اختصاصی | چرا ایران پس از ۷ اکتبر در دفاع از حماس مداخله نظامی نکرد؟
از زمان آغاز بحران غزه پس از حمله هفتم اکتبر حماس به اسرائیل، تحولات زیادی در منطقه خاورمیانه اتفاق افتاده است. در این یک سال، موضع ایران بهعنوان عنصری محوری در برخورد با این تحولات بسیار قابل توجه است.
با وجود اینکه به گفته مقامات ایرانی، این کشور پیش از وقوع حمله ۷ اکتبر از آن اطلاعی نداشت، اما بهسرعت شوک آغاز بحران غزه را جذب کرد و شروع به مدیریت وضعیت از طریق هماهنگی با آنچه بهعنوان محور مقاومت مینامد، کرد.
احمد فاروق، پژوهشگر متخصص در امور ایران، در مصاحبهای اختصاصی با "العین فارسی" گفت تمرکز ایران در این مدت بر تلاشهای دیپلماتیک و مدیریت بحران بهگونهای بوده است که از دستاوردهای استراتژیک خود محافظت کند. با این حال، عوامل داخلی و منطقهای متعددی مانند شکافهای اجتماعی و وضعیت اقتصادی نامساعد، در کنار تهدیدات مرزی و فشارهای ژئوپلیتیکی، تأثیرات چشمگیری بر سیاست خارجی ایران و استراتژیهای منطقهای آن داشته است.
این پژوهشگر در چند نکته به تحلیل مواضع رسمی ایران در طی یک سال گذشته از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ پرداخته است.
۱. واکنش ایران به رویدادهای ۷ اکتبر:
در ابتدا، ایران مدعی شد از حمله حماس به اسرائیل اطلاعی نداشت. پس از این مرحله، ایران با ایجاد اتاق عملیات هماهنگی با محور مقاومت (که شامل گروههایی مانند حماس و حزبالله است) وارد فاز فعالتری شد. این اتاق عملیات رهبری و هماهنگی بین طرفهای مختلف را بهعهده گرفت.
۲. دیپلماسی ایران:
ایران تلاش کرد بر تلاشهای دیپلماتیک برای حل بحران تمرکز کند. بهنظر میرسد که ایران انتظار نداشت که پاسخ جهانی بیصدا یا بدون مداخله باشد، و این باعث شد که ایران همچنان به مسیر دیپلماتیک خود ادامه دهد.
۳. عوامل داخلی موثر بر موضع ایران:
شکافهای داخلی: ایران با شکافهای اجتماعی مواجه است که در کاهش مشارکت در انتخابات نمود پیدا کرده است، چه انتخابات ریاستجمهوری که ابراهیم رئیسی پیروز شد و چه انتخابات مجلس. این شکافها نشان میدهد که دولت حمایت بخشهای زیادی از جامعه را از دست داده است.
اقتصاد ایران: وضعیت اقتصادی نامساعد ایران، که در شاخصهایی مانند تورم و بیکاری مشهود است، بر توانایی دولت برای مداخله مستقیم در بحرانهای خارجی تأثیر گذاشته است.
۴. وضعیت پیچیده منطقهای:
ایران در بهترین وضعیت منطقهای خود قرار ندارد. با تهدیدات و فشارهایی از جهات مختلف مواجه است: طالبان در افغانستان، فشار جمهوری آذربایجان از طریق درگیری با ارمنستان، و همچنین تنشهای مرزی با عراق بهدلیل فعالیتهای کردی. ایران خود را در محاصره تهدیداتی میبیند که باعث میشود نتواند بهطور جدی درگیریهای کنونی را گسترش دهد، زیرا اولویتهای آن متمرکز بر حفظ ثبات داخلی و منطقهای است.
۵. برجام (توافق هستهای):
یکی از دستاوردهایی که ایران سعی در حفظ آن دارد، نزدیک شدن به پایان برخی از محدودیتهای برجام در اکتبر ۲۰۲۵ است، جایی که برخی از تحریمهای بینالمللی برداشته خواهد شد. ایران این دستاورد را بهعنوان یک دستاورد استراتژیک میبیند که باید از آن محافظت کند و بنابراین از اقداماتی که ممکن است این پیشرفت را مختل کند، اجتناب میکند.
۶. تأثیر تجربه جنگ ایران و عراق:
جنگ ایران و عراق که هشت سال به طول انجامید، نقش مهمی در شکلگیری ذهنیت نظامی و استراتژیک ایران داشته است. این تجربه تلخ باعث شده است که ایران از ورود به جنگهای مستقیم اجتناب کند، زیرا از میزان خرابیها و هزینههای انسانی که ممکن است بههمراه داشته باشد، آگاه است.
۷. عدم تمایل به تضعیف همپیمانان:
ایران میداند که مداخله مستقیم آن میتواند گروههایی مانند حماس و حزبالله را تضعیف کند و ممکن است این گروههای مسلح بهعنوان نمایندگان ایران تلقی شوند، چیزی که ایران نمیخواهد. ایران تمایل دارد استقلال از آنچه "محور مقاومت" مینامد و انگیزههای ذاتی آنها برای جنگیدن با اسرائیل را حفظ کند.
این پژوهشگر امور ایران نتیجه گرفت که دولت ایران بهدلایل متعددی از جمله وضعیت داخلی بحرانی، فشارهای منطقهای، حفظ دستاوردهای برجام و جلوگیری از خدشهدار کردن تصویر همپیمانانش در منطقه، تصمیم به عدم مداخله مستقیم در بحران گرفت. در مقابل، ایران بر حمایت از آنچه "محور مقاومت" مینامد، از طریق هماهنگی و برنامهریزی در پشت صحنه، متمرکز شده است و همزمان تلاش میکند از تلاشهای دیپلماتیک برای حل بحران بدون ورود به مواجهه نظامی مستقیم استفاده کند.