اگر نئاندرتالها منقرض نمیشدند امروز چه شکلی بودند؟

با انقراض نئاندرتالها و دنیسوانها، دیگر خویشاوندان نزدیک ما انسانهای خردمند از صحنهی تکامل حذف شدند. اما دانشمندان اخیراً تلاش کردهاند تصور کنند که اگر آنها همچنان به زندگی ادامه میدادند، امروز جهان چه شکلی بود.
کارشناسان معتقدند که نئاندرتالها و دنیسوانها از نظر فیزیکی تفاوت عمدهای با انسانهای امروزی نداشتند. نئاندرتالها قدی کوتاهتر، بدنی عضلانیتر، پاهای کوتاهتر و لگنهای پهنتری نسبت به انسان مدرن داشتند و صورتشان با ابروهای برجسته و پیشانیهای کوتاه شناخته میشد. ساختار جمجمهی آنها نشاندهندهی ظرفیت مغزی بالا بود، اما برخی ژنهای مرتبط با اجتماعی بودن، انعطافپذیری ذهنی و زبان در آنها کمتر دیده میشود.
دنیسوانها گونهای مرموزتر هستند که تنها بهتازگی نخستین جمجمهی نسبتاً کامل آنها کشف شده است. بررسیها نشان میدهد که دنیسوانها صورتی پهن، دهانی فراخ، بینی بزرگ و اندامی درشتتر از انسانهای امروزی داشتهاند. با این حال، هر دو گونه در دورههایی با انسانهای خردمند آمیزش ژنتیکی داشتهاند و امروزه برخی افراد، بهویژه در آسیا و آمریکا، بخشی از ژنهای آنها را در بدن خود دارند.
بر اساس گفتههای دکتر هوگو زبرگ از مؤسسه کارولینسکا در سوئد، اگر تماسهای میان این گونهها بیشتر بود، ترکیب ژنتیکی گستردهتری در انسانهای امروزی مشاهده میشد. او معتقد است که شاید بتوان گفت نئاندرتالها و دنیسوانها کاملاً منقرض نشدهاند، بلکه بخشی از آنها در انسان امروز زنده مانده است.
برخی دانشمندان بر این باورند که اگر نئاندرتالها همچنان زنده بودند، احتمال زیادی وجود داشت که از نظر اجتماعی نتوانند با جوامع پیچیدهی امروزی سازگار شوند. آنها بیشتر در گروههای کوچک و منزوی زندگی میکردند و در صورت بروز بحران، مانند مرگ چند نفر از اعضای گروه، جمعیتشان بهراحتی از بین میرفت.
از سوی دیگر، اگر ژنهای نئاندرتالها در بشر غالب شده بود، ممکن بود بسیاری از ویژگیهای انسانی امروزی از جمله خلاقیت، همکاری گروهی و حتی ساخت تمدنهای بزرگ به شکلی متفاوت شکل بگیرد. برخی محققان حتی میگویند که شاید در چنین شرایطی، حیوانات خانگی، شبکههای اجتماعی یا بحران اقلیمی هم هرگز وجود نداشت.