گفتگوی اختصاصی سایت خبری العین با مسئول دفتر نمایندگی شورای ملی مقاومت ایران در لندن
خانم دولت نوروزی، مسئول دفتر نمایندگی شورای ملی مقاومت ایران در لندن، در گفتگویی با سایت خبری العین درباره مهمترین مسائل مربوط به زنان مقاومت ایران اظهارنظر کرده است:
تشکلهای زنان از چه زمانی شروع به کار کرده و چه نقشی داشته و چگونه گسترش پیدا کردهاند؟
اگر بخواهيم قدري به تاريخچه شكل گيري مبارزات اجتماعي – سياسي زنان ايران برگرديم، باید گفت تشکل های زنان ایرانی از دوران انقلاب مشروطیت از سال 1285 شروع به کار کردند. دوران مشروطه شروع ورود زنان به عرصه مبارزات اجتماعي و سياسي بود و بعد از آن به فعالیت های خودشان که بیشتر روی آموزش متمرکز بود، ادامه دادند كه منجر به ورود گسترده دختربچه ها به مدارس و آموزشهاي ابتدايي و بسياري از نوجوانان به مدارس عاليه و دانشگاهها شد....در دوران ديكتاتوري سلطنت پهلوی، جنبش زنان اگر چه با فراز و نشيب هايي براساس تحولات جهانی روبرو بود ولی در کلیت میتوان گفت که به دلیل نبود آزادی بويژه بعد از سركوب امکان فعالیت جامعه مدنی و از جمله تشکل های زنان وجود نداشت. در اين ايام نام زنان پيشتاز، تحصيلكرده، آگاه و شجاعي چون فاطمه اميني، مهرنوش ابراهيمي ، اشرف رجوي (ربيعي) بعنوان فعالين آزاديخواه و زندانيان سياسي در زندانها و شكنجه گاهها رژيم شاه، براي بسياري از روشنفكران و مردم ايران آشنا و بسيار مورد احترام بود. آنها نقش مهمي در جلب زنان روشنفكر، تحصيلكرده و آزاده براي پيوستن به مبارزه براي آزادي و دمكراسي ايفا كردند.
آیا جهانیان از نقش زنان ایرانی در جریان مقاومت مطلعند؟
بايد بگويم جهان ابعادی از آنرا مطلع شده اما برای شناساندن این پدیده جای کار بیشتری دارد.
همینقدر میتوانم بگویم که با شکل گیری فعاليتهاي گسترده اتحاديه انجمن هاي دانشجويان مسلمان هوادار مجاهدين در خارج از كشور در دهه ۸۰ و با كارزارهاي عظيمي که جوامع ايرانيان، حاميان و هواداران مجاهدين و مقاومت ايران در كليه پارلمانها، نهادهاي بين المللي، سازمانهاي حقوق بشري، سازمانهاي زنان و غيردولتي ، نهادهاي بزرگ حقوقي و مذهبي، مطبوعات و رسانه هاي اجتماعي و نهايتا شبكه هاي اجتماعي و فضاي مجازي عليه سركوب و اختناق ديكتاتوري مذهبي حاكم جریان پیدا کرد، بسياري از پارلمانترها، سياستمداران، خبرنگاران، رسانه ها، مطبوعات و مقامات دولت هاي كشورهاي اروپايي، آمريكا، كانادا، استراليا و كشورهاي عربي در جريان جنبش مقاومت ايران و بويژه نقش گسترده و تعيين كننده زنان در اين مقاومت چه در داخل ايران و چه در سطح بين المللي قرار گرفتند.
