واقع امر، منصب ریاست جمهوری آلت دست ولی فقیه است که عامل اصلی چنین صحنهیی از ایران تحت حاکمیت آخوندهاست. کاندیداهای هر دوره هرکدام، دست در خون و سرنوشت و غارت اموال مردم داشتهاند. وعدهها و کمااینکه دعواهای کاندیداها در چنین ایامی صرفا برای کسب سهمیه بیشتر در قدرت است. به گفته سران رژیم، حاکمان تنها یک گروه 4درصدی از جامعهیی هستند که بیش از 50 میلیون از جمعیت آن زیر خط فقر قرار دارند. فاصله بین گروه حاکم با مردم ایران هر روز بیشتر و بیشتر میشود.
اکنون مردم ایران نسبت به تمامیت رژیم آخوندی بسیار خشمگین هستند و دنبال فرصتی هستند که رژیم حاکم را به زیر بکشند. این واقعیتی است که حتی سران رژیم بالاجبار اینجا و آنجا به آن اعتراف میکنند و از فرارسیدن چنین روز آتشینی در وحشت هستند.
بهخصوص که الان نیروهای سازمانیافته مقاومت ایران برای هدایت قیام و اعتراضات مردم، برای به ثمر نشاندن آن در جامعه گسترش یافته و مردم از این بابت خود را قویتر دانسته و از روحیه بالاتری برخوردار شدهاند.