زیر پاهای ابوالهول و تالارهای واتیکان؛ چه کسی از تاریخ مخفی محافظت میکند؟
یک تالار بایگانی «ممنوعه» شامل گنجینهها و اسنادی است که تاریخ را بازنویسی میکنند و علومی که در زیر شنهای جیزه برای تمدنی قدیمیتر از فراعنه قرار دارند.
دکتر زاهی حواس: آنچه «تالار اسرار» در زیر مجسمه ابوالهول نامیده میشود، افسانهای است که توسط ادگار کیسی و برخی نویسندگان غربی در قرن بیستم دامن زده شده است.
حواس: اسکنهای اشعه ایکس و تصویربرداری ژئوفیزیکی انجام شده در اطراف مجسمه ابوالهول هیچ راهرو یا اتاق مخفی را نشان نداده است.
دکتر حسین عبدالبصیر: ایده وجود تالارهای مکتوب و سازمانیافته در زیر مجسمه ابوالهول با ملایل انسان برای پر کردن خلأ دانش مرتبط است.
مدیر کتابخانه اسکندریه: صحبت از «سوابق آتلانتیس» یا یک کتابخانه پنهان، افسانهای است که پیرامون چهرهها و بناهای تاریخی بزرگ رواج مییابد.
دکتر کریستوفر کیلبرو: کتابخانه واتیکان «انباری از اسرار شگفتانگیز» نیست، بلکه بایگانی عظیمی از اسناد کلیسایی و سیاسی مربوط به قرنها است که تحت شرایط خاص برای محققان متخصص باز است.
دکتر مارک لنر: صحبت از «دانش گمشده» یا «تمدنی قدیمیتر از فراعنه» زیر پای ابوالهول مبتنی بر شواهد نیست و صرفاً یک تصور خیالی است.
قرنهاست که تخیل انسان با این ایده مشغول بوده است که مکانهای پنهانی، پنهان از دید عموم، وجود دارند که اسناد و گنجینههایی از دانش را در خود جای دادهاند که قادر به تغییر مسیر تاریخ هستند. در واتیکان، از «کتابخانه مخفی» یاد شده است که گفته میشود حاوی نسخههای خطی باستانی در مورد مسیحیت اولیه، وصیتنامههای پادشاهان و امپراتوریها و شاید حتی اسنادی در مورد علوم ناشناخته است و در مصر، جایی که ابوالهول هزاران سال است که پابرجا ایستاده است، افسانهها از «تالار اسرار» دفن شده در زیر پای آن میگویند، اتاقی که شایعه شده حاوی بایگانی تمدن گمشدهای قدیمیتر از خود فراعنه است. اما در میان این داستانهای هیجانانگیز، باستانشناسان و مورخان ایستادهاند تا این ادعاها را رد کنند و تردید ایجاد کنند: زاهی حواس ادعا میکند که «تالار» صرفاً توهمی است که توسط غرب ایجاد شده است، و محققان آکسفورد معتقدند که کتابخانه واتیکان چیزی بیش از یک بایگانی سازمانیافته کلیسا نیست، در حالی که صداهای دیگر اصرار دارند که هنوز حقایقی وجود دارد که باید آشکار شوند.
آیا ما با اسطورههایی سر و کار داریم که توسط تخیل خلق شدهاند، یا واقعاً یک «تاریخ پنهان» در انتظار آشکار شدن است؟ این تحقیق تلاش میکند تا رشتهای بین واقعیت و خیال، بین بایگانیهای بسته و اسطورههای جاودانه را ردیابی کند تا به حقیقت آنچه «کتابخانههای اسرار» نامیده میشوند، نزدیکتر شود.
