خلاقیت در محیط کار: آیا امکانپذیر است؟

زورانا پرینگل، استاد دانشگاه ییل و نویسنده کتاب «انتخاب خلاقیت» معتقد است حفظ خلاقیت در سازمانها صرفاً با الهام و سخنرانی انگیزشی ممکن نیست، بلکه نیاز به ایجاد بستر مناسب دارد. اما چگونه میتوان این بستر را مهیا کرد؟
این بستر شامل زمان کافی، منابع لازم و پاداشهایی است که ارزش کار خلاقانه را نمایان کنند. پرینگل تأکید میکند خلاقیت فقط در حوزههایی مثل تبلیغات یا توسعه محصول نیست، بلکه در ساختارهای سازمانی نیز میتواند تأثیرگذار باشد.
به گفته پرینگل، خلاقیت یعنی انجام کاری جدید، اصیل و مؤثر. او باور دارد خلاقیت از درک عمیق مسأله آغاز میشود، نه صرفاً ارائه راهحل فوری. بر پایه تحقیقات، تیمهای موفق حدود ۵۳ درصد زمان خود را صرف شناخت دقیق مسأله میکنند. او توصیه میکند مدیران با طرح پرسشهای هوشمندانه و پذیرش ابهامات، مسیر درست خلاقیت را هموار کنند.
در یکی از پروژههای پرینگل در بیمارستانی، سرپرست خدمات غذایی متوجه فرسودگی تیم شد و به جای ارجاع صرف به مشاوره روانی، با بازطراحی سیستم کاری، فشار فیزیکی را کاهش داد. این تغییر ساده موجب کاهش اشتباهات و افزایش رضایت کارکنان شد. پرینگل از این نمونه به عنوان خلاقیتی فیزیکی یاد میکند که با دیدگاهی متفاوت محقق شد.
او در پژوهشی بر روی بیش از ۱۴ هزار کارمند دریافت، میان رهبری مبتنی بر هوش هیجانی و خلاقیت کارکنان رابطه مستقیم وجود دارد. مدیرانی که احساسات را میپذیرند و به آنها پاسخ مناسب میدهند، محیطی خلاقتر ایجاد میکنند. پرینگل هشدار میدهد نادیده گرفتن احساسات باعث نشت هیجانی میشود که بر بهرهوری اثر منفی دارد.
پرینگل همچنین معتقد است پرداخت مناسب، قدردانی و حمایت، عناصر حیاتی در استمرار خلاقیت هستند. برخلاف باور رایج، پاداش مالی مناسب میتواند خلاقیت را در بلندمدت تقویت کند. او تأکید دارد حرفهای بودن باید طوری تعریف شود که بروز احساسات نیز در آن جای بگیرد. سرکوب احساسات مانع بزرگی برای نوآوری است.
در نهایت، پرینگل میگوید خلاقیت فقط متعلق به هنرمندان و طراحان نیست، بلکه در هر بخشی از سازمان میتواند شکوفا شود؛ اگر فضا و حمایت کافی فراهم شود. خلاقیت با الهام شروع میشود، اما با پشتیبانی مداوم رشد میکند.