همچنين در جريان برگزاري هزاران جلسات و تجمعات طي 4 دهه اخير بويژه درگردهمآييهاي سالانه جوامع ايرانيان در پاريس – فرانسه در سالهاي اخير که بيش از صدهزار نفر و صدها پارلمانتر، سياستمدار و شخصيتهاي برجسته و با نفوذ ازكشورهاي مختلف از 5 قاره جهان در آن شرکت داشته اند، اهداف گردهم آيي بويژه طرح10 ماده اي خانم مريم رجوي، رئيس جمهور برگزيده شوراي ملي مقاومت ايران بعنوان طرحي كه بنا به اذعان بسياري از اين شخصيتها از پيشرفته ترين چارچوبهاي دمكراتيك برخوردار است و طرحي كه خواهان استقرار يك جمهوري دمكراتيك، براساس قانون اساسي دمكراتيك، مبتني بر انتخابات آزاد و منصفانه، جدايي دين از دولت، جامعه اي چند حزبي و پلوراليستيك، برابري كامل زنان در همه زمينه ها و ملغي كردن قوانين خودساخته آخوندي، برابري اقليت هاي قومي و مذهبي، ايراني عاري از اتمي و لغو احكام اعدام و ... ميباشد به شناخته شدگی بالایی دست یافت. اما اجازه بدهید اینرا هم اضافه کنم که در دورانی که حتی در غرب هنوز زنان باید برای دستیابی به مواضع بالای سیاسی و اقتصادی مبارزه کنند تا بر تعداد تک ستاره های خود بیفزایند تحقق رهبری یکدست زنان که در مقاومت ایران بدست خانم رجوی ساخته شده از شگفتیهای روزگار است که حرفهای ناگفته بسیاری در مورد آن وجود دارد که انشاالله بعد از سرنگونی آخوندها در ایران فرصت گفتگو در مورد آن بیشتر فراهم خواهد شد.
چه زمانی زنان به سازمان مجاهدین خلق پیوستند؟ و آن زمان چند عضو بودند و اکنون چند عضو زن در این سازمان هستند؟
حمايت و پيوستن زنان به جنبش آزاديبخش سازمان مجاهدين خلق ايران عليه ديكتاتوري شاه از اوايل دهه 1970 شروع شده بود. با شروع قيامهاي مردمي در سال 1978 و بويژه انقلاب سراسري مردم ايران براي سرنگوني ديكتاتوري سلطنتي شاه در فوريه 1979 موج عظيمي از زنان ايراني از همه اقشار بويژه در سطح دانشگاهها، مراكز آموزشي، فرهنگي، علمي و هنري به سمت پيوستن به سازمان مجاهدين خلق ايران سرازير شدند.
اين تشكل ها نقش كيفي درسازماندهي وگسترش تظاهراتها داشته كه نهايتا به سرنگوني استبداد سلطنتي شاه براي دستيابي به آزادي و دمكراسي راه بردند.در آن زمان مردم خواهان سرنگوني ديكتاتوري شاه براي تحقق آزادي، دمكراسي، عدالت و آباداني ايران بودند اما رهبران آپوزيسيون دمكراتيك اصلي يعني سازمان مجاهدين خلق ايران و سازمان چريك هاي فدايي خلق، يا توسط ساواك شاه اعدام شده و يا در زندانها تحت شكنجه بودند. همچنين بدليل ديكتاتوري شاه و سانسور، افكار عمومي مردم از ماهيت واقعي سركوبگر و انحصارطلب خميني و آخوندهايش مطلع نبودند. لذا خميني با سواستفاده از اين موقعيت خاص و عواطف مذهبي مردم ايران، آنها را فريب داده و با شيادي و دروغ رهبري انقلاب را ربود.