بحثها در مورد این کتابخانهها بین حقیقت و افسانه در نوسان است. برخی آنها را صرفاً توهماتی میدانند که توسط تخیل غربی و داستانهای شرقشناسانه دامن زده شدهاند. برخی دیگر وجود آنها را تأیید میکنند و معتقدند که کشف اسرار آنها میتواند تاریخ بشر را از نو بنویسد. بین این دو، جستجوی «کتابخانههای اسرار» آغاز میشود. اما شواهد چه میگویند؟ تفاوت بین روایت یک اسطوره و بایگانی که در واقع توسط مؤسسات تاریخی نگهداری میشود چیست؟
سنگی که در توهم ساکن است
افسانه مدرن «تالار اسناد» از ذهن ادگار کیسی آمریکایی سرچشمه میگیرد، که در جلسات هیپنوتیزم خود در دهه ۱۹۳۰، از «انبار دانش» مدفون در نزدیکی پای ابوالهول بزرگ صحبت کرد که حاوی لوحها و کتیبههایی مربوط به دوران پیش از فراعنه و شاید حتی خود آتلانتیس بود. معتقدان به میراث معنوی، سخنان او را به نقشهای از یک راز پوشیده از شن تبدیل کردهاند. با این حال، جامعه باستانشناسی مدرن، مانند مورخان باستانشناسی و وبسایتهای علمی آنها، این روایت را بیشتر به عنوان یک اثر شاعرانه و روایی توصیف میکنند تا یک اثبات علمی. تا به امروز، هیچ عملیات حفاری یا کشف مستند باستانشناسی، وجود کتابخانهای با این توصیف را اثبات نکرده است.
در دهههای اخیر، مطالعات زمینشناسی و لرزهنگاری در اطراف پایه مجسمه انجام شده و نتایج آنها در دسترس دانشمندان قرار گرفته است. برخی از اکتشافات، حفرهها و لایههای فرسایش یافتهای را در سنگ زیر جیزه آشکار کردهاند، چیزی که برای یک بنای تاریخی هزاران ساله انتظار میرود. با این حال، تفاوت اساسی بین «حفرههای طبیعی یا باستانشناسی» و «یک تالار مکتوب و سازمانیافته حاوی اسناد مکتوب» وجود دارد. تحلیلهای علمی منتشر شده و حتی گزارشهای تیمهای بزرگ باستانشناسی نشان میدهد که شواهدی از یک کتابخانه مخفی از نوعی که در افسانهها تصور میشود، وجود ندارد.
یک بایگانی واقعی در میان دیوارهای رسمی
در سوی دیگر داستان، یک داستان نه چندان جذاب و یک سند غنیتر وجود دارد: بایگانی واتیکان. در آنجا، در ساختمانهای رسمی تعیینشده، جعبهها، پوشهها، کتابها و مکاتباتی پنهان شده است که قرنها قدمت دارند. آنچه در طول تاریخ «بایگانی مخفی واتیکان» یا امروزه بایگانی حواریون واتیکان، نامیده میشد، گورستانی از اسرار ماوراءالطبیعه نیست، بلکه مخزنی عظیم از اسناد دیپلماتیک، مکاتبات پاپ و پروندههای اداری است که نقش کلیسا را در پادشاهیها و ملتها منعکس میکند. دسترسی به آن برای تعداد محدودی از محققان، منوط به معیارهای سختگیرانه دانشگاهی، مجاز است و برخلاف تصور نظریههای توطئه، «برای عموم آزاد» نیست.
اصطلاح قدیمی لاتین Secretum بیشتر به معنای «خصوصی/شخصی» بود، نه لزوماً مفهوم رایج «راز مرموز». با این حال، محرمانه بودن دسترسی و داستانهایی که در مورد اسناد مربوط به مسائل حساس تاریخی منتشر میشود، تخیل مردم را برانگیخته و باور به وجود یک «تالار اسرار» واقعی را تقویت کرده است. اخیراً، یکی از خودِ آرشیویستها در مورد تاریخچه آرشیو، اسناد جالب آن و تغییر نام آن برای کاهش حس پنهانکاری صحبت کرد.
