ارسال سیگنال جنگ از خاورمیانه؛ تنش کنترلشده یا مقدمه درگیری تازه؟
خاورمیانه بار دیگر به کانون توجه تحولات بینالمللی بازگشته است؛ جایی که افزایش محسوس لحن تهدیدهای نظامی، پرسشهای جدی درباره آینده امنیت و ثبات منطقه ایجاد کرده است.
گزارشهای منتشرشده از سوی منابع اسرائیلی درباره تسریع روند بازسازی توان موشکی ایران، همزمان با اظهارات تند مقامهای نظامی اسرائیل، فضای تحلیلی تازهای را رقم زده است.
اظهارات رئیس ستاد ارتش اسرائیل درباره ادامه حملات در جبهههای نزدیک و دور و متهمکردن ایران به تلاش برای محاصره و نابودی اسرائیل، واکنشهای متفاوتی را در پی داشته است. در مقابل، مقامها و رسانههای ایرانی بر تداوم گزینه مقاومت و توان ایستادگی تأکید کردهاند؛ موضعی که پیچیدگی صحنه منطقهای را بیش از پیش برجسته میکند، بهویژه در شرایطی که محاسبات بازدارندگی، توازن قوا و نقش مبهم آمریکا بهطور همزمان در هم تنیده شدهاند.
در این چارچوب، دو تحلیل متفاوت از سوی خلیل الحلو، کارشناس نظامی و راهبردی، و مختار حداد، سردبیر روزنامه «الوفاق» ایران، مطرح شده است. الحلو معتقد است لحن اخیر اسرائیل صرفاً فشار رسانهای نیست، بلکه حامل پیامی مستقیم است که با گزارشها درباره سفر احتمالی بنیامین نتانیاهو به واشنگتن و ارائه طرحی برای حمله دوباره به ایران تقویت میشود. به گفته او، نگرانی اصلی اسرائیل متوجه دو برنامه ایران است: برنامه هستهای و برنامه موشکی.
از نگاه این تحلیلگر، برنامه هستهای ایران دستکم در مقطع کنونی دستنیافتنی به نظر میرسد، زیرا تهران امکان دسترسی سریع به مواد غنیشده زیر آوار را ندارد، هرچند توان فنی بازسازی آن در بازهای طولانیتر وجود دارد. در مقابل، برنامه موشکی بهعنوان تهدید فوریتر توصیف میشود؛ برنامهای که بنا بر برآوردهای اسرائیلی، ایران همچنان حدود ۱۵۰۰ موشک بالستیک در اختیار دارد و توان تولید سالانه آن به حدود ۳۰۰۰ موشک میرسد.
الحلو همچنین اظهارات دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، درباره صلح را مشروط به وجود طرفهای مایل به این روند میداند و ایران را مانع اصلی تحقق آن معرفی میکند. او به نبود نشانهای از گفتوگوی مستقیم میان واشنگتن و تهران و نیز نقش ایران در مواضع حماس و حزبالله اشاره میکند. به گفته او، سند راهبرد امنیت ملی آمریکا که در ۵ نوامبر منتشر شد، ایران را مسئول اخلال در روند صلح خاورمیانه دانسته و همزمان از کاهش حضور نظامی مستقیم آمریکا خبر داده است.
در بخش دیگری از این تحلیل، الحلو سخنان مقامهای اسرائیلی درباره محاصره اسرائیل را اغراقآمیز میخواند و تأکید میکند که واقعیتهای میدانی چنین تصویری را تأیید نمیکند. او در عین حال به افزایش اتهامها درباره انتقال سلاح از ایران به حزبالله و عراق اشاره دارد و معتقد است مواضع چهرههای آمریکایی مانند لیندسی گراهام نشاندهنده سطحی از تنش است که نباید نادیده گرفته شود.
در مقابل، مختار حداد احتمال ورود گسترده آمریکا به یک جنگ تمامعیار در کنار اسرائیل را محل تردید میداند و به سوابق پیشین استناد میکند. او میگوید حتی در زمان هدف قرار گرفتن تأسیسات هستهای ایران، نقش آمریکا به حمایت لجستیکی و دفاعی محدود بوده است. حداد همچنین بر این باور است که ترامپ، که خود را «رئیسجمهور صلح» معرفی میکند، در صورت آغاز جنگی تازه با تناقض جدی در گفتمان سیاسیاش روبهرو خواهد شد.
به گفته حداد، ایران راهبرد خود را بر اتکای به توان داخلی بنا کرده و نه بر حمایت متحدان خارجی. او به تجربه درگیری مستقیم با اسرائیل در جریان «جنگ دوازدهروزه» اشاره میکند و میگوید تهران بدون درخواست کمک نظامی از چین، روسیه یا دیگر متحدان وارد این تقابل شد. بر همین اساس، ایران تمرکز خود را بر تقویت دفاع هوایی، نیروی هوایی و بهویژه توان موشکی بهعنوان ستون اصلی بازدارندگی حفظ کرده است.