چطور کشور کوچکی چون نروژ ۱۶ برابر بیشتر از ایران ذخیره ارزی دارد؟
مقایسه عملکرد صندوقهای ثروت ملی ایران و نروژ، در عمل مقایسه دو رویکرد متفاوت به مدیریت منابع طبیعی و نگاه به آینده است.
هر دو کشور از جمله تولیدکنندگان نفت به شمار میروند، اما شیوه استفاده از درآمدهای نفتی آنها طی دههها به نتایجی کاملاً متفاوت منجر شده است؛ نتیجهای که امروز در فاصله عظیم داراییهای دو صندوق بهروشنی دیده میشود.
بر اساس گزارش روزنامه ایران، نروژ توانست نفت را به ابزاری برای انباشت ثروت بیننسلی تبدیل کند، در حالی که در ایران درآمدهای نفتی عمدتاً صرف هزینههای جاری دولت، جبران کسری بودجه و عبور از بحرانهای کوتاهمدت شده است. همین تفاوت نگاه، پایه اصلی شکاف کنونی میان دو صندوق ثروت ملی را شکل داده است.
موجودی صندوق ثروت ملی نروژ اکنون از مرز ۲ تریلیون دلار عبور کرده و این صندوق به بزرگترین صندوق ثروت ملی جهان تبدیل شده است. در مقابل، صندوق توسعه ملی ایران با وجود دههها درآمد نفتی، از نظر حجم دارایی و میزان اثرگذاری قابل قیاس با نمونه نروژی نیست.
حتی خوشبینانهترین برآوردها نشان میدهد داراییهای در دسترس ایران تنها بخش کوچکی از صندوق نروژ را تشکیل میدهد و بخش قابل توجهی از آن نیز پیشتر مصرف شده یا درگیر تعهدات داخلی است.
برآوردها تا سال ۲۰۲۱ حاکی از آن است که ایران مجموعا حدود ۱۲۲ میلیارد دلار ذخیره ارزی دارد. حال آنکه میزان قابل دسترس این ذخایر در سال ۲۰۲۵، چیزی حدود ۲۴ میلیارد دلار است که کمتر از یک هشتادم ثروت ملی نروژ است.
تفاوت اصلی صرفاً در ارقام خلاصه نمیشود، بلکه در قواعد حاکم بر مدیریت این منابع نهفته است. نروژ از آغاز، قاعدهای سختگیرانه وضع کرد که بر اساس آن اصل سرمایه صندوق نباید خرج شود و دولت تنها مجاز به استفاده از بخشی از سود آن است. در ایران اما صندوق توسعه ملی بارها به منبع تأمین مالی دولتها بدل شده؛ گاه با مجوز قانونی، گاه تحت فشار شرایط اضطراری و گاه با تفسیرهای موسع از مفهوم توسعه.
نروژ کشوری کوچک با جمعیتی کمتر از تهران است و اقتصادی که بدون نفت، در مقیاس جهانی چندان بزرگ به نظر نمیرسد. با این حال، از ابتدای استخراج نفت در دریای شمال، این کشور دریافت که باید دانش، فناوری و مدیریت را از جهان بیاموزد و بهتدریج بومی کند. استفاده از شرکتها و متخصصان خارجی، بهویژه شرکتهای بزرگ غربی، بخشی از این مسیر بوده است.
در ایران، درآمد نفتی از ابتدا ستون اصلی بودجه دولت شد. با بزرگتر شدن دولت و گره خوردن انتظارات اجتماعی به نفت، هر شوک قیمتی یا تحریمی بهسرعت به بحران اقتصادی و اجتماعی تبدیل شد. در مقابل، نروژ آگاهانه بودجه دولت را از نفت جدا نگه داشت تا اقتصاد روزمره به نوسانات قیمت نفت وابسته نشود.
تفاوت دیگر به نحوه سرمایهگذاری بازمیگردد. صندوق ثروت ملی نروژ تقریباً تمام دارایی خود را در خارج از کشور و در بازارهای جهانی سهام، اوراق قرضه و املاک سرمایهگذاری کرده است. این سیاست با هدف کاهش ریسک تمرکز داخلی و جلوگیری از بروز بیماری هلندی اتخاذ شد. در ایران، صندوق توسعه ملی مأموریتی ترکیبی داشت و بخشی از منابع آن به تسهیلات و سرمایهگذاری داخلی اختصاص یافت، اما فشارهای بودجهای، ضعف در انتخاب پروژهها و نبود انضباط بیننسلی، کارکرد بلندمدت آن را تضعیف کرد.
از منظر حکمرانی نیز صندوق نروژ نهادی شفاف، حرفهای و تا حد زیادی مستقل از سیاست روز است. گزارشدهی دقیق، نظارت عمومی و معیارهای اخلاقی سرمایهگذاری، اعتماد عمومی به این صندوق را تقویت کرده است. در مقابل، صندوق توسعه ملی ایران هیچگاه فاصله امنی از سیاست نداشته و همین موضوع بر اعتماد، کارایی و انباشت پایدار آن اثر گذاشته است.
در نهایت، مقایسه ایران و نروژ نشان میدهد اندازه کشور یا میزان نفت تعیینکننده سرنوشت نیست. نروژ توانسته برای هر شهروند پشتوانه مالی معناداری ایجاد کند، در حالی که ایران با جمعیت و منابع بیشتر، هنوز موفق به ساخت سپر مالی پایدار برای نسلهای آینده نشده است. تفاوت ۲ تریلیون دلاری میان دو صندوق، حاصل دههها انضباط، صبر و عقلانیت در تصمیمگیری است.