خميني بلافاصله با كمك شبكه ملاها، نظام ديكتاتوري جديد و بسابدتر ولايت فقيه را تحت نام اسلام بنا نهاد. سپس به ايجاد و گسترش سيستم سركوب نظامي جديد تحت عنوان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پرداخت. او به بهانه اسلام بسياري از نهادهاي اجتماعي، قضايي، دادگستري، سياسي و مدني را منحل كرده و بجايشان نهادهاي تحت قدرت خودش بعنوان ولي فقيه و انتصاب آخوندهاي مورد اعتمادش در راس آنها پرداخت. رژيم ملاها به بهانه و با تفاسير ارتجاعي خودش از اسلام، در خصوصي ترين وجوه زندگي مردم بويژه زنان ايران دخالت كرده و آنها را از پايه اي ترين آزاديهاي فردي تا اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي محروم كرده و سركوب، اختناق، شكنجه و اعدام را نهادينه و سيستماتيك كرد.در اوايل انقلاب بدليل فضاي نيمه باز سياسي صدها هزار تن از زنان و دختران در سراسر ايران بويژه دانشجويان و روشنفكران به حمايت از سازمان مجاهدين خلق ايران پرداخته و با پيوستن به انجمن ها و تشكل هاي هوادار مجاهدين در هر شهر و انجمن در كارزارهاي گسترده سياسي اجتماعي براي افشاي سركوب و فساد رژيم بنيادگراي آخوندي و حمايت از استقرار آزادي و دمكراسي، حمايت از حقوق زنان، كودكان و اقليت هاي قومي و مذهبي برخواستند. در اين دوران نقش مريم رجوي از مسئولان كليدي بخش اجتماعي مجاهدين، بسيار چشمگير و تاثير گذار بود. او خودش بعنوان يك مهندس متالورژي از دانشگاه معروف صنعتي شريف ايران و سابقه درخشان سياسي توانست راه و مسير پيوستن و فعال كردن بسياري از زنان و دختران را در عرصه سياسي و اجتماعي براي مشاركت در مبارزه براي آزادي و برابري باز و هموار كند.هم اكنون نيز هزاران تن از آنها عضو و يا هواداران نزديك اين سازمان در داخل و خارج از كشور ميباشند.
نقش مردان در حمایت از جنبشهای زنان ایرانی چیست؟
نقش بي بديل آقاي مسعود رجوي، رهبر تاريخي سازمان مجاهدين خلق ايران، ديدگاهها، انديشه و مواضع او در حمايت از حقوق و آزاديهاي زنان در همه زمينه ها و بويژه در تشكيلات مجاهدين و مقاومت ايران بسيار كليدي و تعيين كننده بود. این مواضع نه فقط در کلام بلکه در عمل هم بود. این ابتکار عمل او بود که مریم رجوی را در سال ۶۸ بعنوان مسئول اول سازمان مجاهدین اعلام و به همه معرفی کرد و امروز درستی این تصمیم در صلاحیت بی همتای خانم رجوی در بالاترین نقطه مقاومت ایران به اثبات رسیده است. حتما تایید میکنید که این کار توسط یک مرد در تاریخ بی نظیر بوده است. بدلیل چنین دیدگاه و ظرفیتی بود که سخنرانيها و عملكردهاي مسعود رجوي در راس سازمان مجاهدين او را به كانديد اول رياست جمهوري مورد تاييد و حمايت عموم مردم ايران بويژه زنان و ساير اقليت هاي قومي و مذهبي قرار داده بود. امري كه خميني را به وحشت انداخت و با بهانه اينكه او به قانون اساسي ولايت فقيه راي نداده است، او را كه بالاترين آراي مردمي را در دور اول انتخابات آورده بود، از ادامه شركت در انتخابات رياست جمهوري حذف كرد. البته ادامه فعاليتهاي سياسي اجتماعي وي و ساير مردان مجاهد بويژه در مركزيت اين سازمان تاثيرات بسزايي در جلب حمايت و اعتماد دهها هزار زن مبارز و تحصيلكرده به سمت مجاهدين و مقاومت ايران براي مشاركت در مبارزه براي كسب آزادي، دمكراسي و حقوق مردم و زنان ايران شد. زنان بخوبي دريافتند كه در ديكتاتوري ولايت فقيه تحت يك سركوب مضاعف هستند و تا زمانيكه آزادي و عدالت محقق نشود، نميتوانند به حقوق برابر نيز دست پيدا كنند.
