نقش شبکههای اجتماعی در مبارزه مردم ایران برای دموکراسی
رسانههای اجتماعی بهطور چشمگیری فضای ارتباطات را تغییر دادهاند، به کاربران دسترسی بیسابقهای به اطلاعات داده و پلتفرمی قدرتمند برای تقویت صدای آنها به ویژه در تلاش برای دستیابی به دموکراسی فراهم کردهاند.
این انقلاب دیجیتال تأثیرات عمیقی بر جنبههای مختلف جامعه داشته است و تأثیر آن بر دموکراسی و حقوق بشر از اهمیت ویژهای برخوردار است.
در این زمینه، استفاده مردم ایران از رسانههای اجتماعی برای ترویج دموکراسی و دفاع از حقوق بشر، چشمانداز منحصر به فردی را برای بررسی تأثیر رسانههای اجتماعی بر جنبشهای دموکراتیک جهان ارائه میدهد.
مروری بر تحولات سالهای گذشته در فضای سیاسی ایران نشان میدهد ماهیت فراگیر رسانههای اجتماعی تغییر پارادایم در نحوه مشارکت ایرانیان در گفتمان سیاسی و بسیج عمومی برای اقدام جمعی را تسهیل کرده است.
ماهیت غیرمتمرکز این پلتفرمها به شهروندان امکان داده است تا اطلاعات را به سرعت منتشر کنند و از کانالهای رسانهای سنتی که ممکن است تحت سانسور دولتی باشند، عبور کنند.
این موضوع به ویژه در ایران که رسانههای دولتی از دیرباز برای تبلیغ روایتهای رسمی و محدود کردن صداهای مخالف استفاده شدهاند، بسیار حائز اهمیت است.
در سالهای اخیر، فعالان ایرانی از گستردگی پلتفرمهای رسانههای اجتماعی مانند توییتر، فیسبوک و اینستاگرام بهره بردهاند تا آگاهی راجع به مسائل سیاسی مهم را افزایش دهند و اعتراضات را سازماندهی کنند.
بر اساس مقالهای که الهام قیطانچی و بابک رحیمی نوشتهاند، جنبش سبز در سال ۲۰۰۹ که در واکنش به اتهامات تقلب انتخاباتی شکل گرفت، یکی از اولین مواردی بود که ایرانیان از رسانههای اجتماعی برای بسیج معترضان و انتشار اطلاعات به جامعه بینالمللی استفاده کردند.
اخیراً نیز، همان طور که اسناد سازمانهای بینالمللی همچون عفو بینالملل و کمیته حقیقتیاب سازمان ملل نشان میدهد، در طول اعتراضات ۲۰۱۷-۲۰۱۸ و همین طور اعتراضات ۲۰۲۲ ایران، رسانههای اجتماعی نقش حیاتی در امکانپذیر کردن اشتراکگذاری فیلمهای ناآرامیها و مستندسازی نقض حقوق بشر ایفا کردند.
با تقویت صدای مخالفان و مدافعان حقوق بشر، رسانههای اجتماعی به شهروندان ایرانی قدرت دادهاند تا دولت خود را مسئول نگه دارند و با روشهای استبدادی مقابله کنند.
بر اساس گزارش وبسایت رادیو فردا، کمپینهای آنلاین که از سوی ایرانیان رهبری شدهاند، توجه جهانی به مسائل مهمی مانند حقوق زنان، آزادی بیان و لغو مجازات اعدام جلب کردهاند.
این تلاشها به نوبه خود حمایت سازمانهای حقوق بشر بینالمللی را به خود جلب کرده و تأثیر آنها را افزایش داده و فشار بر دولت ایران برای پرداختن به این نگرانیها را بیشتر کرده است.
علاوه بر این، رسانههای اجتماعی پلتفرمی برای شهروندان ایرانی فراهم کردهاند تا در بحثهای انتقادی درباره دموکراسی شرکت کنند و فضای عمومی دیجیتالی ایجاد کنند که در آن نظرات و دیدگاههای متنوع به اشتراک گذاشته شده و مورد بحث قرار میگیرند. این تبادل باز ایدهها برای پرورش جامعه دموکراتیک حیاتی است، زیرا مشارکت مدنی را تشویق میکند و تحمل دیدگاههای مختلف را ترویج میدهد.
با این حال، باید توجه داشت که رابطه بین رسانههای اجتماعی و دموکراسی بدون چالش نیست. رژیمهای استبدادی به مهارت در استفاده از این پلتفرمها برای پخش پروپاگاندا و خفه کردن مخالفت دست یافتهاند، که اهمیت سواد رسانهای و مهارتهای تفکر انتقادی برای پیمایش در فضای دیجیتال را نشان میدهد.
علاوه بر این، ناشناس بودن نسبی افراد در رسانههای اجتماعی به گسترش آزار و اذیت آنلاین، سخنان نفرتانگیز و اطلاعات نادرست کمک کرده است که میتواند کیفیت گفتمان عمومی و ارزشهای دموکراتیک را تضعیف کند.
در مورد ایران، این چالشها توسط سرکوب فزاینده دولت بر آزادیهای اینترنت و سانسور دیجیتال تشدید شده است. بر اساس گزارش Freedom House در سال ۲۰۲۱، حکومت ایران از روشهای مختلفی برای محدود کردن دسترسی به پلتفرمهای رسانههای اجتماعی و سرکوب مخالفتهای آنلاین استفاده کرده است، از جمله مسدود کردن وبسایتهای محبوب، اختلال در اتصال به اینترنت و استفاده از فناوریهای نظارتی برای نظارت بر فعالیتهای آنلاین شهروندان.
با وجود این چالشها، اصرار مردم ایران بر استفاده از رسانههای اجتماعی برای ترویج دموکراسی و حقوق بشر به عنوان گواهی قدرتمند بر پتانسیل تحولآفرین فناوریهای دیجیتال عمل میکند.
در حالی که رسانههای اجتماعی بدون شک نقش حیاتی در تقویت تلاشهای مردم ایران برای دموکراسی و حقوق بشر ایفا کردهاند، پتانسیل آن به عنوان یک محرک برای تغییرات دموکراتیک به توانایی کاربران در پیمایش پیچیدگیها و چالشهای ذاتی این پلتفرمها بستگی دارد.