اگر مدام نگران بوی بدن خود هستید احتمالا از این سندرم رنج میبرید

برخی افراد به طور مداوم نگران بوی بدن خود هستند، حتی زمانی که هیچ مشکلی در این زمینه ندارند. اما آیا این موضوع طبیعی است؟
این نگرانی گاهی آنقدر شدید میشود که حرکات دیگران، مانند گرفتن بینی، باز کردن پنجره یا بو کشیدن را به عنوان تأییدی بر بوی نامطبوع خود تلقی میکنند. در موارد حادتر، ممکن است از حضور در محیطهای اجتماعی، شرکت در رویدادها یا حتی رفتن به محل کار خودداری کنند.
این وضعیت که به عنوان «سندروم ارجاع بویایی» (ORS) شناخته میشود، یک اختلال روانپزشکی نادر است که فرد مبتلا، به شکلی وسواسگونه بر این باور است که بدنش بوی نامطبوعی منتشر میکند. این تصور باعث اضطراب، خجالت و ناراحتی شدیدی در فرد میشود. برخی افراد مبتلا برای از بین بردن بوی خیالی خود، به نظافت بیش از حد روی میآورند و در صورتی که این حس همچنان باقی بماند، به انزوا کشیده میشوند.
مطالعات جدید امیدهایی برای درمان این وضعیت ارائه داده است. مورگان ماس، دانشجوی دکترای دانشگاه مونترال، در پاییز گذشته مقالهای منتشر کرد که در آن دو مورد از این اختلال بررسی شده بود.
اولین بیمار، مردی ۶۳ ساله بود که از ۲۰ سالگی با این مشکل درگیر بود، سنی که علائم ORS معمولاً در آن ظاهر میشود. او ادعا میکرد که بدنش بوی نامطبوعی دارد و در دهانش احساس ناخوشایندی میکرد. با این حال، توانسته بود روابط عاطفی و اجتماعی خود را حفظ کند، اما از وسایل حملونقل عمومی و برخی رویدادها اجتناب میکرد.
دومین بیمار، مردی ۵۳ ساله بود که شرایط بسیار شدیدتری داشت. او به طور کامل از اجتماع کنارهگیری کرده و قادر به حفظ شغل خود نبود. این فرد دچار توهم شده و افکار خودکشی داشت. او باور داشت که دهان و دستگاه گوارش او بوی نامطبوعی شبیه به مدفوع منتشر میکنند.
ماس اخیراً اشاره کرد که یکی از چالشهای تشخیص این اختلال، قانع کردن بیمار است، زیرا افراد مبتلا معتقدند که بوی بدنشان واقعی است. او توضیح داد که بسیاری از بیماران پیش از مراجعه به روانپزشک، به پزشکان مختلفی از جمله دندانپزشکان و متخصصان پوست مراجعه میکنند تا منبع بوی خیالی خود را برطرف کنند. وی افزود که دو بیماری که در مطالعه او بررسی شده بودند، سالها تحت درمانهای مختلف قرار گرفتند تا در نهایت تشخیص درستی دریافت کنند.
مشخص نیست که چه تعداد از افراد به این اختلال مبتلا هستند. درمان ORS معمولاً شامل ترکیبی از رواندرمانی و دارودرمانی است. درمان شناختی-رفتاری (CBT) در کاهش افکار وسواسی و اضطراب مؤثر بوده و برخی داروهای ضدافسردگی نیز در کاهش نگرانیهای مرتبط با این سندروم نتایج مثبتی داشتهاند.
ماس اظهار داشت که CBT میتواند به اصلاح افکار ناسالم کمک کند و ترکیب آن با داروهای ضدافسردگی توصیه میشود. او همچنین اشاره کرد که برخی مطالعات موردی نشان دادهاند که ترکیب داروهای ضدافسردگی و ضدروانپریشی، به ویژه در مواردی که نشانههای هذیانی وجود دارد، ممکن است مؤثر باشد.