با تشكيل ائتلاف بزرگ سياسي شوراي ملي مقاومت ايران درسال 1981، به ابتكار عمل آقاي مسعود رجوي، وتصويب طرح ازادي زنان در سال 1983 مشاركت زنان ابعاد گسترده تري به خود گرفت. بويژه با شكل گيري دفاتر و نمايندگي هاي شوراي ملي مقاومت ايران در كشورهاي مختلف اروپايي و آمريكا طيف گسترده اي از زنان چه در خارج و چه در داخل به صفوف مقاومت ايران پيوستند.
چگونه حکومت ایران به زنان واکنش های تند نشان میدهد؟ و چرا؟
همانطور كه اشاره كردم رژيم خميني با ايجاد نهادهاي تحت كنترل از مجلس آخوندي تا دستگاه قضاييه و وزارت كشور توانست در پوش اسلام قوانين خودساخته شريعت را به تصويب برساند. از اعمال پوشش اجباري حجاب وچادر عليه زنان تا انواع محدوديت هاي شغلي، تحصيلي، خانوادگي و اجتماعي براي آنها. براي سالها رژيم سن قانوني ازدواج دختران را به 9 سال رساند كه اخيرا بعد از سالها جنگيدن به 13 سال افزايش داده است. كه در ابعاد گسترده اجتماعي در قرن 21 يك فاجعه اجتماعي ببار مي اورد. همچنین محدودیتهایی در امر طلاق، انتخاب رشته هاي تحصيلي، خروج از خانه، مسافرت، انتخاب شغل، خروج از كشور، فعاليتهاي سياسي و اجتماعي انواع محدوديت ها را بر روي زنان اعمال كرد. با اعزام گله هاي اوباش خود تحت نام انصارحزب الله به بسياري از ميتينگ ها و يا فعالين زنان حمله كرده و آنها را مورد ضرب و شتم، توهين و تحقير و دستگيري قرار داد.
نمونه هايي از پاشيدن اسيد بر روي صورت زنان به بهانه بدحجابي، دستگيريهاي خودسرانه تحت عنوان نهي از منكر و امر به معروف و يا ساير دلايل خودساخته سياسي، استفاده سيستماتيك از شكنجه هايي از قبيل ضرب و شتم با باتوم و شوكر، شلاق زدن، توهين و تحقير، سوزاندن، قطع اعضا، چشم درآوردن، تجاوزات جنسي، اعدامهاي خودسرانه و حلق آويز و ... را تبديل به يك روال سيستماتيك در نظام ولايت فقيه كرد.
علت نيز از يكطرف به ماهيت قرون وسطايي و زن ستيز آخوندها و از طرف ديگر به ترس و وحشت آنها از قدرت خيزش و قيام زنان ايران عليه استبداد مذهبي، فساد، دزدي، تروريسم وجنگ افروزي رژيم حاكم بر ايران برميگردد.
مهمترین چالشهایی که زنان در ایران با آن رو به رو هستند چيست و آيا میتوانند بر آن غلبه کنند؟
طي چهار دهه حكومت آخوندی زنان که همسران و فرزندان و اقوامشان و همچنین خودشان قربانی سركوب وحشيانه، دستگيري و شكنجه و اعدام بوده اند بیش از همه رنج کشیده اند. همچنین وقتی چپاول، دزديهاي نجومي و فساد سيستماتيك در ميان تمامي مقامات و باندهاي رژيم بويژه خود خامنه اي و روحاني منجر به ورشكستگي اقتصادي، گسترش فقر، گرسنگي و بيكاري در ميان دهها ميليون تن از اقشار مختلف مردم ايران شده باز این زنان بوده اند که بیش از هر کس طعم آنرا چشیده اند. وقتی رژيم با غارت ثروتهاي ملي نفت و گاز و معادن متعلق به مردم ايران، به تامين گروههاي تروريستي و جنگ افروز در كشورهاي مختلف منطقه بويژه عراق، يمن، لبنان، سوريه، افغانستان، بحرين و ... براي ايجاد بحران و بي ثباتي مي پردارد شک نکنید که زنان بیش از همه تاوان آنرا پس میدهند.