چرا این افسانه زنده مانده است؟
دلیل اول ساده است: پوچی. انسانها از پوچی در دانش متنفرند و آن را با داستانهای سادهای پر میکنند که اشتیاق آنها را برای ابداع معانی بزرگتر تأیید میکند. دلیل دیگر: اسطورهها خوب میفروشند؛ آنها به مردم حس ماجراجویی و تازگی میدهند. سپس عنصر رسانه و جستجوی یک تیتر «تله کلیک» وجود دارد. هر کشف بالقوهای زیر یک مجسمه معروف به یک موضوع جهانی تبدیل خواهد شد. در اینجا، روایت عامهپسند با هیاهوی خبری همکاری میکند، اما بین سر و صدای تیترها و صفحات تحقیقات علمی، تفاوت بزرگی وجود دارد: اولی داستان میخواهد، دومی شواهد.
بین واقعیت و داستان: چه چیزی را نگه میداریم؟
در مقابل ابوالهول، داستان در مورد وجود تالارهای مخفی یا توطئههای جهانی نیست، بلکه در مورد چگونگی حفظ اسطورههایی است که نشان دهنده تمایل آنها به دانستن ریشهها و سرنوشتشان است. در واتیکان، که شبیه یک کتابخانه واقعی است، حقیقت کمتر دراماتیک اما ارزشمندتر باقی میماند: حجم عظیمی از نامهها و اسناد به محققان اجازه میدهد تا تحولات تاریخی واقعی را درک کنند. اگر ما «کتابهای اسرار» را بخواهیم، ممکن است آنها را در میان اسناد دیپلماتیک که اتحادها و محاسبات سیاسی را آشکار میکنند، پیدا کنیم، اما آنها لوحهای آتلانتیس نیستند.

نظرات باستانشناسان
با وجود ماهیت هیجانانگیز این داستانها، بسیاری از باستانشناسان و محققان تاریخی آنها را کاملاً رد میکنند.
دکتر حسین عبدالبصیر، استاد مصرشناسی و مدیر موزه آثار باستانی در کتابخانه اسکندریه، تأیید کرد که «هیچ حقیقتی در مورد شایعات مربوط به وجود «تالار اسناد» یا یک کتابخانه مخفی در زیر پای ابوالهول وجود ندارد. او خاطرنشان کرد که مطالعات باستانشناسی و زمینشناسی مدرن هیچ مدرکی مبنی بر وجود یک انبار دانش مدفون در آنجا ثبت نکردهاند. هر آنچه در مورد لوحها، نقشهها یا اسرار آتلانتیس شایعه شده است، در قلمرو افسانه و تخیل عامه باقی میماند و از شواهد علمی مستند بسیار دور است.»
او ادامه داد: «هیچ پایه و اساس واقعی برای شایعات مربوط به وجود «تالار اسناد» یا یک کتابخانه مخفی در زیر پای مجسمه ابوالهول وجود ندارد. تمام این داستانها در مورد ذخایر دانش که به دوران پیش از فراعنه یا حتی به آتلانتیس برمیگردد، صرفاً تخیلات عامهپسند هستند و هیچ مدرک علمی یا باستانشناسی آنها را اثبات نکرده است. مطالعات میدانی و زمینشناسی مدرن انجام شده در اطراف پایه مجسمه، برخی حفرهها و لایههای فرسایش یافته در سنگ را آشکار کرده است، اما همه اینها پدیدههای طبیعی یا نتیجه فرسایش در طول هزاران سال هستند، نه اتاقهای مخفی حاوی اسناد یا مدارک کتبی.»
