روانشناسان و تراپیستها در ایران چقدر درآمد دارند؟
این روزها با پخش سریال «افعی تهران» جنجالهای زیادی پیرامون حوزه سلامت روان و خدمات روانشناسی و مشاوره در جامعه ایران به راه افتاده و شایعاتی درباره درآمد نجومی این قشر منتشر شده است
براساس تعرفههای مصوب و پیشنهادی هیات دولت در سال جاری، هر روانشناس با مدرک کارشناسی ارشد میتواند به ازای 45 دقیقه جلسه مشاوره، 321 هزار تومان دریافت کند. این رقم برای روانشناسان دارای مدرک دکتری 378 هزار تومان است. با این حال، گزارشها حاکی از آن است که در عمل، برخی مراکز و مشاوران حق ویزیتهای بسیار بالاتری از مبالغ اعلام شده دریافت میکنند.
بر اساس گفتههای یکی از کاربران در توییتر، یک تراپیست در تهران از وی برای هر جلسه 45 دقیقهای مبلغ 900 هزار تومان دریافت کرده است. این درحالی است که حداکثر حق ویزیت مصوب برای یک روانشناس دکترا 378 هزار تومان میباشد. گزارشهای میدانی خبرنگار فرارو نیز نشان میدهد که دامنه حق ویزیت مشاوران و روانشناسان در تهران از 400 هزار تومان تا 2 میلیون تومان متغیر است.
در شهرستانها نیز اوضاع چندان متفاوت نیست. یکی از مشاوران در شهر قم اعلام کرده که برای 8 جلسه 35 دقیقهای باید 3 میلیون و 600 هزار تومان پرداخت شود. این در حالی است که بسیاری از خانوارهای ایرانی به دلیل مشکلات اقتصادی و معیشتی، توان پرداخت چنین هزینههای سنگینی را ندارند.
سیما، یک مشاور با تخصص زوج درمانی معتقد است که حق ویزیت عادلانه برای یک مشاور با مدرک کارشناسی ارشد باید 700 هزار تومان باشد.
وی همچنین میگوید افرادی را میشناسد که با سالها تجربه در این حوزه، درآمد ماهیانه 150 تا 160 میلیون تومان دارند؛ اما در مقابل، مشاور دیگری با مدرک دکترا تنها 4 میلیون تومان در ماه درآمد کسب میکند.
گرانی هزینههای مشاوره و روانشناسی، باعث شده است که برخی افراد به سمت مشاوره تلفنی روی آورند. بررسیها نشان میدهد که در این روش، هزینه یک جلسه 10 دقیقهای 52 هزار تومان، 30 دقیقهای 157 هزار و 500 تومان و 60 دقیقهای 315 هزار تومان است. اگرچه این روش ارزانتر است، اما معایبی همچون قطع ارتباط با پایان زمان تعیین شده را نیز به همراه دارد.
کارشناسان معتقدند که دلایل مختلفی از جمله منطقه جغرافیایی، سطح تحصیلات و تجربه مشاور، روش درمانی و همچنین سطح مالی مراجعان در تعیین حق ویزیت نقش دارند. با این حال، بسیاری نگران هستند که گرانی بیش از حد این خدمات، موجب دور ماندن اقشار کم درآمد از دریافت خدمات سلامت روان شود.