چندین دهه است که تعداد محدودی از کشورهای توسعهیافته بر اولویتهای اقدامات اقلیمی در جهان تسلط داشتهاند و از لزوم تدوین یک دستور کار جهانی و همهشمول منحرف شدهاند.
محمود محی الدین، فرستاده سازمان ملل متحد برای توسعه پایدار، در مقالهای نوشت: پس از اینکه مفهوم پایداری را به اقدام اقلیمی تقلیل دادند، خود اقدام اقلیمی نیز به کاهش انتشار گازهای گلخانهای مضر برای آب و هوا تقلیل یافت، و مجموعه این تقلیلهای گمراهکننده ادامه یافت تا اینکه برخی مؤسسات بینالمللی اعلام کردند «همه چیز در کربن و نرخ انتشار آن خلاصه میشود. ما مدلهای مناسبی برای موارد مختلف مثل کربن داریم!».
شکی وجود ندارد که انتشار کربن واقعاً آب و هوا را تهدید میکند، مکانیسمهای کاهشی مهمند و کاهش انتشار گازهای گلخانهای چیزی است که کشورها در سطوح متفاوت به آن متعهد شدهاند. با این حال، همانطور که مشخص خواهد شد، اقدام اقلیمی در مرکز فرآیند توسعه قرار دارد و ارتباط تنگاتنگی با عوامل تعیینکننده رشد دارد. اما نبود یک رویکرد جامع و یکپارچه در برخورد با عناصر کنش اقلیمی، برای جوامع و اقتصادهای جهان مضر است و تلاشها در مقابله با تغییرات آب و هوایی را هدر خواهد داد.
در سال ۲۰۱۵ و در بیست و یکمین کنفرانس آب و هوایی سازمان ملل، ۱۹۷ کشور توافقنامه پاریس را در قالب یک سند الزامآور به تصویب رساندند. این سند شامل تعهداتی نه تنها برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای مضر، بلکه برای کار بر روی سازگاری با اثرات تغییرات اقلیمی بود، و همچنین چارچوبی را برای گذار عادلانه به سوی دنیای کمکربن فراهم میکرد. این سند همچنین شامل مقرراتی برای ارزیابی پیشرفت کشورها در حفظ گرمایش زمین در سطح ۱.۵ درجه بالاتر از میانگین دما در زمان انقلاب صنعتی بود.
اگرچه ۱۹۷ کشور این توافقنامه بینالمللی را امضا کردند اما اجرای آن از سوی کشورهایی که مسئول انتشار کربن هستند به شدت ناقص بوده است. بر اساس توافق، کشورها باید تا سال ۲۰۳۰ انتشار گازهای مضری را که دانشمندان تعیین کردهاند، ۴۵ درصد کاهش دهند.
علاوه بر گزارشهای علمی درباره پیامدهای بیعملی در زمینه اقدامات اقلیمی، عموم مردم شاهد و قربانی طوفانها، سیلها، آتشسوزی جنگلها و موج گرمای بیسابقه و غیرقابل تحمل بودهاند. همه این موارد به خاطر تغییرات اقلیم و تاثیر آن بر شدت نوسانات و اختلالات جوی است.
بر اساس گزارش کمیتههای علمی جهانی و ملی، علیرغم ادعای تمرکز بر کاهش انتشار گازهای گلخانهای به عنوان اولویت، هیچ بهبود محسوسی در عملکرد کشورها مشاهده نشده است. البته عدم اجرای توافق پاریس به حوزه کاهش انتشار گازها محدود نشد، بلکه به ابعاد دیگر آن نیز تسری پیدا کرد.
مقابله با تغییرات آب و هوایی به یک جنگ جهانی تشبیه شده است. اولین خط دفاعی کاهش انتشار گازهای گلخانهای مضر است. با این حال آن قدر وضعیت خراب است که توسل به دومین خط دفاعی را که انطباق با اقدامات اقلیمی است ضروری میکند. در همین راستا اجلاس آب و هوای شرم الشیخ اجرای تعهداتی همچون مدیریت آب، کشاورزی پایدار، سیستمهای غذایی، مبارزه با بیابانزایی، حفاظت از سواحل و حفظ جنگلها، طبیعت و تنوع زیستی را یکی از اولویتهای خود قرار داد.
با این فرض غلط که همه دولتها به تعهدات خود در زمینه کاهش انتشار گازهای گلخانهای مضر برای اقلیم به گونهای عمل میکنند که دیگر نیازی به تلاش برای انطباق با آن نباشد، جهان سالها از برنامه عقب مانده و همین مسئله خط دوم دفاعی را دچار ضعف کرده است. به همین خاطر تقویت این خط دفاعی دوم و همچنین پرداخت ضرر و زیان به کشورهایی که بیشترین آسیب را میبینند ضرورت پیدا کرده است. در همین راستا کنفرانس شرمالشیخ صندوقی ایجاد کرد که منابعش به این هدف تخصیص یافته و کمیته انتقالی برای فعالسازی آن تشکیل شد که نتایجش در اجلاس آب و هوای آینده در امارات ارائه خواهد شد.
در این بین چهار موضوع حیاتی وجود دارد که اقدامات اقلیمی و سیاستهای توسعه را ملزم به ادغام با یکدیگر میکند چرا که اصولاً پروژه موفق مقابله با تغییرات آب و هوایی و پروژه موفق توسعه از هم جدا نیستند.
اول بعد تامین مالی با تمام اجزای دولتی و خصوصی و منابع داخلی و خارجی آن؛ دوم الزامات فناورانه، پشتیبانی فنی و توسعه ظرفیت؛ سوم، چارچوب نظارتی و نهادی و سیاست های حاکم بر سرمایهگذاری و همچنین الگوی رفتار تولید و مصرف؛ و چهارم مفهوم گذار عادلانه و میزان تعهد به استفاده از آن نه تنها در مورد انرژی، منابع و انواع آن، بلکه در کل فرآیند گذار سبز و اثرات آن بر رشد و اشتغال، تورم و توزیع درآمد و ثروت.
این امر مستلزم یک سیاست یکپارچه و فراگیر است که اهداف آن با اختلافات بوروکراتیک یا پراکندگی در جزیرههای منزوی از یکدیگر منحرف نشود.