ادعای بزرگ دانشمند هندی: ماده تاریک اصلا وجود ندارد!

یک استاد هندی از دانشگاه اتاوا در کانادا نظریه تازهای ارائه داده و ادعا کرده است که ماده تاریک، یکی از بزرگترین معماهای کیهانشناسی، اساساً وجود ندارد.
پروفسور «راجندرا گوپتا» معتقد است دلیل اصلی آنکه دانشمندان طی دههها تلاش موفق به کشف ماده تاریک نشدهاند، ساده است: این ماده اصلاً واقعی نیست و اثراتی که تاکنون به آن نسبت داده میشد، نتیجه تغییر تدریجی در نیروهای بنیادی طبیعت است.
به گزارش رسانههای علمی، ماده تاریک و انرژی تاریک دو مفهوم محوری در درک امروز از کیهان هستند. دانشمندان بر این باورند که این دو عامل مهمترین نقش را در انبساط جهان ایفا میکنند. با این حال، تاکنون هیچ مدرک مستقیمی از وجودشان یافت نشده است. گوپتا در مقاله اخیر خود توضیح داده که نیروهایی چون گرانش و حتی سرعت نور در طول زمان ثابت نمیمانند، بلکه بهتدریج دستخوش تغییر میشوند. او تأکید کرده که اگر این تغییرات را در معادلات نسبیت عام اینشتین وارد کنیم، پدیدههایی به نام «آلفا–ماده» و «آلفا–انرژی» پدیدار میشوند که رفتارشان مشابه ماده تاریک و انرژی تاریک است، اما وجود خارجی ندارند.
این نظریه همچنین پاسخی برای چرایی سرعت بالای حرکت ستارگان در لبههای کهکشانها ارائه میدهد. به گفته گوپتا، در مرکز کهکشانها به دلیل تراکم بالای ماده، قوانین فیزیک همانطور که انتظار میرود عمل میکنند. اما در حاشیه کهکشانها که چگالی ماده کمتر است، ثوابت کیهانی ضعیفتر میشوند و اثرات آلفا–ماده آشکار میگردد.
فرضیه ماده تاریک نخستین بار در دهه ۱۹۷۰ میلادی مطرح شد، زمانی که «ورا روبین» ستارهشناس آمریکایی، سرعت غیرمنتظره ستارگان در نواحی بیرونی کهکشانها را مشاهده کرد. این نتایج با محاسبات کلاسیک سازگار نبود و همین باعث شد دانشمندان وجود نوعی ماده نامرئی و ناشناخته را پیشنهاد دهند. از آن زمان تاکنون مطالعات بسیاری برای کشف ماهیت این ماده فرضی صورت گرفته اما هیچ شواهد قطعی و مستقیمی به دست نیامده است.
گوپتا با طرح ایده ثوابت متغیر، مدعی است که میتوان بسیاری از مشاهدات کیهانی را بدون نیاز به فرض ماده تاریک توضیح داد. او باور دارد که همین تغییرات تدریجی در نیروهای بنیادی کیهان کافی است تا رفتار عجیب ستارگان و کهکشانها روشن شود. این نظریه جدید بحث گستردهای در جامعه علمی ایجاد کرده است، چرا که با یکی از ریشهایترین مفاهیم کیهانشناسی مدرن در تضاد قرار دارد و به چالش کشیدن آن میتواند مسیر تازهای در فهم ساختار و تکامل جهان بگشاید.