او اشاره کرد که این افسانه مدرن در قرن بیستم از طریق برخی از روحانیون و معتقدان به قدرت پیشگویی، مانند ادگار کیسی، که از «انبار دانش» مدفون در نزدیکی ابوالهول صحبت میکردند، شروع به گسترش کرد. ادعاهای آنها منبع کنجکاوی و ترویج داستانهای مرموز در مورد ریشههای تمدنهای باستانی تلقی میشد. با این حال، جامعه علمی و باستانشناسی این روایتها را رد میکند و آنها را به عنوان روایتهای شاعرانه و روایی به جای حقیقت مبتنی بر شواهد توصیف میکند. هیچ کمپین حفاری مستند یا کشف باستانشناسی تاکنون وجود کتابخانهای مخفی با این توصیف را اثبات نکرده است. تمام پوششهای رسانهای از «کشفیات آینده» اغلب برای تحریک و جلب توجه است، نه ارائه اطلاعات دقیق.
او اشاره کرد که ایده وجود تالارهای مکتوب و سازمانیافته در زیر ابوالهول با تمایل انسان برای پر کردن خلأ شناختی و جستجوی اسراری که از واقعیت فراتر میروند، مرتبط است. این تمایل، اگرچه از نظر انسانی قابل درک است، اما باید از تحقیقات علمی مبتنی بر شواهد جدا شود. ابوالهول، نمادی از تمدن مصر، همچنان گواهی بر نبوغ فراعنه و خلاقیت هنری و مهندسی آنها است، نه دروازهای به سوی دانش پنهان یا گنجینههای افسانهای.
او سخنان خود را با این جمله به پایان رساند: به طور خلاصه، صحبت از «سوابق آتلانتیس» یا کتابخانهای پنهان در زیر مجسمه باید در چارچوب داستانها و افسانههای عامیانه درک شود، نه به عنوان یک واقعیت مستند باستانشناسی. آنچه میتواند واقعی تلقی شود، تحسین دستاورد تمدنی و نمادگرایی تاریخی ابوالهول و درک این نکته است که اسطورهها پیرامون چهرهها و بناهای تاریخی بزرگ رشد میکنند، زیرا آنها بیانگر تمایل بشریت به دانستن ریشهها و سرنوشت خود هستند، اما منعکسکننده یک واقعیت مادی نیستند که بتوان آن را به صورت علمی کشف کرد.
دکتر زاهی حواس، مصرشناس و وزیر سابق آثار باستانی مصر، بیش از یک بار اظهار داشته است که به اصطلاح «تالار اسرار» در زیر ابوالهول، افسانهای است که توسط ادگار کیسی و برخی از نویسندگان غربی در قرن بیستم دامن زده شده است. هاواس ادعا میکند که اسکنهای اشعه ایکس و تصویربرداری ژئوفیزیکی انجام شده در اطراف مجسمه ابوالهول هیچ راهرو یا اتاق مخفی را نشان ندادهاند.
در مورد کتابخانه واتیکان، محققانی مانند دکتر کریستوفر کیلبرو، استاد تاریخ دانشگاه آکسفورد، معتقدند که این کتابخانه «انباری از اسرار مرموز» نیست، بلکه بایگانی وسیعی از اسناد کلیسایی و سیاسی قرنها پیش است که تحت شرایط خاص در دسترس محققان متخصص قرار دارد. او خاطرنشان میکند که ایده «اسرار پنهان از بشریت» به رمانهای دن براون نزدیکتر است تا به واقعیت علمی.
دکتر مارک لنر، یکی از برجستهترین باستانشناسان آمریکایی متخصص در آثار باستانی جیزه، میافزاید که صحبت از «دانش گمشده» یا «تمدنی قدیمیتر از فراعنه» در زیر مجسمه ابوالهول مبتنی بر هیچ مدرک باستانشناسی نیست. او میگوید: «ما هزاران کتیبه، نسخه خطی و شواهد فیزیکی داریم که توسعه تدریجی تمدن مصر باستان را اثبات میکند. این ایده که تمدن گمشدهای وجود دارد که اسرار آن در زیر شن پنهان شده است، چیزی بیش از یک تصور خیالی نیست.»