لذا زنان ايران میدانند که از يكطرف بايد با فشارهاي روزافزون اقتصادي، گسترش فقر، فاجعه بيماري كرونا كه عامل اصلي گسترش آن همين رژيم است مقابله كنند و از طرف ديگر با خفقان، سانسور، و نيروهاي سركوبگر جنايتكار برعليه اعتراضات برحق شان بشورند ولی زنان ایران در صحنه عمل نشان داده اند که جلودار شورش برسیستم سرتاپا فاسد آخوندها هستند. از قیام سال ۸۸ تا سال ۹۶ و ۹۷ و بعد هم در قیام آبان و دی ۹۸ شاید شنیده باشید که همیشه گفته شده در ایران زنان و دختران موتور قیام هستند. آنها هستند که با رشادت تمام در جلوی صفوف اعتراضات و قیام حرکت میکنند و مردان و پسران از آنها انگیزه و شهامت میگیرند. در قیام دی ۹۶ اولین بار یک زن ایرانی شعار «مرگ بر خامنه ای» را رو در روی نیروهای انتظامی رژیم سر داد. این جلوداری زنان و دختران در شورش علیه نظام آخوندی دو علت دارد. اولا بدلیل ماهیت زن ستیز رژیم آخوندی، آنها اصلی ترین قربانیان این رژیم در جامعه ایران هستند پس در مقاومت هم آنها ذینفع تر از هر کس دیگرند و لاجرم در صف مقدم قرار دارند. ثانیا و بسا مهمتر از دلیل اول، این است که زنان ایران در مقاومتشان علیه آخوندها الگوی مجسمی دارند تا از آن پیروی کنند. این الگو مریم رجوی و زنان مجاهد پرورش یافته او هستند که مقاومت علیه سفاکترین دیکتاتوری جهان را در تمامی فراز و نشیبها طی ۴ دهه فرماندهی و رهبری کرده اند. زنان ایران استواری و صلابت، شجاعت و فداکاری و صبر و متانت را از مریم رجوی و دست آموختگانش می آموزند و جذب آن شده اند. در یک کلام اگر میخواهید بدانید که آیا زنان ایران میتوانند بر مشکلاتی که توسط آخوندها بر جامعه ما حاکم شده غلبه کنند یا خیر، نگاهی به عملکرد این الگوها طی ۴ دهه بیندازید. خواهید دید که با آزمایشات شگفت انگیزی که زنان مجاهد تحت هدایت مریم رجوی در مبارزه شان برای سرنگونی آخوندها با سربلندی پشت سر گذاشته اند، زنان ایران هم قطعا در جامعه بدون آخوندها بر تمامی مشکلات چیره خواهند شد.
آیا در آینده احتمال دارد یک زن کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ایران شود؟ و آن موقع چگونه اعضای زن سازمان از او پشتیبانی خواهند کرد؟
ائتلاف بزرگ شوراي ملي مقاومت ايران كه متشكل از بيش از 520 شخصيت برجسته و 5 سازمان عضو ميباشد، در سال 1993 در يك راي گيري با اجماع آرا، خانم مريم رجوي را بعنوان رئيس جمهور مقاومت ايران انتخاب كرد. 52 درصد از اعضاي اين شورا را زنان تشكيل ميدهند. همچنين 25 كميته در زمينه هاي مختلف تشكيل شد كه 25درصد از روساي آن را زنان تشكيل ميدهند.لذا مجاهدين و اعضا و هواداران مقاومت ايران بعنوان يك ارزش و يك اصل ضروري از معرفي و انتخاب زنان ذيصلاح براي احراز پست هاي كليدي براي خدمت به مردم ايران براي تحقق آزادي، دمكراسي، برابري و رفع هر گونه تبعيض جنسي، قومي و مذهبي، برقراري عدالت ، توسعه و آباداني ايران و حسن همجواري و همزيستي مسالمت آميز با ساير كشورهاي منطقه قطعا حمايت و دفاع خواهند كرد